ابراهیم بن عباس از یاران همراه امام رضا(ع)، سبک زندگی آن حضرت، یعنی رفتارهای نهادینه در وجود آن حضرت، را چنین توصیف میکند:
۱- هرگز ندیدم با کلام خود به کسی جفا کند؛
۲- هرگز ندیدیم کلام کسی را قطع کند؛
۳- هرگز نیازمندی را، در صورت توان، از در خانه خود رد نمیکرد؛
۴- هرگز پای خود را جلو دیگران دراز نکرد؛
۵- هرگز در برابر دیگران بر متکا، تکیه نزد؛
۶- هرگز کسی را دشنام نداد؛
۷- هرگز آب دهان خود را (در اماکن عمومی بر زمین نریخت)؛
۸- هرگز به صورت قهقهه نخندید؛ بلکه خنده او تبسم بود؛
۹- همراه با اهل خانه، خدمتکاران و نگهبانان بر سفره مینشست؛
۱۰- شبها کم میخوابید؛ اکثر شبها را تا صبح به ذکر خدا مشغول بود؛
۱۱- زیاد روزه میگرفت؛ روزه سه روز در هر ماه را از دست نمیداد و میگفت این ارزش روزه همه ایام را دارد؛
۱۲- بسیار اهل خیر و صدقه پنهانی بود؛ غالباً در شبهای تاریک این کار را میکرد. (عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۸۴)
امیدوارم که پیروان آن حضرت نیز در آراستن خود به این صفات، کوشا باشند و بدانند که شیعه واقعی کسی است که رفتارهای اهل بیت را الگوی خود قرار دهد؛ و به پیروی ذهنی و زبانی اکتفا نکند.
معیارهای خردورزی در کلام رضوی(ع)
ـ یکی از شاخصههای مکتب اهل بیت(ع)، تأکید بر عقلانیت و عقلگرایی در همه عرصههای زیست انسانی است.
ـ به همین دلیل، اکثر علمای شیعه، عقل را در کنار قرآن و سنت، به عنوان منبعی از منابع دین به شمار میآورند و در همه مجامع روایی ما، روایات مربوط به عقل را در بحثی با عنوان «کتاب العقل» گردآوری کردهاند.
ـ تأمل در مجموعه روایات ناظر به خردورزی، نشان میدهد که ائمه اطهار(ع) به تأسی از آیات قرآن، بیشتر بر بیان شاخصههای عینی و زیستی خرد و خردورزی تأکید داشتند؛ تا تعریف مفهومی و انتزاعی محض.
ـ به تعبیر دیگر، در کنار توجه به عقل فلسفی و برهانی، بیشترین تأکید را بر عقل اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی داشتند.
ـ امام رضا(ع)، به عنوان عالم آل محمد(ص)، در حدیثی نورانی ۱۰ شاخصه برای شناخت انسانهای خردورز در تراز اسلامی و شیعی ذکر کرده است.
ـ آن حضرت میفرماید، عقل انسان مسلمان به کمال نمیرسد مگر آنکه ده ویژگی در آن باشد:
۱ـ مردم از او انتظار خیر دارند؛
۲- مردم از شر او در امانانند؛
۳- کار خیر اندک از دیگران را زیاد شمارد؛
۴- خیررسانیهای زیاد خود را، اندک شمارد؛
۵- هر چه حاجت از او خواهند، دلتنگ نمیشود؛
۶- در طول عمر خود از طلب دانش خسته نمیشود؛
۷- فقر در راه خدا برای او از توانگری محبوبتر باشد؛
۸- خوار شدن در راه خدا را از عزت در پیش دشمنان خدا بیشتر دوست دارد؛
۹- گمنامی را از شهرت خوشتر دارد؛
۱۰- همگان را بهتر و باتقواتر از خود میداند؛ (تحف العقول، ص۴۴۳)
اکنون مناسب است هرکدام از ما،
اولاً، خود را با این ۱۰ شاخصه بسنجیم و میزان و سطح عقلانیت خود را به دست آوریم.
و ثانیاً، تلاش کنیم بهره وجودی خود را از این شاخصهها افزایش دهیم.
عقلانیت و معنویت در سخن رضوی
معنویت و عرفان حقیقی، «معنویت و عرفانی عقلانی» است. معنویت بدون عقلانیت، [که شاخصه عرفانهای دروغین و معنویتهای نوپدید است (ر.ک: کتاب درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب از اینجانب)] معنویتی انسانی نخواهد بود. همانطور که عقلانیت منهای معنویت، از انسان، موجودی تکساحتی و خشک و خشن میسازد.
ـ در قرآن: حدود سیصد آیه انسان را به تعقل و تفکر دعوت میکنند؛
ـ در مکتب اهل بیت(ع) عقل، در کنار کتاب و سنت، جزء منابع دین است؛ همه کتابهای روایی شیعه با «کتاب العقل و الجهل» آغاز میشوند.
ـ امام رضا(ع)، عقل را حجت خداوند بر بندگان میداند. زمانی که ابن سکیت از آن حضرت سؤال کرد، «حجت خداوند بر بندگانش چیست؟» آن حضرت فرمود: «عقل؛ زیرا با عقل است که میتوان کسانی را که معارف خدا را صادقانه میگویند از کسانی که بر خدا دروغ میبندند بازشناخت و دسته اول را تصدیق و دسته دوم را تکذیب کرد» (تحف العقول، ص۴۵۰)
ـ آن حضرت در سخنی دیگر، معیار عبودیت و عبادت حضرت حق را به جای کثرت نماز و روزه، کثرت تفکر در کارهای خداوند دانستند: «لَیسَتِ الْعِبَادَه کَثْرَه الصِّیامِ وَ الصَّلَاه وَ إِنَّمَا الْعِبَادَه کَثْرَه التَّفَکُّرِ فِی أَمْرِ اللَّهِ؛ عبادت به روزه و نماز فراوان نیست؛ بلکه عبادت به کثرت تفکر در امور الهی است.» (تحف العقول، ص۴۴۲)
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0