مردم چرا «پایتخت» را دوست داشتند؟

«پایتخت» یکی از مجموعه های مناسبتی تلویزیون برای ماه رمضان امسال در اکثر نظر سنجی ها و رای گیری ها به عنوان محبوب ترین سریال مناسبتی انتخاب شد و مردم هر شب پیگیرانه و با علاقه به تماشای ماجراهای زندگی نقی معمولی و خانواده با صفایش نشستند. اما اینکه چرا این مجموعه پس از چهار فصل همچنان بین مردم محبوب است و جذابیت اولیه خود را از دست نداده معلول چند علت است که در این مطلب به اختصار مرور خواهیم کرد.
داستان های پرکشش و پر فراز و نشیب

قصه های این مجموعه از همان ابتدا و در سری اول با ماجراهایی جذاب و پرکشش آغاز شد و این روند تا «پایتخت ۴» هم ادامه داشت در سری اول شاهد ماجرای آواره شدن نقی معمولی در تهران و کلاهبرداری فروشنده خانه اش بودیم که ملکی را که قرار بود شهرداری بخاطر ساخت بزرگراه آنرا خراب کند به نقی فروخته بود و همین موضوع باعث دردسرهای فراوان برای او و خانواده اش شد. در مجموعه دوم نقی معمولی و پسرخاله اش ارسطو باید گنبد و گلدسته ای را از شمال ایران تا جنوبی ترین نقطه کشور برای نصب در یک مسجد در جزیره قشم می بردند و این سفر طولانی کلی ماجراهای با مزه و البته دردسر های جور واجور برایشان به ارمغان آورد در سری سوم از این مجموعه ،نقی معمولی دچار بحران روحی حاصل از شکست در مسابقات کشتی شده و ارسطو هم درگیرازدواج با دختری چینی تبار شد و حالا در مجموعه چهارم ،هما وارد شورای شهر شده و تقابل این فرد وظیفه شناس و قانون مدار با همسرش و فامیل وی که در صدد هستند خانه ای بدون مجوز قانونی را در میان مناطق حفاظت شده بسازند ماجراهایی بامزه و جذاب به وجود آورده است.

کاراکترهای دوست داشتنی

از همان مجموعه اول کاراکترهای این سریال در بین مردم به محبوبتی کم نظیر دست پیدا کردند. تکیه کلام های این کاراکترهای بامزه و دوست داشتنی بین مردم دهان به دهان چرخید و عکس های شان به جلد دفترچه ها و لوازم التحریر کودکان راه پیدا کرد. شخصیت های این سریال ساده و خونگرم و مهربان و خانواده دوست و مردم دارهستند و اگر هم اشتباهی مرتکب می شوند نه به دلیل بد ذاتی که بخاطر علاقه و عشقی است که نسبت به اعضای خانواده و فامیل و حتی همشهری های شان دارند.

اهمیت به فرائض دینی و مذهبی

توجه به نکات تربیتی در سریال«پایتخت» بسیار دیده می شود ،نکاتی تربیتی شامل اهمیت به خانواده ، احترام به بزرگ ترها و افراد مسن ، توجه و احترام به همسر و انجام فرائض مذهبی ،که مورد آخربخصوص در «پایتخت۴» بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در قسمت های مختلف سریال شاهد هستیم خانواده نقی معمولی برای اقامه نماز به صورت جماعت به مسجد محل می روند ،همه اعضای خانواده حتی دخترهای کوچک روزه دار هستند(بجز بابا پنجعلی که به علت کهولت سن توانایی روزه داری ندارد) ، اعضای خانواده معمولی و مردم شهر بسیار برای روحانیون احترام قایل هستند و وقتی امام جماعت مسجد عقد بابا پنجعلی و مادر بائو را در مسجد می خواند همه به احترام این روحانی موافقت می کنند و همچنین در قسمت هایی از سریال شاهد سنت خیرات برای رفتگان و افطاریدادن به روزه داران هستیم که همه اعضای فامیل نقی معمولی و همسایگان و دوستان در آن شرکت دارند و این عمل پسندیده نیز در مسجد انجام می گیرد.

طرح مشکلات و دغدغه های عامه مردم

مشکلات و دغدغه های خانواده نقی معمولی و اطرافیانش درست از جنش گرفتاری های عامه مردم است. در سری های پیشین این سریال مشکلات مربوط به ازدواج جوانان، بیکاری، گرانی و …مطرح شد. در «پایتخت ۴» هم محور این مشکلات در مورد مسایل خانوادگی و زناشویی و مشکلات مرتبط با محیط زیست و تخلفات مردم عادی در این زمینه است. نقی معمولی دوست دارد به خواهر و پسر خاله اش کمک کند تا خانه نیمه ساخت شان را تکمیل کنند اما ساخت این بنای نیمه کاره در محدوده ممنوعه است . هما بخاطر انجام درست وظیفه با این کار مخالف است و از طرفی مخالفت وی زندگی زناشویی اش رابه مخاطره می اندازد. همچنین در سریال مطرح می شود مردم شهر چه نیازهایی دارند و جامعه کوچکی همچون شهر شیرگاه با چه کمبودها و مشکلاتی مواجه است.

ساده زیستی و همرنگ بودن با جامعه

در سریال های ایرانی خانه و زندگی یک زن و شوهرکارمند چنان تجملاتی و اعیانی به تصویر کشیده می شود که سرمایه دار و متمول بنظر می رسند! اما در سریال «پایتخت» ، خانواه معمولی چنانکه از نام فامیلی شان پیداست مانند اغلب مردم ایرانی حال و اوضاع اقتصادی و معیشتی معمولی و حتی گاهی همراه با سختی و دشواری دارند. این خانواده مانند بیشتر خانواده ها در جامعه دغدغه های معیشتی داشته و برای خرید خانه، تکمیل ساخت بنا، سرمایه گذاری های کوچک اقتصادی(تاسیس آشپزخانه ای کوچک ) یا بازپرداخت بدهی های شان با مشکل روبرو می شوند. خانواده نقی معمولی و اطرافیان وی زندگی بسیار ساده ای دارند و خانه ها و اثباب و وسایل و حتی لباس های شان از تجمل گرایی بدور است . همین موارد باعث می شوند مردم با داستان های این خانواده صمیمی هر چه بیشتر ارتباط برقرار کرده و آنها از خودشان بداند و با علاقه ماجراهای تلخ و شرین شان را دنبال کنند ،ماجراهایی که ممکن است برای هرکدام شان در زندگی رخ داده باشد و بنظرشان آشنا بیاید.