عدم هماهنگی همسران برای زمان بچهدارشدن مساله مهمی است که باید به طور اصولی به آن پرداخته شود. برای حل این تعارض، باید در ابتدا به شناخت معیارها و زمینههایی پرداخت که موجب میشود یک نفر آمادگی و تمایل به بچهدارشدن را در درون خود احساس کند. با شناخت این معیارها درک درستی از درونیات خود و همسرتان پیدا کرده و امکان هماهنگی با همسرتان را فراهم میکنید. زمینههای آمادگی و تمایل به بچهدار شدن را میتوان به دو دسته عمده تقسیم کرد: زمینههای یکنفره و زمینه های دونفره. در ادامه این زمینهها را بیشتر با هم بررسی میکنیم.
زمینههای یکنفره:
۱. آمادگی تحصیلی: اگر همسر شما در حال آماده شدن برای گذراندن کنکور دکتری است و یا اینکه در حال حاضر دانشجو است و در حال آماده کردن رساله است، باید با احتیاط بیشتری در مورد بچهدارشدن با او صحبت کنید. گاهی اوقات استرس و فشار مقاطعی از تحصیل به قدری زیاد است که توان اقدام برای بچهدارشدن را از فرد میگیرد.
۲. آمادگی اقتصادی: هرقدرهم مقتصد باشید، هزینههایی به همراه دارد که اجتنابناپذیر است و خواه ناخواه هزینههای جدید قابل توجهی را به سبد خانواده اضافه میکند. در صورتی که همسر شما سرباز است و شما هم دانشجو هستید و با کمک خرجیهای پدر و مادرتان زندگی میکنید هم، شاید زمان مناسبی برای بچهدارشدن نباشد. بنابراین شرایط اقتصادی خانواده، ممکن است یکی از دلایلی باشد که هر یک از زوجین را از اقدام به بچهدارشدن منصرف کند.
۳.آمادگی جسمانی: این مورد بیشتر در مورد مادران آینده صدق میکنند. آنها باید از لحاظ جسمانی در شرایط مناسبی برای باردار شدن باشند. حل مشکلات و بیماریهایی مانند کمکاری تیرویید، کمر درد، وزن زیاد مادر و به طور کلی آمادگی جسمانی او که نقش مهمی در سلامت مادر و جنین ایفا میکند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین ممکن است زنان برای رسیدن به این آمادگی جسمانی به زمان نیاز داشته باشند.
۴. آمادگی روانشناختی: در رویاهایتان ممکن است از پدر و مادرشدن تصویرهای زیبایی ساخته باشید، اما در واقعیت این نقش جدید با مسئولیت سنگینی همراه است که نیاز به آمادگی روانی ویژهای دارد. از زمانی که نطفه کودک شما شکل میگیرد، معماری زندگیتان تغییر میکند. باید به خاطر داشته باشید بچهدارشدن علاوه بر خرید هیجانانگیز لباسهای بچهگانه، بازی کردن با بچه و احساس زیبای پدر و مادرشدن، دشواریها و مسئولیتهای مهمی به همراه دارد که باید برای تحمل آنها از آمادگی روانی برخوردار باشید.
زمینههای دو نفره:
افراد علاوه بر دلایل شخصی، ممکن است بر اساس برداشتی که از رابطه خود با همسرشان دارند، احساس کنند که آمادگی بچهدارشدن را دارند یا نه. در ادامه به توضیح بیشتر این زمینههای اشتراکی میپردازیم.
۱. آیا زندگیم با ثبات است؟
سازگاری با نقش جدید همسری، شناخت عمیق از یکدیگر، پذیرفتن مشکلات و نقاط ضعف همسر، یادگیری نحوه صحیح برقراری ارتباط با همسر، همه و همه نیاز به گذر زمان دارد. گاهی اوقات برخی افراد بر این باورند که بلافاصله بعد از ازدواج، موظفند که برای بچهدارشدن اقدام کنند. باورهای سنتی مبنی بر تاثیرات مثبت تولد فرزند بر مشکلات زندگی زناشویی هم به این امر دامن میزند. درست است که تولد فرزند، رنگ و بوی تازهای به زندگی افراد میدهد اما هرگز نمیتواند به عنوان حلال مشکلات و تعارضات زناشویی در نظر گرفته شود. افراد غالبا زمانی از اعماق وجود تمایل به بچهدارشدن را در درون خود احساس میکنند که در زندگی زناشویی خود به ثبات رسیده باشند. این واقعیت در بین زوجهای جوان وجود دارد که بعد از ازدواج هم بارها به درست بودن تصمیمشان شک میکنند. اما تصمیم به بچهدارشدن غالبا مهر تاییدی است بر انتخابی که انجام دادهاند و این مهر تایید زمانی از طرف هر کدام از زوجین زده میشود که در برههای از زمان، قلبا به این نتیجه برسند که ازدواجشان کار درستی بوده و مستحکمتر کردن آن کار درستتری خواهد بود. در صورتی که افراد به این سطح از آرامش و اطمینان نسبت به ثبات زندگی خود نرسیده باشند، ممکن است از اقدام برای بچهدارشدن فرار کنند.
۲. آیا حمایتم میکند؟
ادراک فرد از میزان حمایتی که همسرش در انجام این تکلیف مهم از او به عمل می آورد، نقش تعیین کنندهای در تمایل افراد به بچهدارشدن بازی میکند. اگر افراد خود را در برابر این وظیفه سنگین، تنها احساس کنند، ممکن است آن را به تعویق بیاندازند یا نسبت به انجام آن نگران و مضطرب شوند. احساس امنیت ناشی از حمایت ادراک شده از طرف همسر، افراد را برای بچهدارشدن آمادهتر خواهد کرد.
۳. نکند خوشیها از دست برود؟
عدم آمادگی برای بچهدارشدن همیشه به خاطر شرایط منفی نیست. گاهی هم افراد رابطه دونفره دلنشینی دارند که میترسند با ورود بچه به زندگیشان این رابطه به هم بخورد. افرادی که نگرانند بعد از تولد فرزند، همسرشان نسبت به آنها بیتوجه یا کم علاقه شود هم ممکن است در مقابل بچه دار شدن مقاومت کنند.
حال که علل آماده بودن یا نبودن افراد برای بچه دار شدن را بررسی کردیم، این سوال پیش میآید که در صورتی که زمان آمادگی زن و شوهر با هم منطبق نبود چه باید کرد؟ برای حل این مساله راهکارهای زیر را امتحان کنید:
۱. با هم حرف بزنید
شاید حرف زدن صادقانه، شفاف و صمیمانه، شاهکلید همه مشکلات زناشویی باشد. در مورد آرزوها تمایلات، ترسها و نگرانیهای خود، با همسرتان صحبت کنید. با توجه به معیارهایی که در بالا ذکر شد، سعی کنید میزان آمادگی خود و همسرتان را برای بچهدارشدن بسنجید و سعی کنید بدون قضاوت عجولانه، علاوه بر اعلام نظر خود، نظر همسرتان را هم با دقت بشنوید.
۲. نگرانیهای واقعی را از نگرانیهای موهوم جدا کنید
گاهی اوقات، افراد در مورد بچهدارشدن دچار کمالگرایی میشوند و نگرانیهای عجیب و غریبی به سراغشان میآید. مثلا فکر میکنند زمانی باید بچهدار شوند که هیچ مشکل و تعارضی بین آنها و همسرشان نباشد یا اینکه باید وضعیت اقتصادی بیعیبی و نقصی داشته باشند. گاهی اوقات افراد خیال میکنند که باید بهترین و بیعیب و نقصترین پدر و مادر دنیا باشند. اما حقیقت این است که هیچکس نمیتواند منتظر زمانی باشد که بتواند فرزندش را لای پر قو بزرگ کند. بچهها را نمیتوان در یک محیط استریل و عاری از مشکل و سختی به دنیا آورد و بزرگ کرد. بچه شما قرار است در همین دنیای انسانی پر از مشکل به دنیا بیاید و زندگی کند. بنابراین اگر مشکل شاخص و عمدهای ندارید و با توجه به معیارهای شخصی و اشتراکی در سطح نسبتا معقولی از آمادگی هستید، کمالگرایی را کنار بگذارید و آغوشتان را برای این تجربه شیرین باز کنید.
۳. از نگرانیهای یکدیگر کم کنید
میزان اطمینان خاطری که شما میتوانید به همسرتان بدهید، معجزه میکند. فقط مواظب باشید که این اطمیناندهی در حد حرف و شعار باقی نماند. در عمل به همسرتان نشان دهید که در این چالش جدید در کنار او هستید. تلاش کنید تا با تقویت آمادگیهای اشتراکی به همسرتان کمک کنید تا بر عدم آمادگی شخصی خود پیروز شوید. فشارهای ناشی از ساعت اجتماعی برای بچهدارشدن را رها کنید و به همسرتان کمک کنید تا آمادگیهای شخصی خود را بیشتر کند. اگر شما زودتر از همسرتان نیاز به بچهدارشدن را احساس میکنید، نشان از عدم توانمندی و ضعف مسئولیتپذیری او نیست. شاید او توانسته این احساس امنیت را در شما ایجاد کند و حالا نوبت شماست که دست به کار شوید و با توجه بهشناختی که از همسر خود دارید، از نگرانیهای او بکاهید و به اصطلاح دل او را قرص کنید.
۴. از دوستانتان در مورد تلخیها و شیرینیهای بچه دار شدن بپرسید
ممکن است نتوانید توصیههای پدر و مادر و نسل قبلی را برای عمل در زندگی خود بپذیرید. در این شرایط دوستانی که شرایط زندگیشان به شما شبیهتر است، میتوانند راهنماهای خوبی باشند. در خانواده آنها هم مانند شما زنان شاغل یا در حال تحصیل هستند؛ آنها هم مانند شما مشکلات اقتصادی خاص جوانان را دارند و آنها هم مانند شما برای آینده خود و فرزندشان آرزوهای بزرگ در سر دارند. از آنها بپرسید که برای بچه دار شدن چه تغییراتی در زندگی خود به وجود آوردند و چه مشکلاتی را تجربه کردند؟ از آنها بخواهید از لذتها و شیرینیهای پدر و مادر شدن برای شما بگویند. خدا را چه دیدید شاید شما و همسرتان هم خواستید تجربهاش کنید.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0