منافقین الگو و پدران داعش امروزند
به گزارش قائم آنلاین، علیرضا زاکانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس به مناسبت سالروز عملیات مرصاد، در کانال تلگرامی خود یادداشتی نوشت که متن آن به شرح ذیل است: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان منافقین باتجربه پیشین بهسرعت به جمعآوری اسلحه و گسترش شبکه انسانی سازمان پرداخت. یکی از اقدامات آنان برای ایجاد
به گزارش قائم آنلاین، علیرضا زاکانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس به مناسبت سالروز عملیات مرصاد، در کانال تلگرامی خود یادداشتی نوشت که متن آن به شرح ذیل است:
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان منافقین باتجربه پیشین بهسرعت به جمعآوری اسلحه و گسترش شبکه انسانی سازمان پرداخت. یکی از اقدامات آنان برای ایجاد تشکیلات فراگیر، ایجاد کانونهای محلات بود. در اطراف میدان خراسان – محله زندگی دوران جوانیام- کانون بشارت وابسته به این سازمان مسئول جذب بخشی از جوانان جنوب شهر بود.
مسئولیت این کانون را آقای ابوالفضل نقاد – پدر ایشان جانباز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ هستند – داشت. کانون بشارت در کوچه جنب داروخانه رازقی در خیابان خراسان به محلی برای فعالیت منافقین تبدیلشده بود. پس از شورش خیابانی ۳۰ خرداد ۶۰، ابوالفضل نقاد دستگیر و روانه زندان شد.
در گفتوگوهای نیروهای انقلابی با اعضای سازمان منافقین در زندان که در راستای آشکارسازی چهره واقعی این سازمان بود، ابوالفضل نقاد در سال ۶۱ توبه کرد و از زندان آزاد شد و در تکاپو برای حضور در فعالیتهای انقلابی بسیج در مسجد همتآباد برآمد.
حساسیتهای خاص آن دوران نسبت به مسئله نفوذ سازمان منافقین در نهادهای انقلابی و سابقه حضور ابوالفضل نقاد، باعث شد که برادران عزیزی همچون محمد مو گویی و علی شمسیان نسبت به حضور ایشان با دیده تردید بنگرند– هر دو بزرگوار در سال ۱۳۶۲ شهید شدند- ابوالفضل نقاد با آگاهی از چنین برداشتی به ما گفت: «میدانم، میترسید که همچنان به عقیده پیشین و همسو با منافقین باشم، اما من خطاطی بلد هستم و با کمک امکانات شما میتوانم شعارهای انقلابی و سخنان حضرت امام خمینی (ره) را بر روی دیوارها بنویسم به این صورت از مسجد نیز خارج هستم و خیال شما راحت خواهد بود که از اظهار علاقه ام برای کار در بسیج قصد سوءی ندارم. » پس از مدتی ابوالفضل رهسپار جبهه شد و در همین اثنا ازدواج کرد.
من در عملیات بیتالمقدس چهار(عید سال ۶۷) در اطلاعات و عملیات بودم و بهصورت اتفاقی پشت ارتفاعات تیمورژنان برادر عزیزم ابوالفضل را دیدم؛ این چهره مؤدب و کتابخوان بسیار غمزده بود؛ دلیلش را پرسیدم؛ گفت: « در دوراهی سختی گرفتار شدم؛ بیشتر زمانها در جبهه هستم، برخیها گفتند باید بین حضور در جبهه و همراهی با همسرم یکی را انتخاب کنم» پرسیدم چکار میکنی؟ بهسرعت پاسخ داد: « مشخصه در جبهه خواهم ماند.» – البته همسر محترمشان همیشه با ایشان زندگی کرد- پس از آن ابوالفضل نقاد در لشگر باقی ماند؛ مرداد ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد و در مبارزه با سازمان منافقین – که روزگاری آنان را حمایت میکرد- در اسلام آباد غرب مزد توبه و مجاهدت در صراط مستقیم را با شهادت گرفت. حر انقلاب اینگونه ندای ارجعی الی ربک را شنید و بهای بهشت را اینگونه با انجام امتحانات سخت پرداخت کرد.
در دهه شصت سازمان منافقین با تحلیل اشتباه از وضعیت کشور شورش خیابانی و ترور مردم و مسئولان را آغاز کرد. در آن دوران با مجاهدات شهید لاجوردی زندان محل بازگشت افراد فریبخورده بود و بسیاری از افراد توبه کردند و از زندان آزاد شدند و حتی افرادی که همچنان بر نظرات خود پافشاری میکردند ولی اهل توطئه و انتقام نبودند با نگاه اغماض به آنان نگریسته میشد.
دراین میان افرادی باقی ماندند که بر نفاق پافشاری میکردند و اهل توطئه علیه مردم بودند – همزمان با عملیات سازمان منافقین در فروغ جاویدان، برنامه ریزی و هماهنگی برای آشوب زندانها داشتند – حضرت امام ره دستور تشکیل هیات قضایی سه نفره را صادر نمودند و فرمودند این هیئت از افراد مجرم و زندانی منافق پرسوجو کرده و بر اساس اظهارات خود آنها قضاوت نمایند.
اگر فرد منافق اصرار به ادامه مقابله با انقلاب اسلامی و مردم و همراهی با دشمنان این کشور دارد مجازات شود و اگر فقط به زبان، همراهی با منافقین را رد میکند مجازات نشود. این نهایت لطف به قاتلان و همراهان آنانی بود که هفده هزار بیگناه ایرانی را کشته بودند و باز در خدمت صدام به ایران حمله کرده بودند.
مطمئناً سازمان منافقین الگو و پدران داعش امروزند؛ آنان سه دهه قبل با عملیات مهندسی، ترورهای خیابانی و بمب گزاری آغازگر اقدامات تروریستی در ایران بودند و حالا داعش همان اقدامات را تکرار میکند. آیا برای افکار عمومی اغماض نسبت به جنایتهای داعش قابلپذیرش است؟ که برخی از افراد در جهت مظلومنمایی این سازمان برآمده و چشم خود را بر جنایت های ایشان که هنوز ادامه دارد بسته اند؟
سالیانی است که خط تحریف تاریخی رخدادهای انقلاب اسلامی در کشور در تکاپو برای جابهجایی شهید و جلاد است. نسل جوان نیازمند آگاهی عمومی و مطالعات بیشتر است. باید در قالب کتاب، نشریات و فیلم (مثل فیلم ماجرای نیمروز) به جامعه آگاهی داد و پیگیری حقوقی جنایات منافقین را در مجامع حقوقی داخلی و بین المللی داشت. امری که پیرامون آن بسیار کوتاهی شده است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0