کد خبر : 12552
تاریخ انتشار : دوشنبه 21 سپتامبر 2015 - 12:37
-

داعیه قندون جهیزیه برابری‌خواهی است

به گزارش قائم آنلاین، داعیه «قندون جهیزیه» فرهنگ‌ جمع‌گرا و برابری‌خواهی است در جامعه‌اي که فرهنگ‌های فردگرایی و فردمحوری در تمام ابعاد زندگی غلبه دارد. بازگشت اعمال فریبکارانه مرد در کارهای خدماتی بر خودش تاکید بر این مهم دارد که عدالت، در هماهنگی و همکاری اجزا با دیدی کارکردگرایانه و اندام‌واره، تجلی مي‌یابد. فیلم «قندون

به گزارش قائم آنلاین،

داعیه قندون جهیزیه برابری‌خواهی است

داعیه «قندون جهیزیه» فرهنگ‌ جمع‌گرا و برابری‌خواهی است در جامعه‌اي که فرهنگ‌های فردگرایی و فردمحوری در تمام ابعاد زندگی غلبه دارد. بازگشت اعمال فریبکارانه مرد در کارهای خدماتی بر خودش تاکید بر این مهم دارد که عدالت، در هماهنگی و همکاری اجزا با دیدی کارکردگرایانه و اندام‌واره، تجلی مي‌یابد.
فیلم «قندون جهیزیه» ساخته کم‌نقص علی ملاقلی‌پور مبین این نکته است که تمایز چندان روشنی بین عدالت و عدالت اجتماعی نیست، چراكه از دیدگاه فلسفه سیاسی، عدالت صفت نهادهای اجتماعی است نه صفت انسان و اعمال او، منظور از عادلانه بودن نهاد اجتماعی این است که حقوق و مسئولیت‌ها، قدرت و اختیارات، مزایا و فرصت‌های وابسته عادلانه توزیع شود، عدالتی که گاه با تساوی ظهور مي‌کند.
مناقشات در عدالت اجتماعی نیز همانند مناقشات در عدالت است؛ به گونه‌اي که عدالت اجتماعی ذاتاً نسبی و جنجالی است تا جایی که قهرمان داستان در قالب تعمیرکار وسایل خانگی، قطعه تقلبی را به افراد مرفه و بورژوا غالب کردن را عین حق و عدالت مي‌داند!
داعیه «قندون جهیزیه» فرهنگ‌ جمع‌گرا و برابری‌خواهی است در جامعه‌اي که فرهنگ‌های فردگرایی و فردمحوری در تمام ابعاد زندگی غلبه دارد. نتیجه‌گیری انتهایی فیلم و بازگشت اعمال فریبکارانه مرد در کارهای خدماتی بر خودش تاکید بر این مهم دارد که عدالت، در هماهنگی و همکاری اجزا با دیدی کارکردگرایانه و اندام‌واره، تجلی مي‌یابد تا قرار گرفتن هر چیز و هر کس در جای خود تجلی یابد.
«عطا» در تنگنای زندگی، عدالت را تفسیر به رأی خویش مي‌کند، او خواهان عدالت توزیعی است، مي‌خواهد توزیع دارایی‌ها و ثروت و امتیازات اجتماعی در بین او و دیگر افراد جامعه تقسیم ‌شود.
فیلم مي‌خواهد یک نظم اجتماعی پا به عرصه وجود بگذارد که به جای فردگرایی افراطی بورژوایی، یک نظم اجتماعی مساوات‌طلب قدعلم کند، اما بی‌خبر از آن جهانی است که این نظم از عهده یک جامعه قشربندی شده بر نمی‌آید. همانگونه که مارکس معتقد بود بعد از گذر از کمون اولیه و در جوامعی که برده داری، فئودالیسم و یا کاپیتالیسم حاکم است، هیچگونه عدالتی نمی‌تواند وجود داشته باشد.
در جامعه‌اي که هرکس بیش از اندازه توانش کار می‌کند و هرکس فراتر از نیازش برداشت می‌کند، نمی‌توان شاهد اجرای عدالت بود و تقسیم کار به دستیابی عدالت منجر نخواهد شد. در این شرایط است که مرد قهرمان فیلم برای داشتن یک زندگی حداقلی به هر کاری تن مي‌دهد؛ حتی در مسیر رفت و آمدش مسافر کشی مي‌کند و به ناچار علی‌رغم مخالفت همسرش تن به کرایه خانه اجاره‌اي‌اش مي‌دهد تا کف آسایش را بدست آورد. برای او درمانی نیست که چرا مالک یک وجب جا نیست و بدینسان آزادی‌اش را باید تحت‌الشعاع قرار ‌دهد، باید برای به دست آوردن حقوق ابتدایی‌اش منت تمام همسایگانش را بکشد، همجوارانی که نماد جامعه انسانی در اطراف اویند.
«قندون جهيزیه» به درستی اصرار مي‌کند که تشکیلات مقتدر و تمرکزیافته، وسیله پیشگیری از اجحافات و بی‌عدالتی‌های جامعه است و نتیجه این مي‌شود که افراد برای تحقق منافع فردی خود گام بردارند و قانون تنها برای ایجاد وضعیتی است که انسان‌ها در آن بتوانند ترجیحات خود را متجلی سازند.
فیلم معتقد است که فقر و نابرابری اجتماعی یا بیکاری، خود به خود موضوع عدالت نیست؛ این عدالت بیشتر به نگرش منفعت‌طلبانه می‌انجامد. «راولز» عدالت را حذف امتیازات بی‌وجه و ایجاد تعادلی واقعی در میان خواسته‌های متعارض انسان‌ها، در ساختار یک نهاد «اجتماعی» می‌داند. وی معتقد است عدالت را نباید تصوری حاکی از جمیع اوصاف یک جامعه خوب انگاشت. او در نظریه عدالت می‌نویسد: «عدالت اولین فضیلت برای نهاد اجتماعی است، همچنان که حقیقت برای نظام تفکر». عدالت از نظر وی مقدم بر خوشبختی است.
وقتی که گروه فیلمبرداری برای به دست آوردن لوکیشن فیلم به هر حربه‌اي متوسل مي‌شوند و وقتی مشاور املاک برای سود بیشتر به هر نوعی انسانیت را زیر قد م هایش له مي‌کند، آن وقت کارکرد عدالت شکل ابزارهای اجتماعی به خود می‌گیرد و مردمانی را حاصل مي‌شود که در پی نفع خود هستند؛ لیکن منفعت حکم مي‌کند که روابط بهتری با هم داشته باشند. همچون مستاجر گربه باز تنها، که در تقابل با مرد قهرمان داستان است و جایی که نفعش در آن است با او به مذاکره مي‌نشیند.
برای جمع‌بندی محتوای فیلم قندون جهیزیه به سخنی از افلاطون رجوع کنیم که مي‌گوید: «ما که قانونگذاران شما هستیم مي‌گوییم نه تنها دارایی شما، بلکه خود شما نیز از آن خودتان نیستید بلکه متعلق به کسانی هستید که خانواده شما را تشکیل می‌دهند»در این مصداق، مرد قهرمان تمام دغدغه‌اش آن است که زنش را خوشبخت کند، برادرش را سرو سامان دهد.فیلم جامعه و بانیان دولتی را نقد می‌کند و مشکلات اقتصادی را به رخ می‌کشد و سهم جامعه را در به وجود آمدن این وضعیت در نظر می‌گیرد
فیلم روی لبه تیغ عدالت اجتماعی حرکت مي‌کند و عدالت اجتماعی را با عدالت معبود تفکیک مي‌کند، همسر مرد مستأجر به خوبی مرز عدالت را مي‌شناسد و حلاجی مي‌کند و در مقابل همسری که معتقد است همه حق او را خورده اند با موضوع پذیرفته شده برخورد مي‌کند.
«قندون جهیزیه» نقد شرایط اقتصادی جامعه به دور از سیاه‌نمایی است و با نگرشی جامعه‌شناسانه، بررسی تأثیر معضلات اقتصادی و فقر و تنگ‌دستی در زندگی انسان‌ها و نگرش و مواجهه نسل جوان با مشکلات زندگی را به شکلی رئال عنوان مي‌کند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

16 − 13 =