انواع ازدواج؛ از پرخطر تا معمولی
نعیم راثیزاده غنی یکی از برگزیدههای جشنواره ملی ازدواج و خانواده جوان است؛ جشنوارهای که در آخرین روزهای سال گذشته برگزار شد و به معرفی شخصیتهای فعال در حوزه ازدواج و خانواده پرداخت.
به گزارش قائم آنلاین،
ازدواج؛ از پرخطر تا معمولی
راثیزاده از گروه سردفترداران این عنوان را به دست آورد. استاد دانشگاه ۴۹ سالهای که از ۱۰ سال پیش در شهر اردبیل، زوجهای جوان زیادی را به عقد هم درآورده است؛ دعای این سردفتردار ازدواج، عاقبت بهخیری همه این زوجهاست؛ دخترها و پسرهای جوانی که با هزار امید و آرزو در دفترخانه شماره ۴۰ اردبیل پای سفره عقد نشسته و خطبه عقد را با صدای آقای راثیزاده شنیدهاند. این اما تنها دلیل انتخاب او نبوده است، راثیزاده سالهای زیادی است که در زمینه مشاوره ازدواج ، همراه جوانانی است که برای قدم گذاشتن در مسیر پرپیچ و خم زندگی مشترکشان دست به دامن یک کارشناس میشوند.
شما یکی از برگزیدههای جشنواره ازدواج هستید، چه عواملی در انتخاب شما موثر بود؟
مجموع فعالیتهایی که من در سالهای گذشته در حوزه ازدواج انجام داده بودم مدنظر مسئولان برگزاری جشنواره قرار گرفت. اولین دلیل تصدی دفتر ازدواج بود، دلیل بعدی به مشاوره ازدواج و تدریس حقوق خانواده در دانشگاهها برمی گشت. نکته مهم بعدی، فعالیتهای پژوهشی مختلف در حوزه خانواده و ازدواج و در نهایت مباشرت در امر ازدواج بود.
اینکه سردفتر ازدواج هستید یعنی تا حالا صیغه طلاق نخواندهاید؟
بله همین طور است؛ چون دفتر من صرفا دفتر ازدواج است.
چرا این تفکیک را بین ازدواج و طلاق قائل شدید؟ دفترهای زیادی در سطح کشور مشغول خدمات رسانی در هر دو حوزه هستند؟
از نظر من حوزه طلاق دو مشکل بزرگ دارد . البته از نظر مالی خیلی هم کار پردرآمدی است و ۱۰ برابر ازدواج درآمد دارد. اما من در بسیاری از احکام صادره شده در این حوزه شبهه شرعی میبینم، یعنی حس میکنم در بسیاری از طلاقهایی که امروزه از مجاری قانونی صادر میشود، جنبههای شرعی درنظر گرفته نمیشود. دلیل دوم هم این است که همه ما میدانیم طلاق منحوسترین اعمال نزد خداوند است، اینکه ما در قرآن سورهای به اسم طلاق داریم یعنی خداوند نسبت به این موضوع حساسیت نشان داده؛ پس چرا باید من مجری این حکم باشم؟ به خاطر همین هیچ وقت نشده صیغه طلاقی را بین زن و مردی جاری کنم. فکر میکنم دفاتر ازدواج و طلاق با راهنمایی و ارشاد زوجین و تلاش در جهت ایجاد صلح و دوستی بین خانوادهها میتوانند در کاهش آمار طلاق نقش مثبتی داشته باشند، اما متاسفانه امروز خیلیها این تلاش را ندارند. بسیاری اوقات دفاترطلاق، خیلی سریع طلاقهای درخواستی را ثبت میکنند؛ مثلا زوجها ساعت ۲ میآیند و تا ساعت ۳ طلاقشان ثبت شده است .
از همان ابتدای شروع کارتان تصمیم گرفتید وارد حوزه طلاق نشوید؟
بله. همین طور بود. طلاق به نظرم کار تلخی است؛ یکی از دلایلی که در این جشنواره انتخاب شدم این بود که در حدامکان تا آنجا که توانستهام – چه به صورت مشاورههای تلفنی و از راه دور و چه بهصورت مراجعههای حضوری- مانع جاریشدن طلاق شدهام. مثلا خیلی وقتها زن و شوهرها به اشتباه برای طلاق به دفتر ما مراجعه میکنند، بعد از حضور تازه میفهمند اینجا فقط دفتر ازدواج است، در این موارد بارها شده وقتی از نیتشان برای جدایی با خبر شدهام، سعی کردهام برای رضای خدا صلح و سازش را بین آنها برقرار کنم که خوشبختانه در بیشتر موارد موثر بوده است .
می توانید یک نمونه را مثال بزنید؟
بله . چند ماه پیش زوجی از تهران به اردبیل آمده بودند، چون عقدشان در این شهر ثبت شده بود از همین جا هم برای جدایی اقدام کرده بودند. دوتا بچه هم داشتند و وقتی دلیل جدایی را از آنها پرسیدم، مرد خانواده گفت همسرم خیلی برای غذا پختن وقت نمیگذارد. من توضیح دادم که طبق نظر فقها وظیفه زن غذا پختن نیست. حتی دلایل عقلی آوردم. بالاخره بعد از یک ساعت این زن و مرد با هم صلح کرده و برگه درخواست طلاقشان را پاره کردند. این موارد اغلب با صحبت کردن حل میشود، اما متاسفانه کسی برای این موضوع وقت نمیگذارد.
حتما زوجهای زیادی در این سالها برای ازدواج به شما مراجعه کردهاند، این ازدواجها را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهم تجربیات این مدت را دستهبندی کنم، ازدواجهای جامعه امروز را به سه دسته تقسیم میکنم؛ دسته اول، ازدواجهایی که براساس مطالعه، تحقیق، تدبیر و آگاهانه و خلاقانه انجام میشود. در این وصلتها، دختر و پسر با تفکر خلاق و بررسی جوانب مختلف، همدیگر را انتخاب کردهاند. اینها از هر نظر ازدواجهای موفقی دارند، مهریههایشان متعادل است، از جهت اخلاقی و تناسب خانوادگی همسطح هستند و در همان جلسه عقد میتوان این را فهمید. اما متاسفانه تعداد این ازدواجها کم است. من به دسته بعدی میگویم ازدواجهای پرخطر. اینها واقعا مشکل دارند، به همین خاطر، هم قبل از عقد تذکر میدهم و هم حین عقد. اما متاسفانه گوش نمیکنند. در این ازدواجها، دختر و پسر با روشهای غلط مثل دوستیهای خیابانی و اینترنتی با هم آشنا شده و حتی مقابل مخالفت خانوادههایشان ایستادهاند. اجبار این خانوادهها و نارضایتیشان را به ازدواج باز هم در همان جلسه عقد میتوان فهمید. متاسفانه این ازدواجها رو به افزایش است و هرسال که میگذرد این ازدواجها بیشتر میشود.
دسته سوم چطور؟
اکثریت ازدواجهای امروز، جزو گروه سوم هستند؛ یعنی نه پرخطر هستند و نه آگاهانه و اصولی. به اینها ازدواجهای معمولی میگویم. اینها ازدواجهای شانسی و احتمالی هستند، یعنی به صورت اتفاقی آشنایی و سپس خواستگاری انجام میشود؛ نه تحقیق و بررسی خاصی انجام شده و نه سنتشکنی صورت گرفته و کسی رو درروی کسی ایستاده . الان بیشتر ازدواجها در این گروه قرار میگیرد و ممکن است آینده این ازدواجها هم خوب نباشد، چون یک اصل مهم که مشاوره برای ازدواج است در این گروه انجام نشده است .
پس به مشاوره ازدواج اعتقاد زیادی دارید؟
ـ صددرصد. پیشنهاد من این است آموزشهای همگانی ازدواج هرچه سریعتر راه بیفتد. یعنی دختر و پسرهای جوان قبل از ازدواج همانطور که به دفترخانهها مراجعه میکنند تا ما آنها را به مراکز متولی آزمایش خون و اعتیاد معرفی کنیم، به همین ترتیب برای حضور در کلاسهای آموزشی ازدواج هم معرفی شوند. حالا یا این کار به صورت تشویقی و امتیازی باشد یا به صورت اجباری.
خودتان هم در این زمینه فعال هستید؟
بله تا جایی که میتوانم. مخصوصا در فضای دانشگاه و به دانشجوها در این امر مهم مشاوره میدهم. دانشجوهایی که برای مشاوره مراجعه میکنند، سه گروه هستند. گروه اول مراجعه کنندههایی که به راهنمایی کلی درباره ازدواج نیاز دارند، یعنی هنوز به مرحله انتخاب نرسیدهاند اما دنبال مشاوره هستند تا ببینند با توجه به چه ملاکهایی میتوانند مورد مناسبی را انتخاب کنند.
گروه بعدی، دانشجوهایی هستند که در جریان ازدواج قرار دارند، یعنی مراحل خواستگاری انجام شده، اما هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند؛ نمیدانند طرف مقابلشان با این خصیصهها و مشخصات گزینه مناسبی برای ادامه زندگی است یا نه؟ دسته سوم هم گروهی هستند که ازدواج کردهاند اما مشکل دارند، یا به طلاق واقعی میاندیشند و در مرحله اختلاف و قهر قرار دارند، یا اینکه در وضعیت طلاق عاطفی هستند. درمجموع همه تلاشم این است جوانها شریک زندگیشان را آگاهانه انتخاب و زندگی کنند.
نقش خانوادهها را در امر ازدواج چطور میبینید؟
متاسفانه بیتفاوتی یا حتی مانعتراشی پدر و مادرها، ازدواج را برای خیلی از جوانها سخت کرده است. در حالی که با توجه به آیه قرآنی وظیفه والدین این است که در ازدواج فرزندانشان جدیت به خرج بدهند و از بدو تولد فرزندانشان باید به فکر ازدواج موفق آنان در تمام ابعاد مادی، تربیتی و اقتصادی و همسریابی باشند. اما متاسفانه خیلی وقتها میبینیم نهتنها برای سروسامان دادن به زندگی فرزندانشان تلاشی نمیکنند، بلکه خودشان به مانعی بزرگ برای انجام این امر مقدس و پسندیده الهی تبدیل میشوند.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0