ایمان در دو محور قابل طرح است:
در روایت دیگری از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمده است: «اذا جائکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر» (۳) وقتی کسی که به خواستگاری میآید و اخلاق و دینش مایه رضایت است، به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد.
از طرف دیگر در روایات به مردان نیز توصیههایی از باب توجه به دین در زنان شده است؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به فردی که از ایشان مشورت میخواهد، تأکید میفرمایند: «انکح و علیک بذات الدین تربت یداک» (۴)؛ با زن دیندار ازدواج کن تا خدا به زندگی تو برکت دهد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم حتی از بیتوجهی به این ملاک برحذر داشته و میفرمایند: «اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فی الارض و فساد کبیر» (۵)؛ با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد ازدواج کنید و اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین بهوجود خواهد آمد.
علاوه بر این توصیهها در روایاتی دیگر بر مقایسه و اعتبارسنجی ملاکها نیز اشاره شده و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: «هرکس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار مینماید و هرکس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی میرسد که از آن کراهت دارد و هرکسی که برای دینداری ازدواج کند، خداوند هر سه را برایش جمع میکند» (۶).
ایشان در روایتی مشابه میفرمایند: «مَنْ تَزَوَّجَ امرَأةً لا یتَزَوَّجُها إلّا لِجَمالِها لَمْ یَرَ فیها ما یُحِبُّ، و مَن تَزَوَّجَها لِمالِها لا یتَزَوَّجُها إلا لَهُ وَکَلَهُ اللهُ إلَیهِ، فعلَیکُم بِذاتِ الدُِّینِ» (۷)؛ کسی که برای زیبایی زنی با او ازدواج کند، آنچه دوست دارد را نخواهد دید و کسی که برای مال زن با او ازدواج کند، خدا او را به همان مال میسپارد، بر شما باد به زنان و دختران متدین.
امام صادق علیهالسلام نیز بیانی با همین مضمون دارند که فرمودند: «إذا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَراَةَ لِجَمالِها أو مالِها وُکِلَ إلی ذَلِکَ وَ إذا تَزَوَّجَها لِدینها، رَزَقَهُ اللهُ الجَمالَ و المال» (۸)؛ اگر کسی زنی را به خاطر زیبایی و یا مال و ثروتش بگیرد، خداوند او را به همان وامیگذارد. اما اگر برای دین (و ایمان) با او ازدواج کند، از جمال و مال نیز بهرهمند میگردد.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در سفارشی که میکنند بر نکته مهم در انتخاب توجه نشان دادهاند: «تُنکَحُ المَرأةُ لأربَعٍ: لِمالِها، وَ لِحَسَبِها، وَ لِجَمالِها، وَ لِدینِها؛ فَاظْفَرْ بِذاتِ الدِّین تَرِبَتْ یداکَ» (۹)؛ با زن به خاطر چهار چیز ازدواج میشود: مال و ثروتش، زیبایی، دینداری و اصل و نسب خانوادهاش؛ و تو زن متدین بیاب.
در آیات قرآن این وعده الهی به صراحت آمده است که: «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ» (۱۱)؛ زنانِ پلید برای مردانِ پلید و مردانِ پلید برای زنان پلید هستند، زنان پاک نیز برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک هستند.
امام صادق علیهالسلام درباره پاکی زنان و اثر آن میفرمایند: «طوبی لمن کانت امه عفیفه» (۱۲)؛ خوشا به حال کسی که مادرش پاکدامن باشد. حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز در روایتی به ملاکهایی اشاره میکنند: «مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیْهَا وَ تُطِیعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ» (۱۳)؛ برای یک مرد پس از قبول اسلام هیچ سودی بهتر از همسری با یک زن مسلمان درستکار نیست؛ زنی که مرد را با دیدن خود شاد سازد، از دستورش اطاعت کند و در غیاب شوهر حافظ عفت خویش و اموال او باشد.
در روایتی حسین بشار واسطی میگوید: به امام رضا علیهالسلام نوشتم، یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است، اما بداخلاق است امام فرمود:: «اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور» (۱۵).
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز حسن خلق را از صفات نیک زنان برشمرده و فرمودند: «افضل نساء امتى اصبحهن وجهان و اقلهن مهرا» (۱۶)؛ بهترین زنان امت من زنانى هستند که خوشروتر و مهریه ایشان کمتر باشد. امام صادق علیهالسلام نیز کلامی به همین مضمون دارند (۱۷). ایشان در روایتی دیگر به نقل صفات زن مناسب پرداخته و میفرمایند: «بهترین زن آن است که آسانگیر و نرمخو باشد، میلش به نزدیکی فزون باشد، اگر شوهر بر او غضب کند به جلب رضایت او برآید و در این راه به جدّ بکوشد، اگر شوهرش از او غایب شود در حفظ آبرو و مالش بکوشد و از او غیبت نکند. چنین زنی خدایی (الهی) است و آن که خدایی باشد هرگز خوار نگردد».
اما صفات ناپسندی که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به آن اشاره کرده لجاجت است: «و شَرُّها اللَّجُوج» (۱۸)؛ بدترین همسران، زنان لجبازند. امیرمؤمنان علیه السلام نیز فرمودند: «شَرُّ الزَّوجاتِ مَن لا تُؤانی» (۱۹)؛ بدترین همسران زنان ناسازگارند.
در حدیثی دیگر مصعب زبیری از امام کاظم علیهالسلام روایت میکند: «بهترین زن آن است که به او مایل باشی و دارای عقل و ادب باشد. نیازی نباشد که امر و نهیاش کنی، پس از آن زنی که بدان مایل باشی ولی ادب ندارد، پس باید دائم امر و نهیاش کنی، پس از آن زنی که بدان مایل باشی ولی عقل و ادب هیچیک را ندارد، پس ناچاری با او صبر کنی زیرا به او مایلی» (۲۰).
اما تمام سفارشها برای انتخاب زنان نیست که درخصوص مردان نیز توصیههایی شده است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لاَهْلِهِ وَاَنَا خَیْرُکُمْ لاَهْلى. ما اَکْرَمَ النِّساءَ اِلاّ کَریمٌ وَ لااَهانَهُنَّ اِلاّ لَئیمٌ» (۲۱)؛ بهترین شما کسى است که براى خانواده خود بهتر باشد و من از همه شما براى خانوادهام بهترم. زنان را گرامى نمیدارد، مگر انسان بزرگوار، و به آنان اهانت نمىکند، مگر شخص پَست و بىمقدار.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاوه بر نقش وراثت، بر تربیت و محیط هم توجه کرده و میفرمایند: «إیّاکُم وَ خَضْراءَ الدِّمَن قیلَ و مَا خَضراءُ الدِّمَن؟ قالَ المَرْأةُ الحَسْناءُ فی مَنبِتِ السُّوءِ» (۲۵)؛ از گیاهان باطراوت که در زبالهدان میرویند اجتناب کنید. سؤال شد: مرادتان از گیاه و سبزی که بر مزبله میروید، چیست؟ فرمودند: زن زیبایی که در خانواده پست و فرومایه پرورش مییابد.
پینوشت:
۱. نهجالفصاحه، ح. ۲۵۸.
۲. مکارمالأخلاق، ج. ۱، ص. ۴۴۶.
۳. نهجالفصاحه، ح. ۲۴۷.
۴. وسائلالشیعه، ج. ۱۴، ص. ۳۰.
۵. وسائلالشیعه، ج. ۱۴، ص. ۵۱.
۶. وسائلالشیعه، ج. ۱۴، ص. ۳۱.
۷. التهذیب، ج. ۷، ص. ۳۹۹.
۸. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۳۳.
۹. نهجالفصاحه، ص. ۳۹۱.
۱۰. سوره نساء، آیه ۳.
۱۱. سوره نور، آیه ۲۶.
۱۲. علل الشرایع، ج. ۲، ص. ۲۵۱.
۱۳. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۲۷.
۱۴. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۲۳.
۱۵. وسائلالشیعه، ج. ۱۴، ص. ۵۴.
۱۶. من لایحضره الفقیه، ج. ۳، ص. ۲۵۲.
۱۷. التهذیب، ج. ۲، ص. ۲۲۷: «بهترین زن آن است که خوشروتر باشد و کممهریه.»
۱۸. مستدرک الوسائل، ج. ۱۴، ص. ۱۶۲.
۱۹. مستدرک الوسائل، ج. ۱۴، ص. ۱۷۲.
۲۰. الفروع، ج. ۲، ص. ۳.
۲۱. نهج الفصاحه، ح. ۱۵۲۰.
۲۲. سوره اعراف، آیه ۵۸.
۲۳. کنز العمّال، ج. ۱۵، ص. ۸۵۵.
۲۴. کنز العمّال، ج. ۱۶، ص. ۲۹۵.
۲۵. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۳۲.
۲۶. وسائلالشیعه، ج. ۲۰، ص. ۲۹.
۲۷. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۵۰.
۲۸. بحارالانوار، ج. ۱۰۰، ص. ۳۷۲.
۲۹. جعفریات، ص. ۹۲.
۳۰. الکافی، ج. ۵، ص. ۳۳۵.
۳۱. کنز العمّال، ح. ۴۵۸۸.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0