کد خبر : 15061
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 29 سپتامبر 2015 - 20:10
-

آیا قلیان کشیدن احمقانه است؟

آیا قلیان کشیدن احمقانه است؟

قلیان همه‌جا هست. در خانه، خوابگاه دانشجویی، مسافرخانه، چای‌خانه، سفره‌خانه، مهمانی و… دختر و پسر هم ندارد، تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده هم ندارد، دانشجو و طلبه و دانشگاهی و بازاری و همه‌و‌همه روزبه‌روز بیشتر قلیان می‌کشند!

به گزارش قائم آنلاین،قلیان همه‌جا هست. در خانه، خوابگاه دانشجویی، مسافرخانه، چای‌خانه، سفره‌خانه، مهمانی و… دختر و پسر هم ندارد، تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده هم ندارد، دانشجو و طلبه و دانشگاهی و بازاری و همه‌و‌همه روزبه‌روز بیشتر قلیان می‌کشند!

افشین داورپناه -مردم‌شناس- معتقد است، «قلیان کشیدن» را باید مهم‌ترین مساله بحران‌زا در حوزه سلامت عموم ایرانی‌ها تلقی کرد! از دیدگاه این پژوهشگر، مصرف قلیان، طوری فراگیر شده‌ که معیارهای طبقاتی، قشربندی‌های اجتماعی و نسبت‌های جنسیتی را نیز در نوردیده و بی‌معنا کرده‌است. از‌این‌رو باید «قلیان کشیدن» را که رفته‌رفته به جزوی از سبک زندگی، تفریحات یا سرگرمی‌ها در فرهنگ عمومی جامعه ایرانی تبدیل شده‌یا می‌شود امری فرهنگی تلقی کرد. البته نهادهای حوزه سلامت آن را امری «ضد فرهنگی» معرفی می‌کنند ـ در اینجا منظور از فرهنگ، در معنای عام و مفهوم انسان‌شناختی آن است یعنی کلیتِ یکپارچه‌ای متشکل از رفتارها، آداب، رسوم، سبک زندگی و شیوه زیست.

افشین داورپناه،  در پاسخ به این که موضوع فراگیر شدن مصرف قلیان در جامعه ایرانی از چه نظر مهم تلقی می‌شود می‌گوید: متاسفانه وقتی از مهمترین مسائل جامعه ایرانی سخن به میان می‌آید، صرفا فهرستی از مشکلات اقتصادی (بیکاری، فقر و …) یا برخی مسائل سیاسی (مثل ضعف جامعه مدنی، آزادی‌های سیاسی  یا آزادی بیان و امثال آن) ارائه می‌شود؛ مسائلی چون سست‌شدن بنیان خانواده، تهدیدات فضای مجازی، افزایش طلاق و امثال آن نیز به عنوان مهم‌ترین مسائل اجتماعی ایران، معرفی می‌شوند؛ این‌ها البته مسائل و مشکلات اساسی جامعه ایرانی است که همه آن‌ها در یک زنجیرهِ به هم پیوسته و علت‌ومعلولی در هم تنیده، باید مورد توجه قرار گیرد. اما معمولا مسائل و مشکلات حوزه سلامت، در سطح مسائل اقتصادی یا اجتماعی مورد توجه قرار نمی‌گیرد ـ شاید با این تصور که مسائل و مشکلات بخش سلامت، تابعی از مسائل اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی است و اگر مسائل و مشکلات این حوزه‌ها، حل شود، مسائل و مشکلات حوزه سلامت هم کاهش خواهد یافت.

این مردم‌شناس در ادامه تصریح کرد: واقعیت این است که با این نوع نگاه، معمولا انسان‌ها موجوداتی منفعل در برابر مشکلات اقتصادی یا اجتماعی قلمداد می‌شوند و از این نکته غفلت می‌شود که بخش عمده‌ای از مسائل و مشکلات حوزه سلامت با اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و ایجاد فضای فرهنگی ـ تبلیغاتی مناسب می‌تواند کاهش یابد، سامان گیرد یا ریشه کن شود.  مصرف قلیان را به جرات می‌توان مهم‌ترین مسئله در حوزه سلامتی عموم ایرانی‌ها به ویژه گروه جوانان و نوجوانان ایرانی دانست؛ مسئله‌ای که به تدریج، به بحران در حوزه سلامت منجر خواهد شد.

وی همچنین گفت: بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که در ایران هر ۲.۵ دقیقه یک نفر دچار کشیدن قلیان می‌شود که از این میان، ۷۱ درصد آنها از سن زیر ۱۷ سال مصرف قلیان را شروع کرده‌اند؛ توجه داشته باشیم که مصرف ‏قلیان ۶ برابر سیگار و میزان ‏عامل سرطانی قلیان ۴۶ برابر بیشتر از سیگار است. طبق مطالعات انجام شده در ایران مصرف قلیان در بین نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله فقط از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ دوبرابر افزایش یافته است ـ از سال ۱۳۸۶ تا کنون، آمار مشخصی در این زمینه اعلام نشده‌است. قدرت اعتیاد تنباکو نیز ۲.۵ برابر هروئین است؛ حالا اگر این طور حساب کنید که قلیان روز‌به‌روز عمومی‌تر می‌شود و مصرف‌کنندگان آن بیش از مصرف‌کنندگان سیگار تخمین زده می‌شود، می‌توانید تصویر روشنی از بحران پیش روی جامعه داشته باشید.

داورپناه درباره این‌که چرا موضوع قلیان کشیدن ایرانی‌ها را یک امر فرهنگی است؟ توضیح داد: «قلیان کشیدن» در یک دهه اخیر به یک امر فرهنگی نسبتا عمومی تبدیل شده‌است؛ مصرف قلیان، طوری فراگیر شده‌ که معیارهای طبقاتی، قشربندی‌های اجتماعی و نسبت‌های جنسیتی را نیز در نوردیده و بی معنا کرده‌است؛ در واقع عمومیت یافتن مصرف قلیان، فقیر و دارا ندارد؛ پسر و دختر ندارد؛ آدم‌های بی‌سواد، هنرمندان، سیاسیون، ورزشکاران و سایر گروه‌های اجتماعی در ده سال اخیر بیش‌از‌پیش به جمعیت مصرف‌کننده قلیان اضافه شده‌اند. فقط کافی است در محله‌تان افزایش تعداد چای‌خانه، قهوه‌خانه یا سفره خانه‌های سنتی که در آن‌ها قلیان ارائه می‌شود را بررسی کنید. ظرف یک سال اخیر، در خیابانی که ما زندگی می‌کنیم، ۴ قلیان‌خانه بزرگ (به اسم قهوه‌خانه یا سفره‌خانه سنتی) راه‌اندازی شده، که تقریبا از ساعت هشت صبح تا دوازده شب پر از مشتری است! شغل پردرآمد و بی دردسری است که راه اندازی آن نیاز به امکانات و تجهیزات ساده‌ای دارد.

وی درباره هزینه قلیان‌کشیدن گفت: شما با پرداخت ده هزار تومان می‌توانید یک قلیان و یک سینی چای بگیرید و یک یا دو ساعت از وقت خود را در یک قلیان‌خانه بگذرانید ـ در حالی که با گوشی موبایل‌تان به شدت مشغولید! اما اگر قرار باشد شما در یک باشگاه ورزشی، استخر، یا هر کلاس دیگر ثبت نام کنید چه قدر باید هزینه کنید. اما کسانی هم هستند که همه نوع امکانات در اختیار دارند اما قلیان را هم در کنار خود دارند. همه به نوعی با چیزی مشغول‌اند که از ضرر و زیان آن آگاه‌اند. این یک خیره‌سری عمومی آگاهانه است. همان‌گونه که دروغگویی یا عدم رعایت قوانین و نظم، علیرغم آگاهی ایرانی‌ها نسبت به ضررهای آن، همچنان نسبتا فراگیر و بخشی لاینفک از زندگی روزمره قلمداد می‌شود.

قلیان‌کشیدن امری فرهنگی است

داورپناه درباره مفهوم فرهنگ درباره این موضوع اظهار کرد: از این رو باید «قلیان کشیدن» را از این جهت که رفته‌رفته به جزوی از سبک زندگی، تفریحات یا سرگرمی‌ها در فرهنگ عمومی جامعه ایرانی تبدیل شده‌است، امری فرهنگی تلقی کرد که نهادهای حوزه سلامت آن را امری «ضد فرهنگی» معرفی می‌کنند. در اینجا منظور از فرهنگ، در معنای عام و مفهوم انسان‌شناختی آن است یعنی کلیت یکپارچه‌ای متشکل از رفتارها، آداب، رسوم، سبک زندگی و شیوه زیست. وقتی پدیده‌ای آن چنان عمومیت پیدا می‌کند که به امری مرسوم و پدیده‌ای پذیرفته شده در عموم جامعه تبدیل می‌شود، دیگر فرهنگ عمومی آن را «ضد فرهنگی» تلقی نمی‌کند. زیرا امر «ضد فرهنگی» واکنش سلبی و تدافعی عموم جامعه (اکثریت جامعه) روبرو می‌شود؛ در این حالت جامعه، عملا عزم خود را جزم می‌کند تا با امر ضرر فرهنگی مقابله کند. درباره مصرف قلیان ما شاهد این خواست عمومی و اقدام عمومی از طرف فرهنگ عمومی و عموم مردم نیستیم.

افشن داورپناه همچنین با اشاره به نامه پزشکان به رییس‌جمهور درباره عرضه قلیان گفت: در این مورد حتی دولت نیز نمی‌تواند اقدام موثری داشته باشد. سال ۱۳۹۳، چهار هزار پزشک ایرانی نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشتند و از او خواستند تا به هر نحو ممکن شده از عرضه قلیان در سطح قهوه خانه‌ها، سفره خانه های سنتی و… جلوگیری کند. دلیل این نامه نگاری شیوع بیش از حد مصرف قلیان در جامعه ایرانی بود به نحوی که اگر چه مصرف سیگار در بین نسل جوان، نسبت به گذشته کاهش یافته، اما ظاهرا به تدریج و به شکل صعوی با مصرف قلیان جایگزین شده که به مراتب خطرناک‎تر و آسیب زندده‌تر است!

وی تضریح کرد: رئیس جمهور چه می‌توانست بکند؟ یا وزارت بهداشت چه می‌توانست بکند؟ آیا با برچیدن سفره‌خانه‌ها یا قهوه‌خانه‌ها، معضل قلیان خاتمه می‌یافت؟ یقینا فقط محل قلیان کشیدن، تغییر می‌کرد؛ جامعه واکنش نشان می‌داد و به کار خود ـ شاید حتی در مقیاسی فراگیرتر ـ ادامه می‌داد!  گستردگی مصرف قلیان چنان در بین گروه‌های گوناگون جامعه رواج یافته است که تغییر در فرهنگ مصرف آن بسیار دشوار است. طرح جمع آوری قلیان‌ها در طول پنج سال اخیر چند بار اجرایی شد و سپس متوقف شد. مجلس شورای اسلامی نیز عملا در این زمینه نتوانست کاری تصمیم‌گیری و اقدام کند.

چرا قلیان فراگیر نشود؟

این مردم‌شناس در پاسخ به این سئوال که “چرا مصرف قلیان روز به روز فراگیرتر می‌شود؟” توضیح داد: چرا مصرف قلیان روز به روز فراگیرتر نشود؟ گزینه‌های تفریحی و سرگرمی که در برابر عموم جوانان ایرانی قرار دارد چه چیزهایی است که جایگزین قلیان کشیدن شود؟ عموم جوانان و نوجوانان ایرانی در کدام محیط امن و دنج می‌توانند دور هم جمع شوند، قرار بگذارند و از هر دری سخن بگویند ـ با کمترین هزینه و مزاحمت؟ در خانه و در مهمانی‌ها چه گزینه‌هایی برای سرگرم‌شدن دارند؟ چرا مثلا در کشورهای اروپایی، مصرف قلیان در بین جوانان عمومیت پیدا نکرده‌است؟ جوانان و نوجوانان در آن کشورها چه می‌کنند؟ یقینا همه وقت خود را در کلوب‌ها و بارها و … نمی‎گذرانند!

وی همچنین گفت: نهادهای متولی اساسا چند مطالعه جدی جامعه‌شناختی یا مردم‌شناختی در ایران درباره مصرف قلیان انجام داده‌اند؟ (به جرات می‌گویم هیچ!) برای پی‌بردن به دلایل افزایش گرایش جوانان به قلیان، البته شما می‌توانید مجموعه‌ای از متغیرها یا عوامل را پشت سر هم ردیف کنید: سرگرمی و تفریح، اعتیاد، وقت‌گذرانی، بهانه‌ای برای دورِ هم جمع‌شدن و… (این‌ها مواردی است که مطالعات انجام شده در ایران به آن‌ها به عنوان دلایل جوانان به مصرف قلیان اشاره کرده‌است) اما هیچ‌یک از این‌ها، همه دلایل گرایش جوانان ایرانی را تبیین نمی‌کند و هیچ‌کدام فی‌نفسه نمی‌تواند راه‌کاری برای برون‌رفت از این وضعیت یا کم‌رنگ‌کردن آن، معرفی کند.

این مردم‌شناس با اشاره به این‌که در عملی همچون سیگارکشیدن نیز، نصیحت افراد بدون درک و بی‌نتیجه است ادامه داد: بارها شنیده‌ام برخی افراد به جوانان سیگاری نصحیت می‌کنند: «سیگار نکشید! با پولی که بالای سیگار می‌دهید،  پسته و گردو و کشمش بخرید و بخورید»؛ این گونه نصحیت‌کنندگان، نماد آدم‌هایی هستند که موضوعات چند بعدی و چند علتی را به موضوعاتی ساده، یک بعدی و تک علتی فرو می‌کاهند! و توجه نمی‌کنند که سیگاری‌شدن افراد ممکن است نتیجه مجموعه‌ای از انگیزه‌های متعدد، گوناگون و معمولا پیچده فرهنگی و روانشناختی (فردی) باشد. افراد حتی با این که می‌دانند دود سیگار برای سلامتی آن ها چه مخاطراتی دارد، همچنان دست از مصرف دخانیات بر نمی‌دارند.

افشین داورپناه در انتها گفت: برای ناظر بیرونی، عملی چون سیگار یا قلیان کشیدن، ممکن است اقدامی احمقانه تلقی شود اما توجه داشته باشیم که ما معمولا درباره مصرف دخانیات و کسانی که دخانیات مصرف می‌کنند، دو نوع نگاه می‌توانیم داشته باشیم: الف ـ از دید کسی که خودش دخانیات مصرف می‌کنند  و ب ـ از دیدگاه کسی که خودش دخانیات مصرف نمی‌کند. این دو به ندرت حال یک‌دیگر را می‌فهمند. برنامه‌ریزان فرهنگی نیز به جای نگاه همدلانه که منجر به فهم بهتر موضوع شود، صرفا نگاهی ارشادی و سلبی را در پیش گرفته‌اند؛ لذا ظاهرا هیچ کس آن‌گونه که باید درک نمی‌کند بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که میزان مصرف قلیان تویط جوان‌ها و نوجوان‌ها ـ لااقل برای کوتاه مدت ـ کاهش یابد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

شانزده + 5 =