کد خبر : 11179
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 17 سپتامبر 2015 - 0:31
-

برانكو: بلد نیستم فارسی صحبت کنم!

برانكو: بلد نیستم فارسی صحبت کنم!

سرمربی پرسپولیس در گفت‌وگوی تفصیلی گفت که دوست دارد دوباره روی نیمکت ایران نشسته و این تیم را در جام جهانی هدایت کند. او درباره اینکه گفته می‌شود مربیان کروات سیاه‌باز هستند هم صحبت کرد.

قائم آنلاین،فرصتی دست داد تا در یک ظهر روزهای پایانی تابستان رودروی برانکو ایوانکوویچ بنشینیم و حدود یک ساعت از هر دری صحبت کنیم. با دستیار چیرو از تیم ملی حرف زدیم تا پرسپولیس، از کریمی و دایی تا علاقه‌اش برای حضور دوباره روی نیمکت تیم ملی آن هم در جام جهانی، از رونالدو و مسی تا بازیکنان ایرانی، از تمرین و استراحت حرفه‌ای تا قلیان‌کشی بازیکنان ایرانی و …
برانکو در تمام مدت مصاحبه با حوصله پاسخگوی سؤالات ما بود حتی زمانی که پرسیدیم چرا می‌گویند مربیان کروات «سیاه باز» هستند! در زیر می‌توانید گفت و گو با برانکو ایوانکوویچ را بخوانید:

شما را در حال خواندن روزنامه آن هم به کمک دوستان دیدیم، چقدر به دنبال کردن مطبوعات ورزشی ایران علاقه دارید؟
من معمولاً همه چیز را آنالیز می‌کنم و می‌خواهم ببینم آن صحبت‌هایی که انجام داده‌ام واقعاً همان‌ها منتشر شده یا چیز دیگری از زبان من می‌گویند. طبیعی است روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها خیلی به من اطلاعات می‌دهند. اگر روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها انگلیسی بودند خودم مستقیم آنها را می‌خواندم.

بعد از بازی ایران – پرتغال در جام جهانی ۲۰۰۶ عادل فردوسی‌پور که گزارشگر آن بازی بود در پایان بازی گفت «خداحافظ جام جهانی و احتمالاً خداحافظ برانکو ایوانکوویچ !»، این جمله به گوش شما رسید؟
من نشنیدم، چون در آلمان نه امکان پیگیری رسانه‌های ایران را داشتم و نه وقت این کار را، اما طبیعی بود بعد از باخت به پرتغال نمی‌توانستیم در جام جهانی باشیم و اول جولای هم قرارداد من با فدراسیون فوتبال ایران تمام می‌شد. از همان موقع با دادکان توافق کرده بودیم که قرارداد من تمدید نشود. واقعاً تیم ملی خوبی داشتم، تیمی که فقط سه بازیکن مسن داشت.

شما آخرین مربی هستید که با تیم فوتبال بزرگسالان و امید ایران مقام آسیایی به دست آوردید، چرا بعد از شما فوتبال ملی ایران طلسم شد و دیگر در آسیا حرفی برای گفتن نداشت؟
بله، سال ۲۰۰۴ در جام ملت‌های آسیا نتایج خوبی گرفتیم. در آن بازی‌ها یک باخت هم نداشتیم و در نیمه نهایی با پنالتی به چین باختیم. در آن بازی‌ها بسیار قدرتمندانه ظاهر شدیم، این در حالی بود که تیم‌هایی مانند کره جنوبی که چهارم جهان بود و ژاپن که عنوان قهرمانی آسیا را یدک می‌کشید با ما بازی کردند. ما همچنین نتایجی عالی در بوسان به دست آوردیم و با قدرت اول شدیم. به همین خاطر از این موفقیت‌ها خوشحال بودم. حالا نمی‌دانم چه دلایلی بود که این روند ادامه پیدا نکرد و حتی نمی‌خواهم در مورد آن صحبت کنم. می‌دانم بعد از من قلعه‌نویی، دایی و کروش به تیم ملی آمدند. در ضمن به نظرم خیلی مهم است که همکاری کروش و فدراسیون فوتبال ادامه پیدا کرد.

در زمان شما تیم ملی امکانات مالی خیلی خوبی داشت ضمن اینکه دادکان هم به خوبی پشت شما بود اما کروش در حال حاضر نسبت به نبود این امکانات گله دارد …
نمی‌توانم در مورد وضعیت فعلی حرفی بزنم، چون از چیزی خبر ندارم. زمانی که من سرمربی بودم مشکلی از بابت امکانات نداشتم، اما با مشکلات دیگری دست به گریبان بودم. بازیکنان لژیونر نمی‌توانستند کامل در تیم ملی باشند و عده‌ای هم که در لیگ برتر بازی می‌کردند مانند سهراب بختیاری‌زاده، دایی و گل‌محمدی درگیر لیگ قهرمانان آسیا بودند و نمی‌توانستند کامل در اختیار ما باشند. ما از این لحاظ مشکل داشتیم. در ضمن بازیکنان زیادی مانند کریمی، مهدی‌کیا، زندی، هاشمیان و … هم مصدوم بودند. متأسفانه در فاصله سه ماه به جام جهانی پای کریمی شکست که اصلاً معلوم نبود به جام جهانی می‌رسد یا خیر، همه اینها مشکلاتی بود که پیش از جام جهانی داشتیم.

به نظر شما برانکوی سرمربی تیم ملی از نظر فنی و انگیزه‌ای

طرفدار رئال، بایرن و منچستریونایتد هستم

بهتر بود یا برانکوی سرمربی پرسپولیس؟
برانکوی فعلی خیلی بهتر است، چون ۱۰ سال از زمان حضورم در تیم ملی گذشته و باتجربه‌تر شده‌ام. تجربه به نوعی دانش است. من در این مدت فوق‌لیسانس گرفته‌ام و الان مربی بهتری نسبت به ۱۰ سال قبل هستم.

زمانی که بلاژوویچ از ایران رفت افرادی گفتند برانکو مربی در سطح تیم ملی ایران نیست و نمی‌تواند با تیم ملی موفق شود، آیا این مسئله واقعیت دارد؟
الان ۱۰سال سن من نسبت به آن زمان بالاتر رفته و بهتر می‌توانم استرسم  را کنترل کنم و نتیجه بگیرم. من بدون سابقه کاری با بلاژوویچ به ایران نیامدم، پیش از آمدم به ایران هفت سال مربی تیم ملی بودم و با کرواسی سوم جهان شده‌ بودم. من به عنوان یک مربی با دانش به ایران آمدم و تنها کمک رسمی بلاژوویچ در ایران بودم. من همزمان در تیم‌های ملی و باشگاهی کار می‌کردم و این خوشبختی من است که همزمان در تیم ملی و باشگاه کار کردم.

اگر با تجربه الان سرمربی تیم ملی شوید می‌توانید بهتر از زمانی که این پست را داشتید، نتیجه بگیرید؟
من آن موقع هم عالی کار کردم، اما تجربه امتیازات خودش را دارد. البته تجربه همیشه کافی نیست، هر بازی اتفاقات خودش را دارد و اینجاست که تجربه به کار می‌آید. نتیجه کارم در تیم ملی مشخص و خوب است، الان هم قطعاً بهتر شده‌ام.

شرایط تیم ملی نسبت به زمانی که شما سرمربی بوده‌اید بهتر شده است؟
سخت می‌شود این دو دوره را با هم مقایسه کرد. من آن موقع بازیکنانی داشتم که در باشگاه‌های بزرگ اروپایی بودند و یاد گرفته بودند که حرفه‌ای کار کنند. این بازیکنان کار با من را یاد گرفته بودند و به نوعی کار ما در تیم ملی با کار آنها در باشگاه‌های‌شان همسطح بود. امروز این بازیکنان را در اروپا نداریم و همه در ایران هستند. البته الان امکان کار بهتر است و می‌شود همه بازیکنان را در اختیار داشت، از طرفی هم یک تعداد بازیکن جوان الان در تیم ملی هستند که آینده دارند و می‌توانند دوباره برای تیم ملی نتایج خوب گذشته را تکرار کنند.

نمی‌خواهیم زیاد در مورد گذشته صحبت کنیم، اما دو اتفاق در جام جهانی ۲۰۰۶ رخ داد که بسیار بحث برانگیز بود. اتفاق اول این بود که بعد از جام جهانی علی دایی در مصاحبه‌ای مدعی شد که برخی بازیکنان تیم ملی در چشم او نگاه می‌کردند، اما به کاپیتان این تیم پاس نمی‌دادند. آیا واقعاً در تیم ملی چنین فضایی حاکم بود؟
من همچین احساسی نداشتم، چون این‌طور نبود که بگوییم بازیکنی نمی‌خواست به بازیکنی دیگر پاس بدهد. زمان مسابقه هر بازیکنی می‌خواهد بهترین خدمت را به تیم ملی و کشورش انجام بدهد. مطمئنم این اتفاق رخ نداده است.

مسئله دوم هم لگد معروف علی کریمی به ساک پزشکی تیم ملی بود. آیا بعد گذشت این همه سال از کریمی دلخوری دارید؟ هرچند کریمی چند وقت پیش گفت برانکو مربی خوبی بود و حتی از کروش هم بهتر است …
من هیچ‌وقت از کریمی ناراحت نیستم فقط تنها ناراحتی من مصدومیت این بازیکن بود، چون مثل همیشه آماده نبود. در بازی با آلمان کریمی استعدادی خاص از خودش نشان داد. به نظر من استعداد کریمی در جام جهانی کشف نشد. کریمی موقعی که سرحال بود جزو با استعدادترین بازیکنان جهان بود. من مربی بازیکنان جهانی بودم و کریمی هم در همان رنج بود.
به نظر من باید عصبانیت آن زمان کریمی را درک کنیم، بعد از اینکه مصدومیتش خوب شد پیش از جام جهانی بازی دوستانه‌ای با کرواسی داشتم که بعد از نیم ساعت خودش خواست تعویض شود، چون نمی‌توانست بازی کند. انتظارات مردم، بازیکنان و اعضای کادر فنی تیم ملی از کریمی بالا بود، طبیعی بود که کریمی ناآماده در این شرایط عصبی شود، چون نمی‌توانست همان بازیکن همیشگی باشد.

زمانی در جام جهانی ۱۹۹ داور شوکر ناجی شما و تیم ملی کرواسی بود، حالا شوکر خواسته شما در تیم ملی کرواسی به کمک او بروید، این کار را انجام می‌دهید؟
من ارتباط خوبی با شوکر دارم، بعد از دو سال چندبار در مورد این مورد صحبت کرده‌ایم

به کشورم افتخار می‌کنم

که اگر بخواهیم همکاری کنیم باید مسائلی اجرا شود. این روزها شرایط تیم ملی کرواسی بحرانی است و طبیعی است اسم من هم برای هدایت این تیم مطرح شود. من در بین مربیان فعلی کرواسی بیشترین تجربه را دارم و از سال ۲۰۰۰ تا الان مدام نام من برای هدایت کرواسی مطرح می‌شود. البته قرار بود بعد از سال ۲۰۰۶ سرمربی کرواسی شوم، اما همان زمان تصمیم گرفتم به عرصه باشگاهی بروم تا بلیچ سرمربی تیم ملی کرواسی شود.

زمانی که شما سرمربی تیم ملی بودید خیلی‌ها می‌گفتند تیم‌ برانکو فقط از روی ضربه ایستگاهی و سانتر به گل می‌رسد اما الان در پرسپولیس چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد.
من نمی‌دانم چطور می‌گفتند ما فقط از ضربه ایستگاهی گل می‌زنیم! اصلاً ضربه ایستگاهی بخشی از تاکتیک فوتبال است. هر تیم باید انواع متفاوت گلزنی را بلد باشد. اگر فقط بخواهید سانتر کنید آن موقع حریف دست شما را می‌خواند. دایی بیشترین گل‌هایش را با پا زده تا سر!
هر تیمی باید بتواند از عمق حرکت کند یا شوت بزند و اگر نشد رو به سانتر یا ضربه ایستگاهی بیاورد. بعد از بازی با بحرین که منجر به صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۰۶ شد من هم شنیدم که می‌گفتند ما فقط سانتر می‌کنیم. ما باید چه کار می‌کردیم؟ ضربه ایستگاهی را به آسمان می‌زدیم؟ ما تهاجمی بازی می‌کنیم که حریفان روی بازیکنان ما خطا می‌کنند.

به پرسپولیس برسیم، خیلی‌ها می‌گویند این پرسپولیس ضعف‌های تاکتیکی زیادی دارد، بالانس نیست، تیم شما در دروازه و دفاع چپ بازیکنان خوبی ندارد و میانگین قدی بازیکنان هم پایین است …
هر تیمی ضعف‌هایی دارد و تیم کامل نداریم. قطعاً تیم کامل قهرمان جهان می‌شود. من نمی‌دانم شما چطور می‌گویید ضعف دروازه‌بانی داریم. ما مکانی را داریم که بازیکن تیم ملی است و در سطح اروپا بازی می‌کند.

 اشتباهات فراوان مکانی در فصول گذشته باعث شد تا این سؤال را بپرسیم. مکانی به خاطر همین اشتباهات هیچ‌وقت نتوانسته خودش را به تیم ملی تحمیل کند.
من فقط می‌توانم از مکانی تعریف کنم، چون یک کارگر به تمام معناست. کاری ندارم او در گذشته چه اشتباهاتی داشته است، اما امروز از بهترین‌های تیم ماست. از زمانی که من آمدم مکانی فقط در بازی با ذوب‌آهن روی گل خورده مقصر بوده است.
ببینید! پرسپولیس را نمی‌شود یک شبه بست، ساختن پرسپولیس چند سال زمان می‌خواهد. چیزی که ما فعلاً نیاز داریم دفاع چپ است. البته حاتمی خیلی خوب در این پست بازی می‌کند و اگر چپ پا بود بهتر هم می‌شد. در کل حاتمی یکی از بهترین مدافعان ایران است.
از نظر قدی هم فکر می‌کنم به اندازه کافی بازیکن بلند قد داریم، شما بارسلونا را نگاه کنید. در بارسلونا فقط پیکه و بوسکتس بلند قد هستند، اما این تیم بهترین تیم جهان است.

با این شرایط فکر می‌کنید بتوانید کاری کنید که دوباره ۱۰۰ هزار هوادار برای بازی پرسپولیس به ورزشگاه بیایند؟
این در واقع یکی از مهمترین اهداف ماست تا دوباره هواداران را به ورزشگاه بکشانیم. در مسیر خوبی قرار داریم، اما زمان می‌خواهیم. ما تیم خوب و ایرانی داریم که می‌تواند کیفیت مضاعفی ارائه بدهد. تعداد زیادی از بازیکنان ما زیر ۲۵ سال هستند که این مسئله بسیار خوب است.

اولین تجربه شما در دربی با برد همراه شد اما برای فصل جدید مربی به استقلال آمده (پرویز مظلومی) که چهار مرتبه پرسپولیس را شکست داده و الان هم یکی از شروط قراردادش این است که دوباره پرسپولیس را ببرد …
این را در دربی می‌بینید! من به مظلومی تبریک می‌گویم که مربی باکیفیتی است. بدون شک هیچ لذتی بالاتر از موفقیت زنجیره‌ای وجود ندارد، اما ممکن است که این موفقیت برای پرسپولیس اتفاق بیفتد.

زمانی که قطبی در سال ۸۷ از پرسپولیس جدا شد گفت با وجود مشکلات مدیریتی که در این باشگاه است پرسپولیس تا ۱۰ سال آینده قهرمان نمی‌شود، این اتفاق در حال رخ دادن است و پرسپولیس

مورینیو مشکلاتش را با خرید بازیکن حل می‌کند

از سال ۸۷ قهرمان نشده است. فکر می‌کنید شما بتوانید این کار را انجام بدهید؟
من تمام تلاشم را انجام می‌دهم که قهرمان شویم، اما قطبی هم حق داشته، چون کافی نیست که فقط تیم‌، کادر فنی یا مدیریت خوب باشد و تیم نتیجه بگیرد بلکه همه باید با هم هماهنگ باشند تا تیم نتیجه بگیرد. من هم قبول دارم که در پرسپولیس تغییر مدیریت و کادرفنی زیاد بوده و هر سال هم حدود ۱۰ بازیکن در پرسپولیس تغییر می‌کند، به خاطر همین اجازه ندادم بازیکن زیادی از تیم بروند، چون باید اسکلت تیم حفظ شود و هر سال دو سه بازیکن خوب به تیم اضافه شوند و چند بازیکن جوان و آینده دار.
یک شبه نمی‌شود تیم ساخت، در اروپا تیم‌ها هزینه زیادی می‌کنند تا موفق شوند، اما با این حال تا زمان مشخصی نمی‌توانند نتیجه بگیرند، چون زمان می‌خواهند. ما هم اگر بخواهیم بازیکن جدید برای آینده بگیریم حداکثر یک یا دو بازیکن می‌گیریم.

یکی از معضلات فوتبال ایران درز اخبار خصوصی باشگاه‌ها در رسانه‌هاست، اگر با چنین مسئله‌ای بر خورد کنید چه عکس‌العملی نشان می‌دهید؟
متأسفانه این مسئله هست و همه خبرنگاران افراد خودشان را در رختکن‌ها دارند و این برای باشگاه و تیم خوب نیست و سخت می‌شود از این مسئله جلوگیری کرد. من ضد این جریان هستم و اگر متوجه شوم همچین ماجرایی در پرسپولیس وجود دارد شدیداً با آن برخورد می‌کنم.

بعد از اینکه بلاژوویچ از ایران رفت خداداد عزیزی در مصاحبه‌ای گفت چیرو «سیاه باز» بود و بعداً هم این لفظ در مورد دیگر مربیان کروات استفاده شد، آیا واقعاً مربیان کروات «سیاه باز» هستند؟
سؤال خیلی خوبی پرسیدید. شما خودتان بگویید می‌شود کسی مربی تیم سوم جهان باشد و سیاه باز باشد؟! در مورد مربیان کروات هم باید بگویم که شما آنالیزی از نتایج مربیان کروات و دیگر مربیان خارجی در ایران انجام بدهید و ببینید مربیان چه کشورهایی بیشترین موفقیت را کسب کرده‌اند. از رایکوف تا استانکو و بلاژوویچ. اینها را مقایسه کنید با بقیه. شما آمار دارید و خودتان می‌بینید که چه گروهی در ایران موفق‌تر بوده‌اند.

خیلی‌ها می‌گویند برانکو بعد از این همه سال حضور در ایران کاملاً به زبان فارسی مسلط است، اما نمی‌خواهد این موضوع را نشان بدهد، این مسئله را قبول دارید؟
نه این‌طور نیست. من خیلی متأسفم که هنوز نتوانسته‌ام فارسی یاد بگیرم. در این سال‌ها چلنگر و حالا نیک‌سیرت کنار من هستند و خیلی احساس نیاز نمی‌کردم فارسی یاد بگیرم. این بزرگترین اشتباه من است. اگر فارسی بلد بودم مترجم نمی‌خواستم، اما ایرانی‌ها را خوب درک می‌کنم و فرهنگ ایرانی را به خوبی می‌شناسم.

شما در صحبت‌های‌تان به بارسلونا خیلی اشاره می‌کنید آیا برای پرسپولیس هم از شیوه پرسینگ بارسلونا استفاده می‌کنید و الگوی شما بارسلوناست؟
پرسینگ روشی است که ایویچ به فوتبال اروپا آورد و من ۲۵ سال است از آن استفاده می‌کنم. این پرسینگ را با تیم ملی ایران هم کار کردیم. البته در تیم ملی کار سخت‌تر است، چون برای پرسینگ به زمان احتیاج داریم. طبیعی است بارسا و گواردیولا بخشی دیگر را به پرسینگ اضافه کردند و آن هم پرسینگ زودهنگام است، یعنی وقتی توپ از دست می‌دهید پنج تا ۱۰ ثانیه وقت بگذارید و تلاش کنید تا توپ را پس بگیرید. به همین خاطر به بازیکنان تهاجمی این مدل پرسینگ را تأکید می‌کنم.
معیارهای من شامل فوتبال سطح بالاست، یعنی بازیکن من باید سریع، محکم، تهاجمی، تکنیکی، تاکتیکی و خلاق باشد. به خاطر همین من در بازی‌ها بازیکنان مدرن را به بقیه ترجیح می‌دهم، بازیکنانی مثل طارمی، عالیشاه، احمدزاده، کمندانی، نوروزی، نوراللهی و … .
مسلمان در حال پیشرفت است و رضاییان هم می‌تواند بهتر از این باشد. ما هم انتظاری بیشتر از این بازیکن داریم. ما یک گروه بازیکنان مدرن داریم، بازیکنانی که باید دوباره صیقل بخورند و کار تاکتیکی را خوب اجرا کنند، پاس‌های زیادی بدهند

دوست دارم با ایران جام جهانی را دوباره تجربه کنم

و بازی‌شان برای تیم حریف غیرقابل پیش‌بینی باشد.
یکی می‌گوید از جناحین بازی کنید. حالا اگر این تاکتیک را بشناسند چه کار کنیم؟ تیم را زمین بگذاریم؟ خب باید رو به تاکتیک‌های دیگر بیاوریم.
تمام ستاره‌های هلند بالای ۳۰ سال هستند
کمی در مورد بازیکنان کرواتی صحبت کنیم که در سطح اول فوتبال اروپا بازی می‌کنند، از ماندزوکیچ، راکیتیچ، مودریچ و …
من خوشحالم و افتخار می‌کنم به این بازیکنان و تا یک بخش زیادی در پیشرفت اینها سهمی بودیم مثل مودریچ و ماندزوکیچ که در بخشی زیادی از پیشرفت‌شان همراه آنها بودم و این بازیکنان را رو به جلو هل دادم. این یک دلیل دیگر برای چند سؤال قبلی که پرسیدید. مربیان کروات، مربیان بزرگی هستند که در کشور کوچکی مانند کرواسی بازیکنان بزرگی تربیت می‌کنند. شما ببینید اسپانیا در ۱۰ سال اخیر چند بازیکن در سطح ژاوی پرورش داده یا ببینید هلند چه کار کرده است. تمام ستاره‌های هلند بالای ۳۰ سال هستند، اما در کرواسی بازیکن‌سازی می‌شود و این یک واقعیت است.

در اروپا طرفدار چه تیم‌هایی هستید؟
من طرفدار رئال مادرید، بایرن مونیخ و منچستریونایتد هستم.

بین رونالدو و مسی کدام را انتخاب می‌کنید؟
مسی را ترجیح می‌دهم، اما چیز دیگری می‌خواهم بگویم. شما ببینید مسی و رونالدو ۱۰ سال است که در اوج هستند. شما بررسی کنید برای این مسئله چقدر تلاش و تمرین کرده‌اند و کار و زندگی‌شان چطور بوده که ۱۰ سال است بهترین بازیکنان دنیا هستند.

 اما در ایران این‌طور نیست و بازیکنان بعد از تمرین سراغ مسائلی مانند قلیان کشیدن می‌روند یا مانند پیام صادقیان خیلی زود محو می‌‌شوند … .
هیچ‌کس نمی‌تواند ۲۴ساعته بازیکنان را زیر نظر بگیرد، بلکه خود بازیکن باید حواسش باشد و خودش و زندگی‌اش را قربانی فوتبال بکند، وگرنه همه بازیکنان تا حدی معروف می‌شوند و بعد از آن محو می‌شوند. الان بداوی، علوی یا معدنچی کجا هستند؟! می‌خواهم مثالی برای شما بزنم که چرا رونالدو، رونالدوست.
 بفرمایید؟
کرواسی و پرتغال در سوئد با هم بازی داشتند. بازی ۱۱ شب تمام شد و رونالدو با یک هواپیمای خصوصی به همراه ماساژور، فیزیوتراپ و بدنساز به مادرید رفت و اولین کاری که انجام داد، ریکاوری بود و پس از آن استراحت کرد.
به همین دلیل است که رونالدو، رونالدو می‌شود و ۱۰ سال در اوج می‌ماند. واقعاً کار ساده‌ای است. همه می‌دانند که تمرین بخش کوچکی از زندگی ورزشی ورزشکار است و بخش دیگر استراحت است که اهمیت فراوانی دارد. بازیکنی که خوب استراحت نکند مطمئناً برای مقطعی موفق می‌شود. چرا دایی، مهدوی‌کیا و کریمی چنین سطحی داشتند، چون تمام تمرکزشان روی فوتبال بود.

وقتی در مورد کرواسی صحبت می‌کنید با غرور خاصی حرف می‌زنید.
بله به کشورم افتخار می‌کنم، چون می‌بینم که خیلی‌ها می‌خواهند مربیان کروات را تحقیر کنند، اما مطمئنم مربیان کرواتی که به ایران آمدند بهترین‌های دنیا هستند. من خودم در کنار مربیانی مانند کاپلو، آنچلوتی، ونگر، مورینیو و گواردیولا کار کردم.

به نظر شما بهترین مربی جهان چه کسی است؟
برای گواردیولا احترام زیادی قائلم، چون خیلی از مسائل جدید را به فوتبال آورده اما مورینیو مربی‌ای است که مشکلاتش را با بازیکن خریدن حل می‌کند و ممکن است تا سالی ۲۰۰ میلیون یورو هزینه کند. او در کل اهل بازیکن‌سازی نیست، اما من چه کار می‌کنم؟ من با بازیکنم کار و اشتباهات آنها را برطرف می‌کنم. من به بازیکنانم می‌گویم پول به شما می‌رسد و آنها را آرام می‌کنم، اما مربیان بزرگ این کار را نمی‌کنند، این است تفاوت بین من و آنها. آنها پول دارند و ما نداریم.

دوست دارید بار دیگر به عنوان سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی حضور داشته باشید؟
صددرصد، چرا که نه. این افتخار بزرگی است.

در پایان حرفی باقی مانده است؟
از شما تشکر می‌کنم. واقعا مصاحبه خوبی بود و همه موضوعات را باز کردید، من در هر موضوعی حاضرم صحبت کنم.

برچسب ها : ، ، ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هفده + سه =