مثلا میتوان به دستورات سلامتی و تغذیهای که امروزه بسیار عمومیت هم یافته اشاره داشت که در بسیاری از موارد این توصیهها و دستورات در تضاد با یکدیگر هستند: برای سلامتی خود روزانه ۲ لیوان شیر(شیر پاستوریزه و هموژنیزه) مصرف کنید، مصرف زیاد شیر برای سلامتی مضر است، روزی ۸ لیوان آب بنوشید، مصرف زیاد آب باعث فساد بدن و منشا بیماری است، از مصرف روغنهای حیوانی مانند روغن زرد و دنبه پرهیز کنید، روغنهای حیوانی ضامن سلامتی قلب شما هستند، روغنهای مایع برای سلامتی مفید است، روغنهای مایع موجود در بازار همگی تراریخته و مضر هستند، از مصرف نمک پرهیز کنید و فقط نمکهای تصفیه شده یددار مصرف کنید، مصرف نمکهای یددار مضر است و باید نمک طعام طبیعی مصرف کرد که ضامن سلامتی شماست، گوشت گاو مصرف نکنید، گوشت گوسفند مصرف کنید، از مصرف زیاد گوشت قرمز پرهیز کنید، گوشت مرغ بهترین گوشتهاست، گوشت مرغ به دلیل دارا بودن آنتیبیوتیک برای سلامتی مضر است، هفتهای ۲ وعده ماهی مصرف کنید، روغن ماهی ضامن سلامتی شماست، مصرف ماهی برای برخی طبعها بسیار مضر است، مصرف زرده تخم مرغ مضر است، مصرف زرده تخم مرغ عسلی مقوی قلب و قوای بدن است، مصرف انواع لبنیات را حتما در رژیم غذایی روزانه خود بگنجانید، گوجه فرنگی سرشار از آنتی اکسیدان است از مصرف روزانه آن غافل نشوید، گوجه فرنگی حاوی یک ماده سمی است که باید از رژیم غذایی حذف شود، مصرف عسل برای کودکان خردسال بسیار مضر است، عسل از سودمندترین غذاها برای نوزادان و کودکان است، قارچ یکی از منابع مفید تامین پروتئین بدن شما است، قارچ میتواند منشا بسیاری از امراض باشد، بیماران کلیوی از مصرف دلسترهای حاوی مالت غافل نشوند، دلسترهای حاوی مالت موجود در بازار برای همه افراد مضر است و …
بله! متاسفانه امروزه شهروندان با انبوهی از توصیهها، تذکرات، دستورات، پرهیزهای غذایی و تغذیهای مواجه هستند که تنها به نمونههایی از آن اشاره شد؛ در بسیاری از موارد با یکدیگر در تضادند و همین امر باعث سردرگمی و تشتت ذهنی طیف گستردهای از مردم شده است.
در این بازار پرآشوب، تکلیف مردم چیست؟ مردم از چه طریق باید توصیههای صحیح را از دستورات غلط تشخیص دهند، چرا بسیاری از آموزهها و دستورات طب نوین با طب سنتی در تضاد است، چرا هر روز مردم باید شاهد طیف گستردهتری از انواع بیماریها باشند، چرا هر روز تعداد بیماران کلیوی، دیابتی، سرطانی و … در حال افزایش است؟!
اگر دستورات تغذیهای طب نوین، همگی صحیح و نافع است چرا شاهد هجوم بسیاری از بیماریهای ریز و درشت حتی به افرادی هستیم که بهشدت مقید به انجام و اجرای دستورات و توصیههای نظام سلامت رسمی کشور و طب نوین هستند؟ اگر بسیاری از آموزههای طب سنتی بنابر نظر برخی همراه با خرافه و فاقد مبنای علمی است، چرا بسیاری از کهنسالان، مادربزرگها و پدربزرگهای ما که مقید به اجرای بخش کوچکی از دستورات طب سنتی بودهاند، از بسیاری از جوانان امروزی سالمتر و پرانژیتر هستند و در تمام طول عمر بلند خود حتی نیازمند مصرف یک قرص نیز نشدهاند؟!
برای بررسی سؤالاتی از این دست، گفتوگویی با «دکتر حسن اکبری» متخصص آسیبشناسی، دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، محقق و مدرس طب سنتی ایرانی ــ اسلامی داشتیم که در دو بخش تقدیم شما خواهد شد؛ در ادامه مشروح بخش نخست این مصاحبه تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
آقای دکتر اکبری! تغذیه ناسالم و در دسترس نبودن مواد غذایی سالم و ارگانیک، یکی از مشکلات و چالشهای جدی زندگیهای امروزی است؛ بسیاری از شهروندان میدانند که منشأ خیلی از بیماریها همین تغذیههای ناسالم است اما از سویی نیز هشدارهای مکرر نسبت به ناسالم بودن بسیاری از مواد غذایی اعم از گوشت گاو، مرغهای پرورشی، گوشتهای فرآوری شده، رب گوجه فرنگی، روغنهای مایع تراریخته، نمک یددار، آب شرب همراه کلر و … که همگی ناسالم و مضر اعلام میشود، باعث شده طیفی از مردم به نوعی سردرگم شوند و بعد از مدتی به این نتیجه اشتباه برسند که رعایت بسیاری از توصیههای تغذیهای طب سنتی غیر ممکن است و باید با همین مواد غذایی آلوده کنار بیایند! با این اوصاف مردم چه باید کنند و تکلیفشان چیست؟
باید این موضوع ریشهیابی شود؛ در حال حاضر حتی افرادی که نگاه خوبی به طب سنتی ندارند، فهمیدهاند که اوضاع تغذیهای در کشورمان مساعد نیست؛ در دنیا بحث صنعت و تجارت «سلامت» مطرح است؛ نخستین تجارت پرسود، تجارت اسلحه و دومین تجارت پرسود و منفعت، مواد مخدر است.
«متاسفانه امروزه شهروندان با انبوهی از توصیهها، تذکرات، دستورات، پرهیزهای غذایی و تغذیهای مواجه هستند که در بسیاری از موارد، با یکدیگر در تضاد هستند و همین امر باعث سردرگمی و تشتت ذهنی طیف گستردهای از مردم شده؛ در این بازار پرآشوب، تکلیف مردم چیست.» سومین تجارت پرسود و منفعت در جهان است؛ تجارت دارو هم سود و هم سلطه را به همراه خود میآورد؛ یکی از مسئولان کمپانیهای عظیم داروسازی میگوید باید کاری کنیم که حتی انسانهای سالم هم دارو مصرف کنند به عنوان نمونه در کشور به کسی که بالای ۴۰ سال سن دارد، توصیه میشود روزی یک قرص آسپرین بخورد و با این توصیه خواسته یا ناخواسته روزانه، میلیونها قرص آسپرین باید مصرف کنیم علاوه بر آن قرصهای ویتامین و انواع و اقسام مکملها برای شرکتهای داروسازی درآمد بالایی را به همراه دارد.
انتظار داریم رئیسجمهور، وزیر بهداشت و مجلس شورای اسلامی در راستای از بین بردن مشکلات تغذیهای مردم برنامه ارائه دهند که متأسفانه چنین چیزی وجود ندارد؛ امروزه فقط یک طرز تفکر وجود دارد که بدون نقص میتواند در مقابل استکبار جهانی برنامهریزی شده مقاومت کند و آن طرز تفکر «تشیع» است.
«نابودی طب» با «نفوذ فرهنگی»
دشمنان از دوره صفویه که شیعه در ایران مستقر شد، برنامهریزی کردند تا شیعه را کنترل کنند و بهترین راه نفوذ «طب» بود بطوریکه با کمک نفوذ فرهنگی، طب ما را نابود کردند و باعث شدند تا امروز انواع میوهها، نان، نمک، روغن، تخممرغ، مرغ و گوشت مصرفی ما دارای مشکل شوند و حتی آب و هوای ما آلوده شده است؛ تمام این مؤلفهها دست به دست هم میدهد و باعث میشود جمعیتی که توانایی ۱۰۰ سال عمر را دارد بیشتر از ۶۰ سال عمر نکند.
دشمن از طرفی قوه مولده را کاهش داده تا در نتیجه آن نازایی افزایش پیدا کند و این یک سیاست برنامهریزی شده توسط استکبار جهانی است که میخواهد جمعیت کشور ما را کاهش دهد.
هنری کیسینجر میگوید ۲٫۵ میلیارد جمعیت اضافی در دنیا وجود دارد که باید حذف شوند؛ به نظرتان چه کسانی بهتر است که حذف شوند؟ قطعاً مسلمانان و در درجه اول شیعیان بهترین گزینه هستند و به دلیل تفکر نژادپرستانه رنگین پوستان گزینههای بعدی خواهند بود.
شروع پروژه کاهش جمعیت در دوره پهلوی
شروع پروژه کاهش جمعیت (نظریه کیسینجر) در دوره پهلوی شروع شد بنابراین آلودگی، مسموم و ناسالم کردن مواد غذایی اتفاقی نیست و معتقدم که برنامهریزی شده است.
در نخستین عکسالعمل باید مردم آگاه شوند که در این راه نقش رسانهها، تعیینکننده است؛ طی ۱۰ سال گذشته ۳۸ طرح نوشتهام به عنوان نمونه یک طرح از این ۳۸ طرح که درباره تولید تخممرغ ارگانیک است را تشریح میکنم.
در حال حاضر جمعیت روستایی ایران ۵ میلیون خانوار است و با حفظ موازین بهداشتی هر خانواده میتواند ۳۰ مرغ و خروس نگهداری کند (نسبت خروس به مرغ یک به ۱۰ است)؛ پنج میلیون در ۳۰ ضرب شود، عدد ۱۵۰ میلیون بدست میآید که از این تعداد مرغ و خروس روزانه ۵۰ میلیون تخممرغ تولید میشود.
در حال حاضر روزانه ۷۰ میلیون تخممرغ غیرارگانیک در کشور تولید میشود بنابراین با کمی تلاش و سرمایهگذاری با هدف تقویت اقتصاد خانوار روستایی میتوان تولید تخممرغ ارگانیک را به ۷۰ میلیون در روز رساند؛ یک خانواده روستایی که ۳۰ خروس و مرغ دارد میتواند روزانه ۱۵ تخممرغ ارگانیک (قیمت تخممرغ ارگانیک دو تا سه برابر تخممرغ عادی است) تولید کند که به غیر از سودی که از گوشت مرغ و خروس بدست میآورند، مبلغی حدود ۱۰ هزار تومان عاید آن خانواده میشود؛ تولید روزانه ۵۰ میلیون تخممرغ خانگی، ثروتی بیشتر از تولید ۷۰ میلیون تخممرغ تولیدی در مرغداری نصیب ما میکند.
قطع شدن ۵۰ هزار پا در هر سال در ایران
در حال حاضر چقدر آیسییو و سیسییو برای بیماران در بیمارستانها راهاندازی میشود؟ اگر همین سرمایهگذاری را در چند دهه گذشته روی فرهنگ غذا خوردن مردم انجام میدادیم، بسیاری از این مشکلات را نداشتیم یعنی اگر آنطور که خداوند فرموده، غذا خورده شود، بیماری به این حجم به وجود نمیآید که به بیمارستان، آیسییو و سیسییو احتیاج باشد!
حکیم واقعی باید تفکر کند که چرا این بیماری ایجاد میشود و ریشههای بیماری را پیدا کند؛ قبل از انقلاب هر سال شاهد ۳ هزار قطعی پا به دلیل بیماری دیابت بودیم اما در حال حاضر هر سال ۵۰ هزار قطعی پا را داریم؛ جمعیت کشور از ۳۰ میلیون نفر به ۸۰ میلیون نفر رسیده است و این یعنی رشد جمعیت ۲/۵ برابر شده و اگر بر این اساس قطعی پا در سال به نسبت قبل انقلاب افزایش داشت باید ۸ هزار قطعی پا اتفاق میافتاد اما چرا ۵۰ هزار قطعی پا در سال داریم؟ وزارت بهداشت باید جوابگو باشد.
«افزایش عمر» با توجه به دستورات الهی
خداوند متعال در کنار خلق ما، کاتالوگی قرار داده و در آنجا قسمتی به عنوان راهنمای مصرفکننده دارد که تذکراتی در آن آمده که اگر رعایت شود باعث افزایش عمر میشود؛ در کشور ما آیا بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب در صدد توجه به کاتالوگ برای بدنمان بودهایم؟ یعنی غذا خوردن ما براساس آن چیزی است که خداوند و اهل بیت فرمودهاند؟
به عنوان مثال در فرآیند تولید تخممرغ باید خانواده یعنی مرغ، خروس کنار هم باشند و اگر اینگونه نباشد یعنی فرمان الهی برای تولید تخممرغ نقض شده است.
درباره همین سند ۲۰۳۰ که رهبری مانع اجرای آن شدند، آیا باید دستورات یونسکو اجرا شود یا دستورات قرآن، امام صادق (ع) و امام باقر(ع) در حوزه تعلیم و تربیت؟
در منابع ما آمده که در فرآیند تولید تخممرغ باید مرغ و خروس با هم باشند و تخممرغی که از این طریق تولید میشود، عواملی در آن است که به آن اصطلاحاً قوه نامیه (قوه رشد)، قوه مولده (افزایش نسل)، قوه مصوره (زیبایی فرزندان)، قوه قاضییه (تغذیهکننده) میگویند.
این نوع تخممرغ دارای چهار قوه است اما تخممرغی که در حال حاضر تولید میشود به سبب غربی است و بهدلیل اینکه نگاه تماماً اقتصادی وجود دارد مرغها و خروسها بهصورت جدا از یکدیگر پرورش داده میشوند و تخممرغی که از این طریق تولید میشود اصطلاحاً بیپدر و مادر است و این تخممرغ دیگر حاوی قوههای چهارگانه نیست؛ همانگونه که طبیعت نباید آلوده شود و قوانینش باید رعایت شود باید قوانین الهی در زمینه کشاورزی، دامداری و نگهداری طیور رعایت شود که در نتیجه عدم رعایت چنین قواعدی باید مثلا شاهد قطعی پای دیابتی بیش از حد باشیم.
تمام این مشکلات بهاین دلیل است که تصمیمگیران ما در این حوزه، اطلاعاتی از حکمت خداوند ندارند یا دارند اما عمل نمیکنند.
در ایران قبل از انقلاب از هر ۲۰ ازدواج، یک ازدواج به نازایی ختم میشد اما در حال حاضر در کشور ما از هر پنج ازدواج، یک ازدواج به نازایی ختم میشود و این یعنینازایی در کشور نسبت به قبل از انقلاب چهار برابر شده است.
دلیل این آمار این است که قوای چهارگانه که به آن اشاره شد به عنوان مثال از تخممرغهای امروزی به مصرفکننده نرسیده است؛ فشردگی و ازدحام مرغها در مرغداریها باعث بیماری این مرغها میشود اما جالب است بدانید مرغی که با خروس و جوجههایش در یک مجموعه در کنار هم زندگی میکنند نیازی به واکسن و آنتیبیوتیک ندارند.
یعنی معتقدید که کارخانههای تولید تخممرغهای صنعتی باید تعطیل شوند؟
ما نمیگوییم کارخانههای تولید تخممرغ تعطیل شوند بلکه با فرهنگسازی به سمت تولید سنتی ماکیان (مرغ و خروس) حرکت کنند و به جای تولید بیماری، سلامت تولید کنند و به تبع بیماریهایی از قبیل دیابت کاهش مییابد و این نشان میدهد علاوه بر سود اقتصادی، فواید دیگری نیز دارد.
تسنیم: آقای دکتر! امروزه شاهد منازعات مختلفی بر سر برخی مواد غذایی پرمصرف از جمله نمک و روغن هستیم به گونهای که برخی کارشناسان طب سنتی برخلاف نظر پزشکان طب نوین معتقدند که مصرف نمک طعام طبیعی و فاقد ید، ضرر ندارد و حتی سود سرشاری دارد؛ در این باره چه توضیحی دارید؟
مصرف نمک به همراه کلسیم، منیزیم، یُد، روی، پتاسیم و منگنز ضرری ندارد؛ کلسیم، منیزیم، یُد، روی، پتاسیم و منگنز مانند شاخهها و برگهایی در کنار سدیم کُلر هستند که ضرر نمک سدیم کلر را برطرف میکند و مثل شمشیر در نیام بوده یعنی شمشیر تا زمانیکه در نیام (غلاف) است خطری ندارد اما امروزه نیام این نمکها از بین رفته یعنی آن غلافی که شامل کلسیم، منیزیم، یُد، روی، پتاسیم و منگنز است، وجود ندارد و شمشیر تیز در اختیار مردم قرار گرفته است و باعث آسیب زدن به مردم میشود.
مطالعات دانشمندان بر روی همین نمکها(نمکهای تصفیه شده حاوی ید) انجام شده که به عنوان سم به مردم معرفی میشود و درست هم است و مصرف این نمک حتی به مقدار بسیار کم نیز مضر خواهد بود.
خداوند در کنار نمک، محافظهای لازم را قرار داده و همین مسئله در مورد داروهای گیاهی هم وجود دارد به عنوان مثال داروی دیگوکسین که برای تقویت قلب در طب کلاسیک استفاده میشود، دارویی گیاهی است که با استخراج نیامش (غلاف) از بین رفته و به شمشیر بدون غلاف تبدیل شده است که توصیه میشود در تجویز دیگوکسین دقت شود زیرا میزان درمانی این دارو و سمی بودنش بسیار نزدیک هستند و این یعنی تجویز دیگوکسین با هدف تقویت قلب یک بیمار ممکن است باعث مرگ وی شود! حال اگر با دیگوکسین دمنوش درست شود هیچ ضرری ندارد زیرا خداوند نیام آن را در درون آن قرار داده است.
مثال دیگری که میتوان زد این است که میگویند زعفران زیاد خورده نشود زیرا سمی است اما اگر زعفران به همان شکل خودش بهصورت دمنوش استفاده شود، سمی نخواهد بود و زمانی سمی میشود که ماده مؤثر آن یعنی سافرانین را استخراج میکنند.
«استخراج ماده موثره از دارو» هدف شرکتهای بزرگ داروسازی
فعالیت شرکتهای داروسازی بزرگ در دنیا، استخراج ماده موثره از دارو و تبدیل آن گیاه به یک عامل آسیبرسان و مضر به شکل آمپول، کپسول و … است اما طب سنتی میگوید داروی گیاهی به همان شکل که توسط خداوند متعال آفریده شده به بدن بیمار برسد مثلاً گلگاو زبان را بهصورت پودر در کپسولهای گیاهی قرار گیرد و عرضه شود.
تسنیم: چه ارتباطی بین تغذیه امروز مردم و نوع رفتارهای آنها در جامعه و زندگی فردی میتواند وجود داشته باشد؟
به عنوان مثال آدم مومنی در جامعه پرخاشگر است و این پرخاشگری با دلایلی از قبیل خوردن آب کُلردار، مرغ آلوده به آنتیبیوتیک میتواند در ارتباط باشد؛ این یعنی در بدن بهجای بنزین سوپر، نفت ریخته میشود! پس تغذیه در اخلاق جامعه اثرگدار است بهطوریکه بسیاری از بی غیرتیهای امروز، ریشه در تغذیه نامناسب دارد.
متاسفانه کاشت و برداشت داروهای گیاهی در ایران تعطیل است و از این ظرفیت طب سنتی، ایرانی ـ اسلامی غافل هستیم؛ سهم ایران از تولید داروهای گیاهی در دنیا تقریباً صفر است و این در حالی است که ایران در زمینه داروهای گیاهی از نظر تنوع و کیفیت در ردههای اول دنیا قرار دارد.
«واردات داروهای گیاهی» با وجود «ظرفیتهای داخلی»
در حال حاضر بسیاری از عطاریهای کشور، داروی گیاهی خود را از چین، هند و پاکستان وارد میکنند و در عین حال چندین میلیون بیکار در کشور وجود دارد!
مقام معظم رهبری فرمودهاند که به داشتههای خودتان اتکاء کنید (نگاه درونزا) و از جهتی دنیا هم به دنبال داروهای گیاهی خوب است؛ به عنوان مثال حدود ۷۰ درصد مراجعات پزشکی مردم آلمان به سمت داروهای گیاهی است اما داروهای گیاهی ایران را به دلیل داشتن بار میکروبی و قارچی در بازارهای جهانی مشتری ندارد؛ فقط به دنبال این هستیم که خارجیها در کشور سرمایهگذاری کنند؛ اطلاً اجازه سرمایهگذاری داخلی را دادهاید؟
زمانیکه تاجر ایرانی گلگاوزبان را به خارج از کشور میبرد، در نخستین مرحله آن محصول مورد آزمایش قرار میگیرد اما اگر بتوانیم کارگاههایی را با سرمایهگذاری داخلی در دامنه البرز (بهترین ذخیره گل گاوزبان در دنیا، دامنه جنوبی البرز است) راهاندازی کنیم، باعث اشتغالزایی بسیاری از جوانان میشود و میتواند بیش از ۱۰۰ محصول را با بهترین کیفیت تولید و صادر کند.
دولت میتواند بدون بروکراسی اداری به سرمایهگذاران داخلی مجوز دهد تا در دامنه کوهها، سالنهای استاندارد آزمایشگاهی قارچزدایی، میکروبزدایی و بستهبندی داروهای گیاهی را راهاندازی کنند.
ایجاد ۵ میلیون شغل فقط در حوزه طب سنتی
با این توضیحات کسی که میگوید ایجاد ۵ میلیون شغل امکانپذیر نیست، باید بداند که فقط در حوزه طب سنتی با ظرفیتهای بالقوه فعلی، امکان ایجاد پنج میلیون شغل وجود دارد …
(پایان بخش نخست)
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0