اما یک نفر میخواهد قوی باشد برای امر خدا، کما اینکه در دعای کمیل داریم: «قَوِّ علی خِدْمَتِکَ جَوارِحی» خدایا قوی کن جوارح من را برای خدمت در راه خودت، اینجا هم میگوییم خدایا من را قوی کن در این روز برای اقامه امرت. اقامه امر خداوند چیست؟ اینکه انسان بندگی کند و بنده خداوند باشد، من قوی باشم شیطان من را فریب ندهد، مواظبت کنم، مراقبه کنم امر تو را، چه آن چیزهایی که فردی است و چه چیزهایی که اجتماعی است برای او کار بکنم، گاه مطالب فردی همین است که توفیق داشته باشم شیطان من را فریب ندهد، نماز و روزهام را، چشمم را، اعضاء و جوراحام را کنترل کنم.
اما اقامه امر اجتماعی چیست؟ اینکه آن چه که مربوط به دین توست برای جامعه که بیان کردید مانند مجاهدین فیسبیلالله مانند مدافعین حرم که اینها برای اقامه امر حضرت حق قیام کردهاند و قدرت و قوت خودشان را آنجا خرج میکنند، کما اینکه اصلاً پروردگار عالم میفرماید ائمه هدی هم آمدند و همه ائمه، فقط ائمه هدی نیست بلکه هر کسی که امامت دارد و هدایت بشر را به عهده میگیرد اینها هم آمدهاند برای هدایت بشر.
«وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛ قرار دادیم امامانی را که مردم را هدایت کنند به امر ما، آن چیزی که ملاک ماست و در اینجا هم ما از خدا میخواهیم خدایا ما را قوی گردان اینکه بتوانیم اقامه امر تو را بکنیم، اقامه کردن با قرائت، متفاوت است نه اینکه قرائت بکنیم اقامه اینکه دنیا را به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» دعوت کنیم این مهم است نه اینکه در مقابل دشمنان سر تعظیم فرود بیاوریم مانند بعضیها و در مقابل خوبان عالم به جای اینکه آنجا ذلیل باشیم برعکس باشد آنجا ما قدرتنمایی کنیم و یادمان برود که ما باید در مقابل مؤمنین ذلیل باشیم.
اینطور که پروردگار عالم به صراحت اشاره میفرمایند که باید مومنین این خصوصیت را داشته باشند که در آیه ۵۴ سوره مبارکه «مائده» پروردگار عالم اشاره میکند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» پس انسان باید این حال را داشته باشد، بداند هر کسی از دین خدا جدا شود به زودی خداوند قوم دیگری را میآورد که آنها خدا را دوست دارند و خدا هم آنها را دوست دارد، آنها چه خصوصیتی دارند؟ در مقابل مؤمنین سرافکنده هستند، خضوع دارند ذلیل هستند اما در مقابل دشمن عزیزاند، اینها در راه خدا مجاهدت میکنند و در راه دین از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند، این را خدا به هر کسی عطا نخواهد کرد.
این فراز از دعای روز چهارم مبنی بر «اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ» بیان میکند خدایا من قوی شوم که این اقامه امر تو را بکنم اقامه امر خدا این است که بتواند دین جلو برود.
پس ماه مبارک رمضان هم دعاهایی داریم که ما را دعوت بکند به شجاعت در مقابل دشمن و اقامه امر الهی.
«واذِقنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ» و خدایا بچشان در این روز شیرینی ذکرت را، یاد تو و ذکر خدا فقط به لسان نیست یکی از اذکار لسانی است انسان صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، استغفار کند و استغفرلله ربی و اتوب الیه بگوید، تسبیح حضرت حق بکند، الحمدلله بگوید، اما حلاوت ذکر حقیقی، این است که انسان دائم یاد خدا باشد، اتفاقاً کسانی که یاد خدا هستند از هیچ چیزی هراس ندارند و اینها هستند زمانی که دشمن آنها را ملامت بکند، کسانی که یاد خدا همیشه در وجودشان است، ترسی به دل راه نمیدهند.
«وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ»؛ و قسمتم کن در این روز ادای شکرت را، اینکه انسان شاکر نعمات الهی باشد، یکی از علامتهای شکر نعمت همین طور که میگوید: «قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ» است اعضا و جوارحش را در راه خدا خرج کند این شکر نعمت است، شکر نعمت این است که نعمتی که خدا داده است را برای خدا هزینه کند، اعضاء و جوارح متعلق به ما نیست متعلق به خداست و اینها امانت است برای ما و همانطور که آیه شریفه و روایات بیان میکند فردای قیامت اعضا و جوارج شهادت میدهند که ما چه کردیم.
بنابراین اداء شکر این است که انسان بتواند به خوبی اولاً از این ماه مبارک رمضان بهرهمند شود چراکه خداوند متعال لطف کرده است و او را وارد ماه مبارک رمضان کرده و دوم اینکه این اعضا و جوارح انسان گناه نکند و در راه خداوند و در راه اوامر الهی خرج شود.
«واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ»؛ نکته مهم این است که خدا باید ما را محافظت کند، اگر کسی تصور کند خودش کسی شده است، اولیاء خدا و بزرگان ما بیان کردهاند و به ما رسیده است و من گفتم به همین سبک بنویسید: هر کس ولو به لحظهای تصور کند کسی شده است، همان لحظه، لحظه سقوط اوست.
حس کردن فقط این نیست که حس کند مریض نشود، تصادف نکند، نه حس کردن این است که خدا متعال محافظت بکند که به گناه نیفتد، محافظت کند گرفتار علانیت و نفس دون نشود، محافظت کند فریب شیطان را نخورد و محافظت کند نکند شیطان به او بگوید تو بهترین انسانهایی، روزه میگیری، نماز میخوانی چه توفیقاتی داری! اینها فریب شیطان است.
«واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ»؛ تو خودت میدانی چگونه من را حفظ کنی و مرا نگه داری کنی و پوششی دهی که شیطان من را نبیند چون تو ستارالعیوب هستی و اما سِتر تو فقط برای عیوب نیست، سِتر پرودگار عالم از این جهت است که خداوند میپوشاند که دشمن ما را نبیند.
میگویند «اعوذبالله» یک نوع سِتر خداست و انسان پناه میبرد به آن پناهگاه حقیقی که خدا او را بپوشاند و دیگران او را نبینند اما تو میبینی. «یـا أبْصَرَ النّاظرین»؛ ای بینندهترین بینندگان، بصیرترین ناظرین تو هستی پس تو میبینی و از من محافظت کن که یک زمانی گرفتار نشوم، این قوت بدنیام کاری به دستم ندهد،حلاوت ذکر من را فریب ندهد، این ادعای شکر توفیقش را داشته باشم و مرا حفاظت کن به حفظ خودت که شیطان من را فریب ندهد تا در دنیا خراب شوم و من را در ستر خودت قراره بده ای کسی که تو بینندهترین بینندگان هستی «یـا أبْصَرَ النّاظرین».
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0