کد خبر : 15749
تاریخ انتشار : چهارشنبه 30 سپتامبر 2015 - 19:57
-

فرح ديبا، مرا به خاطر نمايش اميركبير ناچار به استعفا كرد

فرح ديبا، مرا به خاطر نمايش اميركبير ناچار به استعفا كرد

علی رفیعی ۳۸ سال پس از استعفایش از مدیریت تئاتر شهر توضیح داد که چگونه سوال و جواب با فرح دیبا باعث شد تا او ناچار به استعفا بشود.

به گزارش قائم آنلاین،این هنرمند با سابقه تئاتر که از نیمه آبان ماه نمایش «خاطرات و کابوس‌های جامه دار از زندگی و قتل میرزا تقی‌خان فراهانی» را اجرا می‌کند،‌ با بیان خاطراتی از اولین اجرای این نمایش در سال ۵۶ توضیح داد: نمایشنامه «خاطرات و کابوس‌ها» یک اثر قدیمی است و دوره‌ای که در پاریس زندگی می‌کردم، این متن را نوشته بودم و اولین اجرای آن به سال ۵۶ بر می‌گردد؛ زمانی که تصدی مدیریت تئاتر شهر را داشتم.
او که روز سه شنبه ۷ مهر ماه در نشست خبری این نمایش در تالار وحدت سخن می‌گفت، یادآور شد: تمرینات این نمایش را همزمان با مرمت تئاتر شهر آغاز کردم زیرا می‌خواستم اولین نمایشی که در این مجموعه اجرا می‌کنم، یک متن ایرانی باشد و در همان دوره گروه بازیگران شهر را تشکیل دادم و سیستم آبونمان را راه اندازی کردم. ضمن اینکه همزمان تالار چهارسوی تئاتر شهر ساخته شد.
رفیعی اجرای اول این نمایش را اجرایی بسیار پر سر وصدا توصیف کرد و افزود: قرارشد فرح دیبا اجرای ما را ببیند و ما هم از او مانند دیگر تماشاگران بدون هیچ تشریفات خاصی میزبانی کردیم. او بعد از اجرای نمایش دو جمله به من گفت با این مضمون که شما تئاتر ایران را با این شکل اجرا و سبک کارگردانی ۵۰ سال به جلو بردید اما من فکر می‌کنم شما بیشتر عصر حاضر را زیر سوال می‌برید تا زمان امیر کبیر را، نظرتان چیست؟ و من هم در پاسخ به ایشان گفتم این موضوع به نگاه تماشاگر بستگی دارد.
مدیر پیشین تئاتر شهر ادامه داد: در پی این سخن، فردای آن روز دو افسر به دنبالم آمدند و مرا برای بازجویی بردند که این بازجویی هفت، هشت ساعت ادامه داشت و در پایان سرلشکر رحیمی از من خواست از مدیریت تئاتر شهر استعفا بدهم و من هم خطاب به او گفتم استعفایم را خطاب به کسی ارائه می‌دهم که ریاست تئاتر شهر را به من واگذار کرده است.
رفیعی با اشاره به اینکه پیش از انقلاب مجموعه تئاتر شهر زیر نظر رادیو و تلویزیون آن دوره اداره می‌شد‌، افزود: استعفایم را خطاب به قطبی مدیرعامل سازمان رادیو و تلویزیون ارائه کردم و می‌دانستم با شرایطی که پیش آمده چاره‌ای جز استعفا ندارم. اما قطبی مداخله کرد و گفت با توجه به راه اندازی سیستم آبونمان و از آنجا که تماشاگران بلیت نمایش‌های آینده را خریداری کرده‌اند‌، باید بعد از اجرای نمایش‌هایتان استعفا بدهید و این چنین شد که استعفای من از تاریخ خرداد ۵۶ به ۲۹ اسفند همان سال موکول شد و در این فاصله دو نمایش «شیون و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر » و «جنایت و مکافات» را روی صحنه بردم و پس از آن از مدیریت تئاتر شهر خداحافظی کردم.
وی با اشاره به اشتیاق تلویزیون ایران در سال‌های بعد از انقلاب برای ضبط تلویزیونی این نمایش خاطرنشان کرد: آنها تشنه کار من نبودند بلکه بیشتر شخصیت ناصرالدین شاه که وسیله‌ای در دست مهد علیا بود‌، برایشان جذابیت داشت اما من نپذیرفتم. تا اینکه سال ۸۶ بعد از ساختن فیلم «ماهی‌ها هم عاشق می‌شوند» بار دیگر از تلویزیون پیشنهاد ساخت این کار مطرح شد و تعهد کردند که همه همکاری‌های لازم را انجام می‌دهند، اما من باز هم نپذیرفتم.
کارگردان نمایش «رومئو و ژولیت» یادآور شد: بعد از گذشت سال‌ها بار دیگر خودم برای اجرای دوباره متمایل شدم اما می‌خواستم این اجرا طبق دلخواه من باشد و نه به سفارش هیچ کسی و مدیریت وقت آن دوره حسین پارسایی تمام امکانات را فراهم کرد اما متاسفانه در نخستین ماه‌ تمرین متوجه شدم با فاجعه تازه‌ای روبه‌رو هستیم که هیچ ارتباطی به ارشاد‌، مرکز هنرهای نمایشی یا بنیاد رودکی ندارد.
رفیعی ضعف بازیگری را به عنوان فاجعه‌ای تازه نام برد و تصریح کرد: بعضی از بازیگران بدون اطلاع من با چند پروژه دیگر قرارداد بسته بودند. از سوی دیگر، بازیگرانی که سالیان دراز در سریال‌های تلویزیونی کار کرده بودند‌، از صدایشان هیچ استفاده‌ای نکرده بودند و متاسفانه متوجه شدم با بازیگرانی روبه‌رو هستم که در گذشته طراز اول بودند، اما حالا به پس مانده‌های خودش تبدیل شده بودند.
کارگردان «یرما» اضافه کرد: ضعف بازیگری باعث شد تا تمرین را متوقف کنم اما به جای آن پیشنهاد برگزاری کارگاه بازیگری طولانی مدتی را ارایه کردم و این چنین شد که به مدت دو سال این کارگاه برپا بود و در نهایت نمایش «یرما» را اجرا کردیم.
رفیعی که بیشتر نمایش‌هایش را در تالار وحدت به صحنه برده است‌، یادآور شد: در دهه ۷۰ و ۸۰ تالار وحدت خانه‌ام بود و یادآور دوران طلایی حرفه‌ام. برای این سالن احترام بسیار قائل هستم چون تنها سالن معتبر کشور است اما متاسفانه هزینه‌هایی که برای نو کردن امکانات و تجهیزات این جا لازم است‌، مدیران را بر آن داشته تا به اجرای بعضی آثار تن بدهند. چرا که متاسفانه تئاتر و موسیقی برای زعمای قوم اهمیتی ندارد در حالی که تئاتر و موسیقی می‌توانند با هم زیستی مسالمت آمیزی در این سالن پا بگیرند.
کارگردان «عروسی خون» در عین حال با ابراز قدردانی همدلی مدیران بنیاد رودکی و تالار وحدت برای اجرای نمایش «خاطرات و کابوس‌ها» افزود: این پروژه از ابتدا مانند یک زایمان بی‌درد انجام شد. البته از آنجا که آقای جمالی مدیر بنیاد رودکی هیچ یک از کارهای مرا ندیده بود، تصورش یک شکل اجرای عصا قورت داده درباره امیرکبیر بود و من به ایشان توضیح دادم که خودم جزو منتقدان و مخالفان امیر کبیر هستم و در این نمایش او را زیر سوال می‌برم.
رفیعی با ارائه توضیحاتی درباره داستان نمایشش خاطرنشان کرد: به آقای جمالی توضیح دادم نمایش درباره یک کرم و یک سیب است؛ سرنوشت امیر کبیر که وارد یک نظام شده شبیه سرنوشت کرمی است که وارد سیب می‌شود. یا باید خودش سالم بماند یا آن سیب سالم بماند و نمی‌توانند هر دو سالم بمانند. داستان امیر کبیر من هم چنین است.
کارگردان «در مصر برف نمی بارد» اظهار تاسف کرد: ما همیشه نسبت به تاریخ‌مان مانند تماشاگرانی هستیم که یا مجذوب بزرگ بودن ، عادل بودن و انواع القاب شخصیت‌ها می‌شویم یا به عده دیگری وصله‌های منفی می‌زنیم. شخصیت‌های تاریخی ما پرورده تخیل دوره‌های پس از خودشان هستند اما برایم مهم این است که در این نمایش از امیر کبیر اسطوره زدایی کنم و به این بپردازم که اگر واقعا بزرگ بود، پس چرا این همه شکست خورده است؟!
رفیعی با ارائه توضیحاتی درباره شخصیت ‌های این نمایش افزود: نمایش از زاویه دید یک جامه‌دار روایت می‌شود‌ که دلاک قائم مقام فراهانی و شاهد قتل او بوده و بعد جامه دار امیر کبیر هم شده و تنها شاهد قتل اوست. اما راز این قتل سال‌ها مکتوم می‌ماند و گفته می‌شود که او به بیماری قولنج مرده است و جامه دار که تنها راز دار این قتل است، سال‌هاست دچار کابوس مداوم است.
کارگردان کلفت‌ها‌، افزود: تمام مکان نمایش یک حمام است و حتی تاج گذاری ناصرالدین شاه در این حمام انجام می‌شود.
رفیعی در ادامه این نشست، طراحی صحنه را یکی از بزرگترین علایق زندگی حرفه‌ای خود برشمرد و افزود: اگر خودم نمایش‌هایم را طراحی نکنم دلم برای خودم می‌سوزد چون از زمان نوشتن متن تا زمان تمرین همه جزئیات را می‌دانم.
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره امتیازات احتمالی که تالار وحدت برای اجرای نمایشش قایل شده است، گفت: اولین اجرای من در این تالار به سال ۷۲ برمی‌گردد. پیشتر هیچ کس جرات نمی‌کرد برای اجرای تئاتر به این سالن بیاید چون همه مرعوب آن می‌شدند زیرا مهار کردن این صحنه بسیار دشوار است. اما من و خانم صابری توفیق بالایی در جذب مخاطب داشتیم. هرچند متاسفانه برای اجرای نمایش «یرما» ناگزیر شدم به تماشاخانه ایرانشهر بروم و متاسف شدم که در آن دوره با من مانند یک غریبه یا حتی دشمن برخورد کردند بنابراین توقع نداشته باشید در حق من ارفاقی صورت بگیرد. متاسفانه ارزش‌ها از دست می‌رود چون آدمها سر جای خودشان نیستند و بیشتر به فکر حفظ میز خود هستند.
او در پاسخ به پرسشی دیگر درباره استمرار فعالیت‌های آموزشی‌اش توضیح داد:۳۸ سال است در انتظار داشتن یک مکان تمرین و کارگاه برای پرورش نسل جدید بازیگران هستم اما همیشه این مکان از من دریغ شده است. همچنان که پیش از این هم طبقه هفتم تالار وحدت وجود نداشت و همزمان با اجرای نمایش «رومئو و ژولیت» از آقای تشکری‌نیا مدیریت وقت تالار که با اشتباه خودم به این سمت انتخاب شده بود‌، خواستم تا این مکان را به عنوان سالن تمرین بسازد. به او گفتم اگر فکر می‌کنید اجازه می‌دهم یک ریال از سود این نمایش را خرج “اتینا” بکنید، نمی‌گذارم بلکه انتظار دارم طبقه هفتم تئاتر به سالن تمرین تبدیل شود البته هرگز انتظار نداشتم فقط در انحصار من باشد.
کارگردان فیلم «آقای یوسف» با ابراز خرسندی از اجرای نمایشی تازه افزود: با اینکه ۷۷ سال دارم اما آنقدر پر انرژی هستم که انگار چهل ساله‌ام! اما متاسفانه همیشه فرصت کار کردن فراهم نمی‌شود و بین اجرای نمایش‌هایم چهار پنج سال فاصله می‌افتد. در دو سالی که کارگاه آموزشی برگزار می‌کردم، نه رئیس مرکز هنرهای نمایشی و نه معاون هنری هیچ یک سری به ما نزدند اما چهره‌های فرهنگی سفارت‌های ایتالیا و فرانسه از ما دیدار کردند.
وی در بخش دیگری از صحبت خود با انتقاد از چشم و هم چشمی بازیگران تاکید کرد: چهل و پنج سال از عمرم را در فرانسه گذرانده‌ام در آنجا هیچ بازیگری ماشین شاسی بلند ندارد. هیچ کدام در خانه‌ اشان میز بیلیارد ندارند چون بنا نیست هنرپیشه ثروتمند شود اما متاسفانه بازیگران ما ماشین و ویلای بالای شهر و … چشم و هم چشمی دارند و تئاتر در حاشیه ‌ی زندگی‌شان است. حتی مسئولان فرهنگی هم نمی‌دانند تئاتر دایه شیر دهنده بازیگر است. از سوی دیگر مدارس بازیگری ما هم دکان هستند.
علی رفیعی در پایان صحبتش در پاسخ به این پرسش که شرایط اداری چقدر به او اجازه کار خلاقه داده است، گفت: هرگز یک کارگردان با فراغ بال نمی‌تواند فقط بر کارش متمرکز باشد. اما این بار با حضور مجید گیاهچی به عنوان مجری طرح نمایش از برخورد با آقایان و خانم‌های دیوان سالار معاف شدم و همین برایم موهبتی است.
در ادامه این نشست که در تالار وحدت برگزار شد، مجید گیاهچی توضیح داد که نمایش «خاطرات و کابوس‌ها» از چهارده آبان ماه تا پایان آذر در تالار وحدت اجرای می‌شود.
همچنین رضا سعیدی پور رئیس تالار وحدت نیز درباره احتمال تمدید اجرای این نمایش گفت: بعد از این نمایش با هیچ گروه تئاتری دیگری قرارداد نبسته‌ایم و امیدواریم این نمایش مدت زمان طولانی‌تری به صحنه برود.
او در پاسخ به این پرسش که چرا تالار وحدت از گروه‌های نمایشی درصدی از گیشه را برای تمرین و اجرا دریافت می‌کند، توضیح داد: ما سالن دار هستیم و سیاست‌های کلان تالار را بنیاد رودکی طراحی می‌کند.
در پاسخ به این پرسش گیاهچی تصریح کرد: متاسفانه بابت تمرین و اجرا از گروه‌ها پول گرفته می‌شود نمایش ما هم با قرارداد گیشه به صحنه می‌رود و هیچ حمایتی از آن انجام نمی‌شود. اما این به معنای بی‌توجهی مدیران بنیاد به کار دکتر رفیعی نیست و در میزان اجاره بها تخفیف‌هایی قائل شده‌اند.
به گزارش ایسنا، نمایش «خاطرات و کابوس‌های جامه دار..» با طراحی ‌،نویسندگی و کارگردانی دکتر علی رفیعی از نیمه آبان ماه در تالار وحدت اجرا خواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × 1 =