۲. بهشت غیبی و باطنی و عقلانی: در این بهشت غیر حسی، از کامیابیهای معنوی، علمی و عقلی سخن به میان میآید: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ* فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» [۱]«فَادْخُلِی فِی عِبَادِی* وَادْخُلِی جَنَّتِی» [۲]«وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» [ ۳]این دو گونه بهشت در طول هم اند. یعنی دو بهشت حسی «جنات و نهر» و غیر حسی «مقعد صدق» در طول هم اند و یکی بر دیگری تکیه میکند. بهشت حسی پرهیزگاران درون بهشت غیر حسی و عقلی است که محیط بر آن است؛ بنابراین جنات موعود مومنان از گونه نخست یعنی حسی و جسمانی است، بهشت برتر و رضوان نیز ویژه مومنان خاص است. البته این مومنان خاص و یگانههای اهل ایمان در بهره مندی از بهشت حسی و لذتهای ظاهری با مومنان عادی مشترک اند، اما بهرهای که خاصان از بهشت رضوان میبرند، نیکان و مومنان عادی ندارند و به این مقامات نمیرسند؛ بنابراین خاصان از دو نعمت بهره میبرد و مومنان عادی تنها از یک نعمت. [۴].
اما از آنجا که اصل نظام آخرت با نظام دنیایی تفاوت اساسی دارد و واژه دنیایی توان تفسیر کنه آنرا ندارد؛ چنانچه جنین در رحم مادر توان درک واقعیتهای خارج از رحم را ندارد، از این رو قرآن در موارد بسیار به مثال و نمونه اکتفا کرده و در بیان ویژگیهای بهشت و جهنم بیشتر به بیان آن دسته از مطالبی که برای همگان قابل درک است پرداخته، با بیان نمونههایی که در این جهان وجود دارد مطلب را نزدیک به ذهن ساخته است و، چون انسان در جهان مادی لوازم و اشیا و نعمتهای مادی را درک میکند، قرآن نیز از باب ذکر مثال بیشتر به این نوع نعمتها پرداخته، میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا» [۵]؛ و گرنه چنانچه اشاره شد نعمت هایی نیز در بهشت فراهم شده که از دسترس فهم و ادراک بشر خارج و خرد را توان تعقل آنها نیست، بلکه هیچ کس بر آنها آگاه نیست: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» هیچکس نمیداند چه پاداشهای مهمی که مایه روشنی چشمها میگردد برای آنها نهفته شده، این جزای اعمالی است که انجام میدادند. [۶]بنابراین برای پرهیزگاران کامل مقام هایی است که اوج آنها نامعلوم است، چنانچه برای تبهکاران نیز درکاتی است که عمق حفره آن معلوم نیست و کیفیت تعذب نفس پلید آنها در آن حفره معلوم نیست، چنانچه جمله «وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ» [ ۷] آنچه تصورش را نمیکردند از جانب خدا برایشان اشکار شد، از چنین مکان سحیقی خبر میدهد. [۸]، اما بیان این معانی و مفاهیم برای انسان محصور در ماده امکانپذیر نیست.
پینوشت:
[ ۲]و در سلک بندگانم داخل شو؛ و در بهشتم ورود کن. فجر، ۲۹ – ۳۰
[ ۳]؛ و از همه بالاتر خشنودی خداست، این همان رستگاری عظیم است. توبه، ۷۲
[ ۴]. تسنیم، تفسیر قرآن کریم، ج. ۳۴، عبدالله جوادی آملی، اسراء، ۱۳۹۳، ص. ۵۱۷ – ۵۱۸
[ ۵]. بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است نهرهای آب از زیر درختانش جاری است، میوههای آن همیشگی و سایه هایش دائمی است. رعد، ۳۵
[ ۶]. سجده، ۱۷
[ ۷]؛ و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر می شود که هرگز گمان نمی کردند. زمر، ۴۷
[ ۸]. تفسیر موضوعی قرآن کریم، معاد در قرآن، عبدالله جوادی آملی، اسراء، ۱۳۸۱، ص. ۲۳۱ – ۲۳۲
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0