در این باره به طور کلی باید گفت: از برخی آموزه های دینی بدست می آید که دو گونه رزق و روزی داریم، رزقی که به سراغش میرویم و رزقی که به سراغ ما می آید.
رزق و روزی که همچون سایه، ما را تعقیب میکند و برای ما مشخّص و مقدّر گردیده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته میشود، این نوع از رزق نیازی به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهی برای شخص میباشد. معنای روزی فقط خوراکیها و آشامیدنیها نیست، بلکه همه نعمتهای الهی را در بر میگیرد. روزی محتوم شامل اصل وجود و هستی انسان،عمر، محیط و خانواده میباشد که همة اینها بدون هیچ تلاشی برای انسان فراهم است.
این گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرایطی به انسان میرسد. لذا گفته شده:
رزق مقسوم، برات است نباشی مغموم ** در سر وعده وصول است برات مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم میگردیم ** تا کجا دست بیابیم به وقت معلوم(۱)
خدا وند در قرآن میفرماید: « هیچ جنبندهای نیست مگر این که رزق و روزی او بر عهدة خدا است».(۲) که همان روزی است که خدا تضمین نموده است که به همة مخلوقات تعلّق میگیرد تا بتوانند به وجود و بقای خود ادامه دهند. این روزی قابل کم و زیادی و تحول نیست و حرص آدم آن را افزایش نمیدهد، همان طور که تنبلی باعث کاهش آن نمیشود. رسول خدا فرمود: «حرص حریص رزق را بیشتر نمیکند و تنبلی تنبل آن را کم نمیکند».(۳)
اما باید توجه داشت مقدّر بودن روزی به معنای آن نیست که انسان سعی و تلاش نکند و ما هیچ کاره هستیم و خود به خود به ما میرسد. روزی مطلوب همان رزق و روزی است که با سعی و تلاش و فعالیت انسان به دست میآید و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمیشود. یکی از عوامل کمی و زیادی این روزی، تلاش انسان میباشد. اگر تلاش و کوشش انسانی صورت نپذیرد، به آن دست نمییابد. این مطالب شرح حدیثی از امام علی(ع) میباشد که فرمود:
«روزی بر دو قسم است: آن که تو را میخواهد و طالب تو است .آن که تو او را میجویی و مطلوب تو است. کسی که دنیا را خواهد، مرگ نیز او را میطلبد تا از دنیا بیرونش کند. کسی که آخرت خواهد، دنیا او را میطلبد تا روزی او را به تمام پردازد».(۴)
در قسم دوم روزی که با کوشش انسان به دست میآید، باز ارادة الهی دخیل است. حکمت الهی چنین تعلق گرفته که انسان با کوشش کسب روزی کند و توکل به خدا در این قسم روزی نقش دارد، چرا که افراد زیادی تلاش فراوانی می کنند، ولی نتیجة عکس داده و کمتر از انتظار سود کسب می کنند. این نشان دهنده آن است که آن سود سرشار، به مصلحت او نبوده و خدا نخواست که به دست آورد.
گفتنی است که گاهی بعضی از موانع موجب میشود که مردم از حق طبیعی خود محروم شوند. خدا حقوقی را برای آفریدههایش مقدّر کرده است که باید توسط واسطهها و اسبابش به مستحق برسد، اما در بین مسیر، اسباب دیگری جلوی وصول آن را به دیگران میگیرند. دنیا سرای تزاحم است، یعنی اسباب و علل به طور مداوم با هم درگیرند. و معمولاً سببهای قوی بر سببهای ضعیف چیره میشوند.
انسانها از روزی حتمی خود بهرهمند میشوند. اما نسبت به روزیهایی که باید تلاش به دست آورند، شرایط و اوضاع فرق میکند. روزیهایی که تابع اختیار آدمی هستند، همانهایی هستند که با اختیار و اراده به دست میآیند. اگر شخص دکتر شود، درآمد متناسب با شغل خود خواهد داشت. اگر شغل دیگری انتخاب میکرد، باز متناسب با همان شغل درآمد کسب میکرد. در واقع روزی انسان ها بر اساس تلاش و کوششی که دارند، برای آنها مقدر شده است. یعنی تقدیر الهی آن است که کسی که تلاش و کوشش می کند ، برای او نوعی روزی معین کند و آن که تلاش ندارد، روزی دیگری خواهد داشت و این دو یکسان نیستند. تقدیر الهی بر اساس علت و عواملی است که در زندگی دنیایی صورت می گیرد و تلاش و کوشش انسان یکی از همان عوامل و اسباب نظام عالم است.
به همین خاطر در زندگی ائمه می دیدیم که تلاش و کوشش بسیاری برای جلب روزی الهی داشتند، آنها در خانه نمی نشستند که روزی خودش برسد، بلکه زحمت می کشیدند و عرق می ریختند و در مقابل افراد نادانی که آنها را به حرص زدن برای مال دنیا متهم می کردند، می گفتند: کسی که برای طلب روزی خود و خانواده تلاش نماید، همانند مجاهد در راه خدا است.(۵) در مجموع این نکته معلوم شد که رزق مقدر در هر صورت ممکن است بدست آید ولی کار و تلاش و تخصص افراد و زمنیه های فردی و اجتماعی و اقلیمی در افزایش رزق وروزی نقش انکار نا پذیر دارد واین طور نیست که علی رغم تلاش و تخصص و زمینه هایی از این دست رزق مقدر افزایش نیابد. چه این که به طور یقین همواره سواد وتخصص ملازم با رزق وروزی پول دار شدن نیست ممکن است کسانی ازاین نظر مشکلی نداشته باشد، ولی شرایط گونان گون دیگر نظیر نبودن زمینه کار ی وشغلی ویا کم کاری وتنبلی ودر پی کار مناسب نرفتن و عوامل مانند آن موجب شود که فرد با تخصص و سواد از نظر مالی به انداز افراد کم سواد نباشد. ولی برخی افراد با وصف کم سوادی و یا حتی بی سوادی بدلیل مختلف اجتماعی و یا پیش زمینه های فردی ویا خانوادگی ویا زمینه کار مناسب در بازار و مانند آن بتواند بشترین موفقیت را در کسب در آمد بشتر داشته باشد.
گفتنی است خداوند برای دستیابی به وسعت رزق، دو دسته عوامل (مادی و معنوی) را تأثیرگذار قرار داده، هیچ یک از عوامل جایگزین دیگری نمیشود، مثلاً کار و تلاش، تدبیر و برنامهریزی، ارزیابی و آیندهنگری، نظم و انضباط، موقعیت سنجی، ملاحظة امکانات مادی، توانایی جسمانی، استعدادهای عقلانی و روانی، از اصول اولیه پیشرفت و توسعه است.
بر اساس آیة شریفة «لیس للإنسان إلاّ ما سعی» هر میزان از این اصول بهره گرفتیم و تلاش کردیم، در مسیر پیشرفت و توسعه قرار خواهیم گرفت.
در کنار آن اصول تأثیرگذار، عوامل دیگری تحت عنوان عوامل معنوی، جهت وسعت رزق در معارف اسلامی آمده است.
در هر صورت در این امر عوامل پیدا ناپیدای فراوان در این امر نقش دارد وموثر است و بر اساس آموزه های دینی علاوه بر تلاش انسان اموری از جمله دعا میتواند در زیادی رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسایهداری کردن، رعایت بهداشت مانند کوتاه کردن شارب (سبیل) و ناخن و شستن سر با گل خطمی در روز جمعه که علاوه بر زیادی عمر، فقر رامیزداید. همچنین اذان گفتن، وضو داشتن(۶)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر، زیارت قبر امام حسین”(۷).
برخی از سورههایی که در روایات اسلامی برای زیاد شدن رزق و روزی توصیه شده عبارتند از:
۱. سورة واقعه؛
امام صادق(ع) میفرماید: «کسی که هر شب سوره واقعه را بخواند….در دنیا سختی، فقر، نیازمندی و آفتی از آفت دنیا را نمیبیند و از دوستان حضرت علی(ع) میشود»(۸)
امام باقر (ع) فرمود: «برای طلب روزی در سجده نماز واجب بگو: یا خیر المسئولین و یا خیر المعطین، ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک، فانّک ذو الفضل العظیم». (۹)
امام علی (ع) میفرماید: «به پیغمبر از قرض شکایت کردم، فرمود: بگو:اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگی قرض دار باشی، خدا ادا میفرماید».(۱۰)
اما آنچه موجب فقر و تنگدستی ویا دست کم عدم توفیق در کسب روزی ورزق بشتر میشود، در روایات بیان شده که برخی عبارتند از: خود را فقیر وانمود کردن،حرص زیاد، گدایی، اعتماد به خدا نداشتن، خیانت کردن، سستی و تنبلی، نفرین کردن فرزند، قسم دروغ، زنا و…(۱۱).
پینوشتها:
۱. کلیات دیوان شهریار، انتشارات نگاه، تهران ۱۳۷۰ ش، ج ۵، ص ۳۳۱.
۲. هود (۱۱) آیه ۶.
۳. مجلسی، بحارالانوار، نشر دار الاحیا التراث العربی بیروت ۱۴۰۳ ق، ج ۷۴، ص۷۰
۴. نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین قم ۱۳۷۵ش، حکمت ۴۳۱.
۵. ری شهری ،میزان الحکمه نشر مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص ۱۱۹.
۶. ری شهری ، میزان الحکمه، نشر دار الحدیث قم ۱۳۷۸ ش، ج ۲، ص ۱۰۷۳.
۷. همان، ج ۳، ص ۲۱۱۶
۸. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه،مؤسسه آل البیت، قم، ج ۶، ص ۱۱۲.
۹۱۰. مجلسی، بحارالانوار، نشر دار الاجیا التراث العربی بیروت ۱۴۰۳ ق، ج۹۲، ص ۳۰۱.
۱۱. ری شهری، میزان الحکمه، نشر پیشین، ج ۲، ص ۲۴۴۸.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0