روشن است كه عوامل و حوادث گوناگونی موجب عداوت و كینه توزی نسبت به حضرت علی علیه السلام شده است؛ از آن جمله:
۱ – امیرالمؤمنین علیه السلام همیشه به حق عمل میكرد و عمل به حق در كام بیشتر مردم تلخ بود.
۲ – كشتن بسیاری از سران كفر در زمان پیامبر(ص)، از قریش و یهودیان و… .
۳ – جنگ جمل كه برنامه ریزی اصلی آن با عایشه بود.
۴ – جنگ صفین كه با معاویه و لشكر او انجام شد.
۵ – ماجرای پذیرش حكمیت.
۶ – جنگ نهروان كه با خوارج صورت گرفت.
ناگفته نماند كه منشأ و بهانه این وقایع در زمان حكومت حضرت علی علیه السلام و دشمنیها با او، قتل عثمان بود؛ خوارج نهروان جنگ با حضرت علی علیه السلام را عبادت میدانستند و سبّ و دشمنی حضرت و كشتن كسانی را كه منسوب و یا وابسته به امام بودند، در سرلوحه برنامههای آنان قرار داشت، چنان كه عبدالله بن خبّاب بن ارت را كه از اصحاب حضرت بود، با همسرش به شهادت رساندند.
دشمنیها از سوی آنان ادامه یافت تا این كه عبدالرحمان بن ملجم حضرت علی علیه السلام را به شهادت رساند، پس از مراسم تشییع و تدفین، ابن ملجم را برای اجرای قصاص به حضور امام مجتبی علیه السلام آوردند، به حضرت عرض كرد: میخواهم در گوش شما آهسته چیزی بگویم؛ امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را رد كرده و فرمود: میخواهد گوش مرا به دندان بگیرد؛ ابن ملجم گفت: به خدا قسم! اگر میگذاشت گوشش را جدا میكردم.
براساس این مسئله توجه به دو نكته ضروری است:
الف) هرگاه قاتل در بند و كسی كه در انتظار كشته شدن به سر میبرد، این گونه دشمنی خود را اظهار كند، چگونه خواهند بود كسانی كه هیچ منعی برای دشمنی نداشته باشند؟
ب) هر گاه خوارج كه هیچ قدرت حكومتی و غیر آن را در اختیار نداشتند، این گونه دشمنی خود را ابراز كنند، چگونه خواهد بود افكار یاران معاویه و خاندان بنی امیه، در حالی كه حكومت در اختیار آنان بود؟ از اطراف هدایا به سوی آنان سرازیر میشد، آنان مبالغه در محو آثار آل محمدصلی الله وعلیه وآله را از اعظم قربات میدانستند.[۱]
روشن است كه انواع دشمنیها با حضرت و یاران او با شهادت حضرت به پایان نرسید. صفحات تاریخ مملو از این قبیل عداوتها است. لعن و سب حضرت علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام در قنوت نماز و تحت تعقیب قرار دادن اصحاب حضرت همانند میثم تمار و رشید هجری و جویریة بن مسهر توسط معاویه، نیز لعن امام علیه السلام در منابر و خطبه های نماز جمعه، و انواع اهانتها به حضرت، بخشی از این دشمنیها است.[۲]
مجموعه این عوامل سبب شد كه حضرت علی علیه السلام وصیت كند كه مخفیانه او را دفن كرده و قبر مطهرش را پنهان كند.
برخی از مورخان و سیره نگاران در این زمینه آوردهاند:
۱. اختفای قبر حضرت برای همگان نبوده، بلكه مقصود مخفی بودن آن از دشمنان و نا اهلان بوده است از محمد بن سائب كلبی درباره علت این امر سؤال شد، در پاسخ گفت: از ترس خوارج و دیگران.[۳]
۲. مجلسی هم علت اختفای قبر حضرت را ترس از خوارج و منافقان میداند.[۴]
۳. در عبارت دیگری آورده است: غرض حضرت از وصیت به مخفی بودن قبر این بوده است كه بنیامیه محل قبر را ندانند، چرا كه اگر میدانستند قبر مطهرش كجا است، جنازه را بیرون میآورده و آتش میزدند، همان گونه كه با جنازه زید بن علی بن الحسینعلیهمالسلام چنین كردند. بنابراین احتمال اهانت به جنازه امیرالمؤمنان علیه السلام وجود داشت.[۵]
۴. هتك حرمت به ساحت حضرت، بسیار جدی بود.
برخی از عالمان تصریح كرده اند: چون حضرت علی علیه السلام نسبت به دشمنیهای بنی امیه آگاهی داشتند، به اختفای قبر خود وصیت فرمودند.[۶]
با انقراض دولت بنیامیه به مرور زمان از دشمنیها نسبت به حضرت كاسته شد، به نحوی كه امام صادق علیه السلام در دوران بنی عباس موانع اختفا را برطرف دانسته و با زیارت قبر حضرت، مردم را به آن راهنمایی كردند.
[۱]. سید عبدالكریم بن طاووس، فرحة الغری، منشورات الشریف الرضی، قم، ص ۱۷ – ۱۹.
[۲]. همان، ص ۲۳ – ۲۵.
[۳]. همان، ص ۱۲۳ – ۱۲۴.
[۴]. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۲، ص ۳۳۸.
[۵]. همان، ص ۳۹۲.
[۶]. قطب الدین الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج ، مؤسسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۹ ه، ج ۱، ص ۲۳۴؛ مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۱۰؛ الطبرسی، تاج الموالید (مجموعه نفیسه) نشر مكتبة آیة الله العظمی مرعشی نجفی، ص ۹۳.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0