وی درباره جزئیات بیشتر روز حادثه افزود: زمانی که آتنا کنار پدرش مشغول کار بود قاتل نزد آنها میآید و یک شیشه ترشی را به پدر آتنا میدهد. تا آن روز قاتل با پدر آتنا هیچگونه ارتباط کلامی نداشت اما آن روز حادثه قاتل با پدر آتنا ابراز صمیمیت بیشتری میکند.
پریناز بدخشان در ادامه تصریح کرد: زمانی که قاتل شیشه ترشی را به پدر آتنا میدهد آتنا به پدرش میگوید که آن را از مرد همسایه(قاتل) نگیرد اما پدرش بدون توجه به حرف آتنا شیشه ترشی را میگیرد و داخل ماشین میگذارد.
مادر آتنا اصلانی ادامه میدهد: روز حادثه آتنا همراه با پسر داییاش مشغول کمک به پدرش بودند که آتنا چندین بار برای خرید اسباببازی به مغازه اسباببازی فروشی که کنار بساط پدرش بود مراجعه کرد که قاتل از همین فرصت برای دزدیدن آتنا استفاده کرده بود. گویا متاسفانه قاتل به بهانه دادن شیشه ترشی دیگری، آتنا را به داخل مغازه برده و پس از خفه کردنش، او را به قتل رسانده است.
بدخشان در واکنش به شایعاتی مبنی بر اینکه آتنا برای نوشیدن آب به مغازه رنگرزی(مغازه قاتل) مراجعه کرده بود، گفت: آتنا به هیچ عنوان برای نوشیدن آب و یا استفاده از سرویس بهداشتی به مغازه رنگرز نمیرفت و من مطمئن هستم که قاتل، آتنا را به بهانه دادن شیشه ترشی به داخل کشانده و او را به قتل رسانده است.
مادر آتنا درباره روزهای سخت پس از گم شدن آتنا و بیخبری از او عنوان کرد: پس از آنکه پدر آتنا به منزل بازگشت و متوجه گم شدن فرزندمان شدیم به همه جا از جمله اورژانس، پلیس و خیابانها سر زدیم اما خبری از آتنا نبود. روزهای اول امید داشتیم که آتنا را پس از چند روز پیدا کنیم اما هر چه زمان میرفت ناامیدی ما بیشتر میشد.
وی خاطرنشان کرد: در این مدت نذر و نیازهای بسیاری کردم، حتی نذر کردم که اگر آتنا صحیح و سالم به خانه برگردد برایش قربانی کنم حتی قربانی او را خریدم و هنوز منتظر هستم که آتنا به خانه برگردد و برایش ذبح کنم.
وی افزود: بیخبری ما از آتنا بیش از ۲۲ روز طول کشید تا اینکه وقتی یک روز برای پیگیری پرونده به دادسرا مراجعه کردیم در راه بازگشت به منزل متوجه شدم که در شهر هیاهویی به پا شده و همه درباره پیدا شدن جسد آتنا در مغازه رنگرزی که در همسایگی بساط پدرش بود صحبت میکردند اول باور نکردم اما هر چه به محل حادثه نزدیک میشدم و هیاهوی مردم را میدیدم یقین میکردم که جسد آتنا در مغازه رنگرز باشد.
بدخشان یادآور شد: وقتی رسیدم جسد آتنا را به بیمارستان منتقل کرده بودند و هرچه التماس کردم اجازه ندادند که من آتنا را ببینم حتی در روز دفن نیز هر چه خواستم که پتو را کنار بزنم تا روی دخترم را ببینم، این اجازه را به من ندادند اما من دخترم را بو کردم و هنوز بوی آتنا در مشامم هست و باور نمیکنم که دختر کوچکم که پس از ۶ سال نذر و نیاز و سفر به کربلا خدا او را به من بخشیده ما را ترک کرده باشد.
مادر آتنا اصلانی تصریح کرد: قاتل را نخواهم بخشید و میخواهم همانطور که او فرزند کوچک مرا کشته، از دنیا برود. میخواهم بند بند انگشت قاتل (رنگرز) را که جلوی دهان آتنا بود و باعث خفگی او شد قطع کنند و میخواهم با اسید تمام صورتش را بسوزانند و بعد از دنیا برود، دلم میخواهد مانند آتنای من عذاب بکشد.
وی با تاکید بر اینکه به هیچ عنوان رضایت نخواهم داد، خاطرنشان کرد: من هنوز باور ندارم که آتنا ما را ترک کرده باشد و هنوز چشم به در هستم که روزی آتنا از در خانه وارد شود و قربانی را که برایش نذر کردم، ذبح کنم؛ حتی خواهر کوچک آتنا (آسنا) هنوز جای خالی خواهرش را احساس میکند و روی دستانش اسم آتنا را نوشته و اجازه نمیدهد که آن را بشوییم و مدام میگوید که منتظرم تا آتنا خواهرم بیاید و با من بازی کند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0