کد خبر : 49513
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 12 اکتبر 2017 - 17:30
-

مصادره کردن مدرسه به آموزش و ماراتن نمره

مصادره کردن مدرسه به آموزش و ماراتن نمره

به گزارش قائم آنلاین،محمد ابراهیم محمدی مدیرکل سابق فرهنگی و هنری وزارت آموزش‌وپرورش در یادداشتی تحت عنوان «معلم، مدرسه و دیگر هیچ» به این موضوع  پرداخته است، اگر حال مدرسه که قلب آموزش و پرورش  و معلم که قلب مدرسه است خوب و خوش نباشد اوضاع آموزش و پرورش که قلب دولت بلکه کل نظام

به گزارش قائم آنلاین،محمد ابراهیم محمدی مدیرکل سابق فرهنگی و هنری وزارت آموزش‌وپرورش در یادداشتی تحت عنوان «معلم، مدرسه و دیگر هیچ» به این موضوع  پرداخته است، اگر حال مدرسه که قلب آموزش و پرورش  و معلم که قلب مدرسه است خوب و خوش نباشد اوضاع آموزش و پرورش که قلب دولت بلکه کل نظام است خوب نخواهد بود.

مشروح این یادداشت بدین شرح است:

مدرسه قلب آموزش و پرورش است اگر خوب، سالم و با نشاط باشد اوضاع این نهاد هم خوب می‌شود. خوب بودن مدرسه به توجه، رسیدگی و رفع موانع است. موانع پیش روی مدرسه  لزوماً  مسائل سخت و سنگین نیست بلکه شمار زیادی از آن به اراده و همت مدیریتی  نیازمند است.

در سال‌های گذشته اگر موضوع یکی از صدها همایش و سمیناری که همه ساله در کشور برگزار می‌شود   مدرسه و مسائل آن  بود خواهیم دانست که مسائل مدرسه زیاد پیچیده و لاینحل نیست.

تا وقتی حال مدرسه که قلب آموزش و پرورش  و معلم که قلب مدرسه است خوب و خوش نباشد اوضاع آموزش و پرورش که قلب دولت بلکه کل نظام است خوب نخواهد بود. ناگفته پیداست که نباید هیچ مسئله‌ای در نظام تعلیم و تربیت هم‌سنگ مدرسه باشد و نباید هیچ شعار و برنامه‌ای خارج از خاستگاه آن زده شود.

امروز بازگشت به مدرسه و احیاء شوکت و عظمت آن علاج بسیاری از نابسامانی‌های  فرهنگی، اجتماعی و حتی خانوادگی در کشور است.

مدرسه به هر دلیل که باشد امروز از آن جایگاه پیشین خود برخوردار نیست. این بررسی نیاز است که چرا   معلم و دانش‌آموز از بودن و ماندن در مدرسه آنگونه که باید  لذت نمی‌برند ؟

مدرسه که خاستگاه تربیت و رفتارسازی است با ده‌ها مسئله دم دستی که بیشتر ناشی از ضعف مدیریت است دست و پنجه نرم می‌کند و از مسائل بنیادین خود باز می‌ماند. تو گویی در مدرسه هم مثل خیلی از نهادهای تولید فرهنگ و دانش؛ مسائل اداری و اجرایی بر مسائل مأموریتی و اصلی سایه افکنده است.

مدارس امروز باید تجلی نشاط، شادابی و امید شده و چتر رشد و تعالی و فرزانگی در آنجا پهن باشد.باید خیلی زود به داد مدارس رسید و روح مدارس را با تعالی بخشی، تغییر و تحول شاداب و با نشاط کرد. نهاد مدرسه باید مؤثرترین نهاد فرهنگی و تربیتی باشد و همه تحولات و اتفاقات فرهنگی و اجتماعی بر محور آن رقم بخورد.

مدرسه باید هویت، شناسنامه محله و مرجعیت محیطی و فرهنگی آن باشد و مدیر مدرسه مؤثرترین، محبوب‌ترین و کارآمدترین چهره در محله به‌ شمار برود. باید مدیر در کنار دانش، تجربه، اختیارات و ظرفیت‌های مدیریتی مدرسه گره‌گشا  و حل‌المسائل فرهنگی و اجتماعی محله باشد.

شکی نیست که  مدیریت؛ مسئول بلامنازع  موفقیت و ناکامی مدرسه در رسیدن به اهداف یا باز ماندن از آن است و این ایجاب می‌کند فرایند انتخاب مدیر مدرسه از انتخاب مدیر منطقه هم سخت و حساس‌تر باشد.

به‌نظر می‌رسد مدرسه باید متشکل از شورایی همانند مدارس خاص تربیت محور و براساس  هزینه فایده  تربیتی، فرهنگی، آموزش و حتی ملاحظات سرمایه‌ای و مشارکت جمعی باشد.

به نظر نگارنده  مدرسه هیچ توجیهی برای تک شیفتی آموزشی ندارد و شاید فشرده‌سازی آموزش ضمن تغییر ذائقه مردم جذابیت و کشش را از مدرسه گرفته و از این مکان مقدس و دوست داشتنی جز آموزش و رقابت‌های خشک و سرد آموزش  چیزی به جای نگذاشته است و این اصلی‌ترین آسیب در مدارس دولتی امروز ماست.

مصادره کردن مدرسه به آموزش و چشم و هم‌چشمی‌های ماراتن نفس‌گیر نمره، معدل و که امان را از مدیر، معلم و خانواده بریده و همه چیز را فدای خودکامگی ساخته است باید یک جایی به پایان خود برسد.

وقتی قرار است مدرسه نهاد فرهنگی و تربیتی باشد دیگر دلیلی بر تک‌تازی‌های آموزشی نبوده و الزامی بر ارائه فشرده آموزش نیست. این روند تربیت را در مدرسه خفه می‌کند و دانش‌آموز را از هرآنچه دانش و توسعه و استعداد است زده خواهد کرد.

چه اشکالی دارد درمدارس ما به‌جای۶ ساعت  فشرده ۱۰ ساعت فعالیت مبتنی بر فراغت صورت بگیرد؟ باور کنید این تغییر رویکرد افزون بر مشارکت‌های عمده بار مالی چندانی بر مدارس تحمیل نمی‌کند.چرا نباید حداقل یک سوم فعالیت‌های مدارس ما فعالیت‌های تربیتی درون آموزشگاهی باشد؟ چرا باید دانش‌آموزان از صدها برنامه و فعالیت تربیتی نشاط‌آور و رفتار ساز و محروم شوند؟

چرا امور تربیتی، معاون و مربی تربیتی با ظرفیت لایزال شوراهای دانش‌آموزی به جای مدیریت فعالیت‌های شوق انگیز تربیتی به عادت معلم‌ها،  به دنبال کلاس‌تراشی باشند، آیا فقط کلاس رفتن و با دانش‌آموز ، تخته، تمرین و تکلیف مرتبط بودن کار است ؟

امور تربیتی به جای کارگردانی دبیران و معلمان دینی و قرآن، جغرافیا، تاریخ، علوم اجتماعی، هنر و ادبیات توسعه نفوذ  و حضور خود اندک ظرفیت خود را به نفع آموزش از دست داده است.

امور تربیتی به‌جای سهم خواهی از مدرسه و نهادسازی درون دستگاهی عملاً به بیرون مدرسه و به چند برنامه روتین، نخ نما و تاریخ گذشته جشنواره‌های تابستانی هدایت شده است. اگر از من سؤال کنند چرا حال مدرسه خوب نیست خواهم گفت چون وظایف و مأموریت‌ها خلط  شده و امور تربیتی جایگاه خود را در مدرسه از دست داده است و این  قصه امروز یا دیروز نیست اگر امور تربیتی چراغ تبلیغات رسانه‌ای را خاموش و به مدرسه باز گردد و سهم خود را از زمان و فضای مدرسه و ظرفیت‌های اداری و ساختاری باز یابد ما در ساحت مدرسه به یک تحولی معجزه‌آسای دست خواهیم یافت.

به یقین حضور قدرتمندانه تربیتی به معنای عام و مرسوم خود چراغ امید و نشاط را در مدرسه و ساحت تربیت نسل جدید فروزان ساخته و مرجعیت را از مدرسه آموزش محور باز خواهد ستاند. هنوز هم  بازگشت به تربیت و توسعه فعالیت‌های تربیتی مدرسه با  هندسه  جدید نظام و تعلیم و تربیت را به جایگاه اصلی خویش باز خواهد گرداند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

10 + هفت =