۱) نزول بیسابقه بورس و افت شدید شاخص
با اعلام نتایج قطعی آرا و پیروزی حسن روحانی از روز شنبه اول خردادماه تا آخرین روز کاری هفته جاری، شاخص کل بورس از عدد ۸۱۰۷۷ به ۷۹۷۵۸ واحد رسیده است به گونهای که در دو هفته اخیر، در تمامی روزها بورس تهران با افت شدید شاخص و قرمزی نمادها در تابلو مواجه بوده است! حال فرض کنید اگر رئیسی رئیسجمهور شده بود و بورس که از آن به عنوان دماسنج اقتصاد یاد میشود و نسبت به کوچکترین رویداد سیاسی هم واکنش میدهد افت بیش از ۱۳۰۰ واحدی شاخص کل را تجربه و ضرر هنگفتی را به سهامداران خرد وارد میکرد، رسانههای زنجیرهای چه آه و فغانهایی که سر نمیدادند که دیدید ما گفتیم اگر اینها بیایند اقتصاد کشور نابود میشود و اقتصاد مَرد خود را میخواهد و «اقتصاد پوپولیستی» و وعدههای اقتصادی آنان کشور را به ورطه نابودی و ونزوئلا شدن پیش میبرد!
۲) تحریم مجدد ایران توسط آمریکا
پنجشنبه هفته گذشته (۲۵ می؛ ۴ خرداد) و کمتر از یک هفته پس از اعلام پیروزی حسن روحانی، شورای روابط خارجی سنای آمریکا تحریم موسوم به «قانون مقابله با اقدامات بیثبات کننده ایران ۲۰۱۷» را با ۱۸ رای موافق و ۳ رای مخالف به تصویب رساند. تحریم جدید از سپاه پاسداران گرفته تا موشکهای بالستیک و افراد درگیر در فعالیتهای منطقه ای ایران را هدف قرار میدهد و درصدد مسدود کردن داراییهای این افراد میباشد. بیایید دوباره فرض کنیم در انتخابات ۲۹ اردیبهشتماه ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور شده بود و آمریکا کمتر از یک هفته از این انتخاب، دوباره کشورمان را تحریم کرده بود آنگاه باید در انتظار چه تیترها، یادداشتها و نیش و کنایهها در رسانهها و توسط اشخاص معلوم الحال علیه جریان حزباللهی و انقلابی در رسانهها میبودیم که دیدید گفتیم «دلواپسها آجرهای دیوار تحریم را که ما خراب کردیم، در یک انبار گذاشتهاند که اگر دولت عوض شد دو مرتبه آنها را بیاورند.»!
۳) سفر ترامپ به عربستان و تعمیق شکاف روابط ایران با همسایهها
سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی و تلاش برای تشکیل ناتوی عربی به محوریت عربستان سعودی برای مقابله با نفوذ ایران اسلامی و هتاکی و رجزخوانیهای برخی از کشورهای کوچک عربی خلیج فارس با رهبری رژیم آلسعود و تهدید ایران، درحالی پس از پیروزی حسن روحانی اتفاق افتاد که ادعای بهبود روابط ایران با دنیایشان گوش فلک را کر کرده بود و همواره به همکاری با همسایهها اعتراف داشتند! حالا فرض کنید جای روحانی را با رئیسی عوض شده بود و این سفر و تهدیدها و تعمیق شکاف روابط ایران و همسایهها اتفاق میافتد، بیشک باید منتظر تحلیلهایی از جنس این میبودیم که ما آنچه کاشته بودیم اینان شخم زدند و اصلاً اینان به تعامل با دنیا نه اعتقادی دارند و نه زبان همکاری با دنیا را بلد هستند و صرفاً تخصصشان دیوار کشیدن است حالا چه در پیادهروها باشد و چه در اطراف کشور! و چه اشک تمساحها که برای فقدان از دست دادن ظریف و تیم مذاکره کننده نمیریختند.
۴) حوادث تروریستی داعش در تهران
حوادث تروریستی چهارشنبه تهران در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی رحمهالله علیه، با همه حقارتها متأسفانه ناامنی که داعش در برخی از کشورها بوجود آورده است را درحد کاریکاتوری در ایران نیز به نمایش گذاشت و نشان داد که نه تنها گفتوگو و مذاکره سایه جنگ را از سر کشور برنمیدارد بلکه این قدرت دفاعی کشور و حضور مردمی است که مانع جنگ و ناامنی در کشور شده است و این لاطائلات که از سوی رئیسجمهور و برخی از نزدیکان آن مطرح میشد در واقعیت هیچ تأثیری در امنیت کشور نداشته و ندارد. حالا اگر رئیسی، رئیسجمهور بود همین آقایان بودند که میآمدند بهرهبردایهای سیاسی میکردند و قلم میزدند که «گزارش دروغ» به رهبری دادهاند که قدرت دفاعی و نیروهای امنیتی و نظامی و مردمی کشور باعث امنیت میشود بلکه روش مذاکرات ما بود که توانسته بود امنیت را به این کشور هدیه دهد!
خلاصه اینکه سینهچاکان دولت یازدهم و آنان که همیشه پاشنه گیوهشان را برای دفاع از دولت و تخریب رقبا برکشیدهاند، بدانند که رقیبشان نه به دنبال کاسبی تحریمی بوده و نه امروز از ترور و سایه جنگ کاسبی میکند بلکه همواره اخلاق و انصاف و قانونمداری را آنگونه که در تمکین به نظر شورای نگهبان پس از انتخابات از خود بروز دادند، در تحلیل وقایع و اتفاقات نیز بدون حب و بغضهای شخصی و جناحی از خود نشان خواهند داد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0