عباد جمع «عبد» به معنی بندگان است و «رحمان » کلمهای است مبارک که در قرآن کریم مکررا ذکر شده است. ۱۱۳ مرتبه در بسم الله آغاز سوره ها آمده و ۵۶ بار در آیات داخل سوره های قرآن مجید که پنج مورد آن در سوره فرقان است. انتخاب لفظ رحمان بجای الله و اضافه لفظ عباد به آن، ممکن است به این دلیل باشد که سخن از بندگانی است که مشمول رحمت واسعه الهی قرار گرفته اند، به سوی کانون رحمت سیر میکنند، رحمت فراگیر الهی در دنیا و رحمت خاص الهی در آخرت، آنان را فرا گرفته و خداوند عالیترین درجات و مقامات را به آنان خواهد داد; چنانکه در پایان این آیات کریمه می خوانیم: اولئک یجزون الغرفة بما صبروا و یلقون فیها تحیة و سلاما; «غرفه بهشتی به آنان جزا داده خواهد شد بخاطر آن صبر و پایمردی که نمودند و در آنجا تحیت و سلام نثار آنان خواهد گردید.»
چنانچه می دانیم همه انسانها بندگان خدایند. اکنون با لحاظ این مطلب، پرسشی پیش می آید که چگونه از یک سو همه انسانها، بلکه تمامی موجودات بندگان خدا هستند و از دیگر سو، به مقتضای آیات محل بحث، بندگان خدا واجد نشانه های خاص و مزایا و مشخصات ویژهای میباشند؟
در پاسخ به این پرسش می گوییم: عبودیت به معنی تذلل به دو گونه است: ۱- قهری و طبیعی ۲- ارادی و اختیاری
اصطلاح عبد به این معناست که همه موجودات بطور قهری متواضعند; ولی نوع دیگری از عبودیت و فرمانبرداری اضطراری نیست; بلکه اختیاری و ارادی است و ویژه گروه و جمعیت مخصوصی است و آیات محل بحث، ناظر به حال آنان می باشد.
خداوند متعال در سوره فرقان (سوره ۲۵، آیات ۷۵ – ۶۳) ویژگىهاى بندگان ممتاز خود (عباد الرحمن) را – كه دوازده خصلت است بر شمرده، و در آخر مىفرماید: اگر بندگان خدا داراى این ویژگىها باشند، قطعاً هدایت یافته و به پاداش عظیم الهى خواهند رسید.
قرآن در سوره فرقان به طور شفاف، نشانههاى بندگان ممتاز خدا را بیان مىكند و با ارائه طریق، پیروان خود را به انسان سازى در پرتو دوازده ویژگى فرا مىخواند و در حقیقت، مسأله شایسته سالارى را عنوان كرده و معیار برترى را در دوازده خصلت، كه بعضى تحصیل ارزشها و بعضى پرهیز از ضد ارزشها دارد، مطرح مىكند، كه هر كدام اساس و كلید شایستگىهاى دیگر و موجب سعادت همه جانبه انسان است.
سیر این آیات از اثبات به نفى و از نفى به اثبات است و نشان مىدهد كه محور رستگارى انسان در تخلیه و تحلیه (پاك سازى و بهسازى) است و باید در هر دو جنبه (نفى ضد ارزشها، و كسب ارزشها) قوى و توانمند بود و جالب این كه این صفات دوازده گانه، در این آیات به همراه تكرار هشت موصول «الذین» ذكر شده، با این كه شاید ذكر یك بار كافى بود و این بیانگر اهمیت هر یك از این خصال است كه به ترتیب عبارتند از:
۱ و ۲. تواضع و حلم (آیه ۶۳)؛
۳. شب زنده دارى (آیه ۶۴)؛
۴. خوف از عذاب الهى و ابراز آن در دعا (آیات ۶۵ و ۶۶)؛
۵. انفاق عادلانه، به دور از اسراف و سخت گیرى (آیه ۶۷)؛
۶. اخلاص در توحید و یكتا پرستى (آیه ۶۸)؛
۷ و ۸. پرهیز شدید از آدم كشى و بى عفتى (آیه ۶۸)؛
۹. پرهیز از امور باطل و بیهوده، و دورى از صحنههاى باطل (آیه ۷۲)؛
۱۰. عبور كریمانه و معترضانه از كنار هر گونه لغو و پوچى (آیه ۷۲)؛
۱۱. تدبر در آیات قران برداشت صحیح از آنها (آیه ۷۳)؛
۱۲. دعا و در خواست فرزندان شایسته و امامت و رهبرى پرهیزكاران (آیه ۷۴).
آرى، بندگان ممتاز و صالح باید داراى این صفات باشند، تا بر قله كمالات دست یابند، و ما كه هر روز در پنج نوبت نماز واجب، بر بندگان صالح، سلام مىكنیم و مىگوییم: السلام علینا و على عبادالله الصالحین؛ سلام بر ما و بر بندگان شایسته خدا این تلقین همیشگى مسلمانان است كه در صف بندگان صالح خدا در آیند، و بدانند بنده صالح خدا بودن، داراى ویژگىهایى است، كه با تحصیل آنها، مشمول سلام و درود خود و همه نماز گزاران مىگردند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0