نگار فروزنده: به خاطر شکستگی بینی در فیلمبرداری جراحی کردم
نگار فروزنده بازیگر سینما و تلویزیون که کار خود را از ۱۴ سالگی زیر نظر حمید سمندریان آغاز کرد و بعدها توانست با حضور در فیلمهای مختلف تجربه کار با کارگردانهایی از طیفهای متفاوت را در پرونده هنری خود به ثبت برساند.
به گزارش قائم آنلاین،
نگار فروزنده مدتی است که هم در سینما و هم در تلویزیون کم کار شده است. به همین بهانه با او تماس گرفتیم تا در ارتباط با فعالیتهای اخیرش و برخی از حواشی پیش آمده برای او صحبت کنیم.
در حدود یک سال بود که برای دیدار با خانوادهام به خارج از کشور رفتم و اصلیترین دلیل کمکار شدنم در چند وقت اخیر همین سفر طولانی مدت است. البته به تازگی در دو اثر سینمایی حضور داشتم که یکی «آشیانهای بر باد» به کارگردانی اصغر نعیمی و دیگری فیلمی سینمایی به کارگردانی آقای آرش معیریان است که فیلمبرداری آن به تازگی به اتمام رسیده است ولی فعلا نام قطعی آن مشخص نشده است.
معمولا بازیگران علاقه دارند که با یک کارگردان و یا در واقع گروهی از کارگردانان با طیف فکری مشخص کار کنند ولی شما در پرونده کاری خود سابقه همکاری با کارگردانهای مختلفی را دارید. دلیل این تنوع چیست؟
من اصلیترین دلیل این موضوع را حضور طولانی مدتم در عرصه بازیگری میدانم، چرا که من از ۱۴ سالگی وارد این عرصه شدم. این سابقه طولانی باعث شد که من فرصت همکاری با کارگردانهای مختلفی را پیدا کنم. از سوی دیگر روحیه به من به شکلی است که هیچ گاه دوست نداشتم در یک ژانر تکراری و در نقشهای تکراری حضور داشته باشم. کارگردان های صاحب سبک هرکدام ژانر مخصوص به خود را دارند، به همین خاطر برای من همواره مهم بوده است که بتوانم در همه ژانرها ایفای نقش کنم و این فرصت از طریق همکاری با کارگردانانی از طیفهای مختلف برای من فراهم میشود.
به نظر میرسد به سینما بیشتر از تلویزیون علاقه دارید. نظر خودتان چیست؟
برای حضور در یک نقش بیشترین چیزی که برای من اهمیت دارد، کیفیت اثر است و نه سینمایی یا تلویزیونی بودن آن. هرنقشی که جای کار داشته باشد، قبول میکنم و البته همان اندازه که به سینما علاقه دارم به تلویزیون نیز در شکل و جایگاه درستش علاقه دارم. ولی در سینما چون سهم بخش خصوصی در پرداخت هزینهها بیشتر است وسواس عوامل تولید کار نیز متناسب با آن افزایش مییابد در نتیجه کیفیت آثار به نسبت تلویزیون بالاتر است.
یکی از مشکلاتی دیگری که در این مورد وجود دارد، نقشهایی است که گاهی به واسطه تعارف و رودرواسی با دوستان و یا کارگردانانی که پیش از این با آنها همکاری داشتم، قبول میکردم. در واقع به واسطه آشنایی که با این دوستان و همکاران داشتم، گاهی نقشهایی را به من پیشنهاد میدهند که میدانم از لحاظ کیفیت زیاد بالا نیستند ولی به خاطر تعارف مجبور میشدم آن را قبول کنم.
البته بعضی وقتها در ابتدای تولید اثر، قول هایی در مورد بالا بردن کیفیت آن میدهند ولی بعد از آماده شدن فیلم متوجه میشدم، کیفیت آن پایین است. من این موضوع را نیز یکی از عوامل کم کار شدنم در این سال ها می دانم. چون واقعا دوست دارم کاری که انجام میدهم با کیفیت باشد و مردم آن را دوست داشته باشند. در واقع من کار نکردن را به کار کردن در هر شرایطی و به هر قیمتی ترجیح میدهم.
شما دلیل معضل کاهش کیفیت آثار تولید شده در سینما و تلویزیون را چه میدانید؟
به نظرم دلیل اصلی این موضوع توجه بیش از اندازه به کمیت و فداکردن کیفیت به خاطر کمیت است. وقتی یک تله فیلم در گذشته در زمانی بیست و یک ماه تولید میشد ولی امروزه کارگردان یا برنامه ریز کار تماس میگیرند و با افتخار میگویند که یک تله فیلم را در عرض یک هفته میبندیم، نمیشود انتظار داشت که کیفیت آثار حفظ شود؟! خوب کاری که در عرض یک هفته بسته شود، مسلم است که نسبت به کیفیت آن بیتوجهی شده است. نتیجه آن میشود کارهای ضعیفی که به هیچ وجه قابل دفاع نیستند.
در گذشته یک پروژه سینمایی نزدیک به سه ماه طول میکشید ولی الان یک کار سینمایی را در طولانیترین زمان ممکن، در نهایت ظرف ۴۵ روز تمام میکنند. کم کردن زمان تولید باعث قربانی شدن بسیاری از مسائل کیفی یک اثر و در نتیجه کاهش کیفیت شدید آن میشود.
این موضوع در همه زمینه های تولید یک اثر وجود دارد. مثلا برای نقشی کوتاه در یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی ممکن بود آقای فلانی حضور پیدا کند که یک بازیگر حرفهای و با سابقه است و دستمزد بیشتری میخواهد و از سوی دیگر یک بازیگر جوان که نه تحصیلات این کار را دارد و نه تسلطی به بازیگری دارد، صرفا به خاطر اینکه پول کمتری میگیرد از طرف عوامل انتخاب میشود.
درحالی که در گذشته وقتی یک سریال یا یک فیلم سینمایی تولید میشد حتی در کوتاه ترین نقشها نیز شاهد حضور یک بازیگر حرفهای بودیم ولی امروزه این شرایط کاملا عوض شده است و به نظرم این جز عواملی است که باعث کاهش کیفیت آثار سینمایی و تلویزیونی شده است. فکر کنم در شرایط فعلی فقط بودجه است که حرف اول و آخر را می زند!
یعنی فکر میکنید علت کاش علاقه مردم به سینما به خاطر همین موضوع است؟
بله. چون اصلیترین دلیل این اتفاق افت کیفیت آثار است و البته نبود فیلمنامه خوب و خلاقیت در سینما. مثلا وقتی یک تهیه کننده میبینید فیلمی مثل اخراجیها در نوع خودش توانسته فروش خوبی داشته باشد، به سراغ آن میرود و با تغییر دادن اسم فیلمش به نامی شبیه اخراجیها سعی میکند مخاطب را جذب کند؛ یا به سراغ بازیگران آن فیلم میرود و سعی میکند به واسطه حضور آنها فروش فیلمش را بالا ببرد و یا اینکه داستانی شبیه به داستان اخراجی ها تولید میکند. ولی به نظرم همه اینها یعنی تکرار، یعنی عدم خلاقیت و همین باعث دلزدگی مردم از سینما میشود.
گاهی وقتها فیلمنامهای به من پیشنهاد میشود و زمانی که با تهیه کننده و یا کارگردان کار صحبت میکنم، می بینم نسبت به نظرات مردم کاملا بیتفاوت است و نظرات مردم را دست کم میگیرند. اما ما در عصر تکنولوژی و هجوم اطلاعات هستیم و نمیتوان نظر مردم را نادیده گرفت. نمیتوان انتظار داشت که مردم نفهمند. وقتی سطح فهم و هوش مردم را دست کم بگیریم، نتیجه آن میشود وضعیت فعلی سینمای ما. اما مردم توقع دارند و به ریزه کاری ها دقت میکنند، چیزی که متاسفانه در آثار سینمایی امروز به آن بیتوجهی میشود.
اما به جای حل مشکل، این گونه مُد شده است که از چند بازیگر خوش قیافه استفاده میکنیم و چند لباس خوشگل به تن آنها کنیم و میگوییم که این فیلم میفروشد. بعد هم چند عدد پوستر چاپ کنیم و بگوییم که این فیلم میتواند رکوردشکنی کند. در حالی که اگر یک فیلم، فیلمنامه قوی و عوامل حرفهای داشته باشد، باور کنید مردم به چشم ابروی بازیگران نگاه نمیکنند!
اگر نگاهی به تاریخ فیلمهای پرفروش و کمفروش سینما داشته باشیم، میبینیم بسیاری از فیلمهای کمفروش دنیا، سوپراستارهای دوره خود را داشتهاند و اصلا در گیشه موفق نبودند ولی بسیاری از آثار پرفروش سینما به هیچوجه از بازیگران خوش چشم و ابرو استفاده نکردند، ولی فروشی میلیاردی داشتند.
با توجه به تجربه حضور در دو اثر پرفروش «اخراجیها ۱و ۲» آیا برای رسوایی ۲ از سوی آقای ده نمکی پیشنهادی داشتید؟
نه خیر، پیشنهادی نداشتم.
اگر آقای دهنمکی برای پروژه دیگری به شما پیشنهاد بازی بدهند، آیا قبول میکنید؟
بستگی به فیلمنامه آن دارد. اگر فیلمنامهاش، یک فیلمنامه خوب باشد که من دوست داشته باشم و بتوانم با نقشی که به من پیشنهاد شده ارتباط برقرار کنم، حتما قبول میکنم.
این ماجرای تصادفی که برای شما پیش آماده بود و حواشی مربوط به عمل زیبایی شما که در چندین مصاحبه نسبت به آن واکنش نشان داده بودید، دقیقا از کجا شروع شد و اصل ماجرا چه بود؟ چون به نظر میرسد این حاشیه هیچوقت شما را رها نمیکند.
من در ارتباط با این قضیه باید بگویم دو تا از سایتهای معتبری که ادعای ارزشی بودن هم دارند، بیشتر از همه به این حواشی شکل گرفته در ارتباط با من دامن زدند. اما اگر بخواهم اصل این ماجرا را بگویم، در ابتدا باید به این اشاره کنم که چه شد که مجبور شدم بینیام را عمل کنم. من در زمان فیلمبرداری مجموعه تلویزیونی «راه سوم»، در یکی از صحنهها دربی به صورتم خورد و بینیام شکست و چارهای جز جراحی نداشتم. جالب آن که من قبل از این اتفاق در چندین اثر حضور داشتم و اصلا نیازی نداشتم که به سراغ عمل زیبایی بروم.
من از ۱۴ سالگی وارد سینما شدم و تا همین الان که ۳۷ سال دارم، در حدود ۲۳ سال است که مشغول بازیگری هستم و اصلا نمیدانم چرا باید این شایعات در مورد من پخش شود. در حالی که آنهایی که این کار را میکنند، عکسهایی از ۱۷ سالگی من در کنار عکس های ۳۰ سالگی من گذاشته اند و گفته اند که نگار فروزنده قبل از عمل جراحی و نگار فروزنده بعد از عمل جراحی!
اما فکر می کنم این موضوع در واقع مشکل شخصی یک فرد با من است و من برای کسانی که چنین شایعاتی را پخش می کنند واقعا متاسفم. چون از چیزی که در زندگی هستم راضیم و احتیاجی به تغییر آن نمی بینیم و آدمی هستم که اگر روزی چیزی را در وجودم تغییر بدهم، آنقدر شهامت دارم که آن را بدون ترس بگویم.
فکر نمیکنید علت ایجاد این شایعات حضور افرادی در سینما است که خواستهاند از طریق همین عملهای زیبایی خود را در سینما مطرح کنند؟
بله، متاسفانه تعداد افرادی که با این روش وارد سینما شدند، کم نیست ولی آن چیزی که برای من جالب است این است که هیچجا اسمی از آنها برده نمیشود. در حالی که بسیاری از آنها افرادی هستند که صورتشان را به طور کامل جراحی کردهاند. ولی در مورد من که فقط بینیام را عمل کردم، این همه شایعه درست کردهاند. من فکر میکنم یک خصومت شخصی و جوسازی علیه من است.
به عنوان حرف آخر و درددل حرفی هست که بخواهید به مخاطبین خبرگزاری فارس بگویید؟
اگر بخواهم حرفی را به عنوان یک درددل مطرح کنم باید بگویم که اگر زمان به عقب برمیگشت حتما کاری به غیر از بازیگری را به عنوان شغل انتخاب میکردم. درواقع دوست داشتم یک شغل دیگر را به عنوان شغل اصلیم انتخاب میکردم و در کنار آن نیز بازیگری میکردم.
-مثلا چه حرفه دیگری؟
هر شغل دیگری به غیر از بازیگری! راستش من چون خیلی زود وارد این حرفه شدم و فرصت نکردم که در زمینه دیگری تمرکز کنم. ولی اگر میتوانستم دوباره به عقب برگردم، شاید رشته حقوق میخوانم، شاید گرافیک و شاید یک رشته دیگر به غیر از بازیگری؛ ولی به طورکلی دوست داشتم بازیگری را به عنوان یک فعالیت هنری شخصی دنبال میکردم و نه هنرپیشگی.
برچسب ها :،عصر ساری ، بازیگر سینما و تلویزیون ، حمید سمندریان ، شکستگی بینی ، نگار فروزنده
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0