کد خبر : 22517
تاریخ انتشار : جمعه 16 ژوئن 2017 - 19:40
-

ای کاش بازی العین دکمه بازگشت داشت

ای کاش بازی العین دکمه بازگشت داشت

به گزارش قائم آنلاین، میلاد زکی پور از جمله بازیکنان جوانی بود که پس از بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی استقلال در نیم فصل لیگ برتر شانزدهم این فرصت را پیدا کرد تا در نیم فصل دوم برای این تیم به میدان رفته و اتفاقا از فرصت بدست آمده نهایت استفاده را هم برد

به گزارش قائم آنلاین، میلاد زکی پور از جمله بازیکنان جوانی بود که پس از بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی استقلال در نیم فصل لیگ برتر شانزدهم این فرصت را پیدا کرد تا در نیم فصل دوم برای این تیم به میدان رفته و اتفاقا از فرصت بدست آمده نهایت استفاده را هم برد تا به یکی از بازیکنان اصلی تیمش تبدیل شده و یعقوب کریمی را در جناح چپ نیمکت نشین کند.

*تا قبل ۳۰ سالگی ازدواج می کنم

*پنجره فیفا پنجره طلایی زنگی من شد

*در دربی کاری کردم رامین رضاییان تعویض شود

*من کُرد مازندران هستم

*از هیچ چیز نمی ترسم غیر خدا

*فصل بعد همه چیز را جبران می کنیم

میلاد زکی پور در گفت و گو با ما، درباره اتفاقات این فصل و البته بیشتر درباره زندگی خصوصی اش گپ مفصلی با ما زد که ماحصلش را در ادامه می‌خوانید:

* تیم ملی به جام جهانی رفت. بازی را دیدی؟

– البته که دیدم. فکر کنم بیشتر مردم دیدند و از راهیابی تیم ملی به جام جهانی لذت بردند. من هم به سهم خودم این پیروزی و صعود را به مردم و اعضای تیم ملی تبریک می گویم.

*فصل پر ماجرایی داشتی؟

– خب اصلا فکرش را نمی کردم به استقلال بیایم. با اتفاقاتی که درنفت تهران افتاده بود روزهای تاریک و سختی را سپری می کردم که به یکباره علی آقا به من گفت برای استقلالی شدن آماده شوم.

* قبلش به این مسأله فکر نمی کردی؟

– والا تقریبا بیشتر اعضای کادر فنی راهی تیم جدیدشان شدند و تعدادی از بازیکنان مان مثل علی قربانی هم به استقلال رفتند و من و بقیه بازیکنان تیم حس تنهایی بدی داشتیم ولی علی آقا به من گفت باقیمانده قراردادم را ببخشم و به استقلال بروم.

* الان که از این کار پشیمان نیستی؟

– گرچه تیم نفت را هم دوست داشتم و به نوعی این تیم در شناخته شدنم نقش داشت ولی به هر حال اگر بگویم پشیمان هستم جوک گفته ام. چون هر کسی می داند بازی در استقلال چه مزیت هایی دارد و من هم از این قاعده بیرون نیستم.

* یک نیم فصل بیرون نشستی ولی حرفی نزدی!؟

– چه حرفی می توانستم بگویم. من بین آن همه بازیکن بزرگ در استقلال این اجازه را به خودم نمی دادم که حرفی بزنم. فقط می توانستم تمرین کنم و در خدمت تیم باشم. می دانستم علی آقا اگر کسی خوب تمرین کند او را می بیند. به این دلیل فقط روی تمریناتم زوم کرده بودم.

* در تهران حوصله ات سر نمی رفت؟

– می رفت ولی باید تحمل می کردم. مادرم همیشه این را به من می گفت که اگر سختی را تحمل کنیم حتما روزهای خوب بعدش از راه می رسند…

* …و در نیم فصل از راه رسیدند؟

– راستش آن زمان که فیفا اعلام کرد ما نمی توانیم نقل و انتقالات داشته باشیم خیلی تعجب کردم ولی در خلوت با خودم گفتم این بهترین فرصت است که باید از آن نهایت استفاده را ببرم. این شد که وقتی علی آقا مرا در ترکیب به میدان فرستاد با همه وجودم بازی کردم و به خودم گفتم هرگز نمی گذارم بازیکنی از کنارم رد شود و انصافا هم در همه بازی هایی که در این نیم فصل چه در لیگ برتر و چه در لیگ قهرمانان انجام دادم غیر از بازی با العین که به آن وضعیت افتادیم هیچ بازیکنی از کنارم رد نشد و جناح چپ استقلال را بستم.

* برای همین یعقوب کریمی نیمکت نشین شد؟

– این به من ارتباطی پیدا نمی کند. یعقوب دوست صمیمی من است و درباره ترکیب و بازی کردن و نکردن بازیکنان فقط علی آقا تصمیم می گیرد. ما فقط باید تمرین و در زمین دستورات را اجرا کنیم.

* بهترین اتفاق در فصلی که گذشت برایت چه بود؟

– بازی با السد قطر. روبروی ژاوی بازی کردیم و بعد از ۱۲۰ دقیقه شکست شان دادیم و راهی لیگ قهرمانان شدیم. خیلی خوب بود. یکی هم دربی… که دیگر حرفش را نمی زنم. عالی بود.

* انتظار شکست دادن تیم خوب پرسپولیس را داشتید؟

– البته که داشتیم. آنها ما را دست کم گرفته بودند. ما با غیرت و هوشیاری بازی کردیم و تیم قهرمان را بردیم. آنها رفت و برگشت نتوانستند ما را ببرند. از این بهتر چه بود؟ ما سه گل به پرسپولیس زدیم و در طول بازی هم می توانستیم باز هم به آنها گل بزنیم. اگر آخر بازی آنها بازی را به درگیری و دعوا نمی کشاندند و در اصل حرفه ای گری نمی کردند همان یک گل را هم نمی زدند و ما در نهایت ۳-۱ برنده می شدیم.

* رامین رضاییان را در آن بازی حسابی آزار دادی؟

– من آزارش ندادم. فقط نگذاشتم کاری که دنبالش بود را انجام بدهد. شکر خدا یک بار هم از من رد نشد تا برانکو عوضش کرد.

* اتفاق تلخ فصل قبل چه بود؟

– خودتان بهتر از هر کسی می دانید که همان باخت ۶ بر یک از العین. هر زمان به آن باخت فکر می کنم تنم می لرزد. بد باختیم و جای هیچ دفاعی برای خودمان نگذاشتیم. ای کاش زمان دکمه بازگشت داشت و به قبل از بازی برمی گشتیم. می شود از این سئوالات نپرسید…

* …بگذریم! خودت را بیشتر معرفی می کنی؟

من متولد نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۴ هستم. تازه ۲۲ ساله شدم و از اینکه در این سن در تیم بزرگ استقلال حضور دارم خیلی خوشحالم.

* پس ماه قبل تولدت بود؟

– بله یک روز قبل از تولدم به مشهد رفتیم و با تیم پدیده بازی داشتیم. نورافکن و انصاری گل های تیم را زدند و در روز تولدم ۲ بر یک برنده شدیم. شب تولدم هم به زیارت حرم امام رضا(ع) رفتم که واقعا برایم یک شب رویایی بود.

* کجا متولد شدی؟

– من دقیقا در نوشهر به دنیا آمده ام و همان جا هم بزرگ شدم.

* پس مازندرانی اصیل هستی؟

– خیر. اتفاقا من کُرد هستم. هم پدر و هم مادرم هر دو کُرد هستند.

* چند خواهر و برادر هستید؟

– ما کلا ۵ تا هستیم. دوتا خواهر دارم و دوتا هم برادر.

* آنها هم پیگیر عملکرد برادرشان در استقلال هستند؟

– بله! همیشه مرا تشویق می کنند و هر بار بازی می کنم ایرادهای کارم را به من می گویند. هر زمان هم که بازی مان را برنده می شویم برایم پیام تبریک می فرستند.

* چقدر درس خواندی؟

– من دیپلمم را گرفتم و بعد به خدمت سربازی رفتم. سپس دوباره تحصیلاتم را از سر گرفتم و وارد دانشگاه شدم. الان هم دانشجوی رشته تربیت بدنی هستم.

* گواهینامه که داری؟

– البته که دارم. مدتی قبل یک پژو ۲۰۶ خریده ام و از این بابت دیگر مزاحم این و آن نمی شوم تا مرا هم به محل تمرین ببرند.

* کجا ساکن هستی؟

– در تهران! در محله تهرانپارس یک خانه رهن کرده ام و همراه با خواهرم هر دو آنجا زندگی می کنیم.

* غذای مورد علاقه ات چیست؟

– ماکارونی را خیلی دوست دارم. همیشه خواهرم برایم این غذا را با سُس های متفاوت درست می کند و من هم همه آنها را دوست دارم.

* میوه چطور؟

– میوه هم خیلی می خورم. تقریبا همه میوه ها را ولی بیشتر از همه گوجه سبز و هلو خیلی دوست دارم.

* چرا این فصل استقلال قهرمان نشد؟

– فکر می کنم به دو دلیل. یکی اینکه تیم ما خیلی تغییرات داشت. هم در کادر فنی که به کل همه عوض شدند و بعد هم در بین بازیکنان نیز خیلی جابجایی داشتیم. در وهله دوم هم باید بگویم فکر می کنم پرسپولیس این فصل خیلی خوب در نیم فصل اول امتیاز جمع کرد. اگر ما در نیم فصل اول دو، سه تا بازی را برنده می شدیم شاید ما این عنوان را از آن خودمان می کردیم.

* فکر می کنی فصل بعد این عناوین تغییر کند؟

– البته حرف جلو جلو زدن درست نیست ولی قطعا این اتفاق می اتفتد. در همین فصل شانزدهم اگر بازی ها سه، چهار هفته دیگر ادامه پیدا می کرد شک ندارم که ما قهرمان می شدیم. دیدید که آخر فصل پرسپولیس از نظر اعتصاب و این مسایل به چه روزی افتاده بود. ما دیر راه افتادیم وگرنه قهرمان بودیم.

* چقدر به سر و وضع ظاهری ات می رسی؟

– مثل بقیه. خیلی زیاد. برای خودم هزینه می کنم ولی خب همیشه دوست دارم سر و وضعم درست و مرتب باشد. به ویژه وقتی که در استقلال هستم دوست ندارم طرفداران تیمم مرا یک بازیکن بی نظم و انضباط بدانند. چون شرایط ظاهری در برداشت انسان ها از یکدیگر خیلی تأثیر دارد.

* در استقلال با کدامیک از بازیکنان بیشر دوست هستی؟

– بهترین دوستم در استقلال مجتبی حقدوست است که خیلی با هم رفیقیم. بعد هم علی قربانی. این دو از بهترین دوستانم در تیم هستند. البته با سایر بچه ها هم رفاقت دارم.

* تا چه سنی مجرد می مانی؟

– فکر کنم در سنین ۲۸ تا ۳۰ سالگی ازدواج کنم. باید موقعیت و شرایط لازم را داشته باشم و همه چیز مهیا باشد تا به سراغ این مقوله مهم بروم.

* از چه چیزی می ترسی؟

– از این خیلی می ترسم که وقتی شرایط مالی ام خیلی خوب شد دوست دارم همیشه پدر و مادرم را کنارم داشته باشم. گذشته ام را فراموش نکنم. عزیزانم را دور و بر خودم داشته باشم. بتوانم به آنها کمک کنم. خدمت کنم. همیشه از این می ترسم که مبادا با رسیدن به جایگاهی خودم و والدینم را فراموش کنم. دوست ندارم خیلی دیر بشود تا ابراز پشیمانی کنم که چرا فلان رفتار را داشتم یا چرا فلان کار را نکردم.

* دیگر از چه چیزی می ترسی؟

از هیچ چیز دیگری در این دنیا نمی ترسم غیر از خدا.

* اگر خیلی پولدار شوی دوست داری چه حرکتی در زندگی ات انجام بدهی؟

– اگر خیلی پولدار شوم دوست دارم به فقرا و بچه یتیم ها کمک کنم. این همیشه آرزوی قلبی ام بوده است و امیدوارم روزی بتوانم به این آروزی دوست داشتنی ام برسم.

* برای روزهای بازنشستگی ات چه فکری کرده ای؟

– همیشه به این مسأله فکر می کنم. فعلا که پولی نگرفته ام که بخواهم روی آن سرمایه گذاری کنم ولی حتما در این باره با بزرگترهای خودم در خانواده و یا استقلال حرف می زنم. قطعا منصوریان، رحمتی و حیدری می توانند در این باره به من کمک کنند و همفکری بدهند. به هر حال آنها هم در زمینه فوتبال و هم در زمینه مالی افراد موفقی هستند و می توانند راهنمایی های خوبی به من بکنند.

* آرزویت در زندگی شخصی چیست؟

– اینکه به جایی برسم که اوضاع مالی ام روبراه شود. اینقدر روبراه که بتوانم دست آنهایی که می دانم به کمک نیاز دارند را بگیرم و سنگی را از جلوی پای شان بردارم.

* چه آرزویی در فوتبال داری؟

– اول از همه اینکه بتوانم به پیراهن با ارزش تیم ملی برسم. بعد از آن هم اینکه بتوانم لژیونر بشوم. البته می دانم که بازی کردن در خارج برای مدافعان راحت نیست ولی با دیدن پژمان منتظری و مرتضی پورعلی گنجی به این موضوع امیدوار شده ام.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

9 − 3 =