خاطره ای عمو پورنگ از صبر دوران کودکیش + عکس
داریوش فرضیایی صفحه شخصی اینستاگرامش را با متنی آموزنده به روز کرد.
به گزارش قائم آنلاین،داریوش فرضیایی در صفحه شخصی اینستاگرامش متنی آموزنده همراه با خاطره ای از کودکی خود بیان کرد:
مادرم تعریف میکرد:
نمك، سنگ بود. برنجِ چلو را ساعتى با نمكسنگ مىخوابانديم تا كمكم شورى بگيره
غذا را چند ساعتى روى شعلهى ملايم چراغ خوراكپزى مىنشانديم تا جا بيفته
يخكرده و تكيده كنار علاءالدين و والور مىنشستيم تا جونمون آروم گرم بشه
عكسِ يادگارىِ توى دوربين را هفتهاى، ماهى به انتظار مىنشستيم تا فيلم به آخر برسه و ظاهر بشه
آهنگِ تازهى آوازهخوان را صبر مىكرديم تا از آب بگذره و كاست بشه و در پخشِ صوت بخونه
قلك داشتيم؛ با سكهها حرف مىزديم تا حسابِ اندوخته دستمون بياد
حليم را بايد «حليم» مىبوديم تا جمعهى زمستانى فرا برسه و در كام مون بشينه
هر روز سر مىزديم به پستخانه، به جست و جوىِ خط و خبرى عاشقانه، مگر كه برسه
گوش مىخوابونديم به انتظارِ زنگِ تلفنِ محبوب: شبى، نيمهشبى، بامدادى، گاهى، بىگاهى؛
انتظار معنا داشت
دقايق «سرشار» بود
هر چيز يك صبورى مىخواست ،تا پيش بياد،
تازمانش برسه.تا جا بيفته. تاقوام بياد: غذا، خريد، تفريح، سفر، خاطره، دوستى، رابطه، عشق “انتظار” مارا قدردان ساخته بود… حالا فهمیدی چرا این روزها کسی
قدردان نیست؟
برچسب ها :،عصر ساری ، عمو پورنگ ، صبر کودکانه ، صفحه اینستاگرام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0