آشنا می‌خواهد دهان منتقدان را ببندد

 از روحانی انتظار دارم وعده‌هایش را فراموش نکند

* آیا به آقای روحانی پیامی داده اید که در این زمینه مداخله کنند؟
خیر من این کار رانکرده ام چرا که فکر می کنم اگر انتقاد کردن حق مردم است حق همه مردم است و اگر حق نیست برای هیچ کس نیست. نمی خواهم برای من به عنوان کسی که با ایشان زمانی همکاری داشته ام دخالت ویژه ای صورت گیرد. اما از ایشان مانند هر شهروند دیگری انتظار دارم که اگر وعده های سال های گذشته خودشان را فراموش کرده اند دست کم وعده های هفته های گذشته شان را مبنی بر دعوت کردن مردم به انتقاد از دولت را فراموش نکنند.

* اگر انتقادهای شما درست بوده است جطور شما محکوم شده اید؟
من نمی خواهم رای دادگاه را دچار چالش بکنم اما روند دادرسی می تواند مورد پرسش باشد. این را در نظر بگیرید که در مرحله دادگاه در آخرین مراحل شعبه رسیدگی کننده به پرونده تغییر کرد و علاوه بر آن قاضی پرونده همان کسی نیست که حکم داده است. به نظر من قاضی اول استدلال های من را پذیرفت اما حکم را قاضی دیگری داده است که اساسا در آن جلسه دادگاه حضور نداشته است. برای من خیلی عجیب است چگونه کسی که دفاع من را نشنیده است می تواند درباره این پرونده حکم دهد.

آشنا می خواهد دهان منتقدان را ببندد

* به نظر می رسد شما در متنی که درباره اعلام حکم تان نوشتید، کنایه ای نیز به آقای آشنا زده اید و تلویحا شکایت را به تحریک ایشان دانسته اید؟ این تصور درست است؟

آقای دکتر آشنا نماد کسانی است که سیاست رسانه ای دولت را جهت می دهند. من اصلا احساس نمی کنم که یک نقد ساده و معمولی به نهادی مانند آقای قاضی زاده هاشمی که هیچ ربطی هم به وزارت بهداشت ندارد چرا که موضوع من اصلا ربطی به وزارت بهداشت نداشت اینگونه برخورد شود نقد من مربوط به تحریف تاریخ از سوی ایشان بود. آقای آشنا نماد سیاستی از سوی دولت است که تلاش می کند هر کاری را برای بستن دهان منتقدان انجام دهد.این عبارت از این جهت بود.

* برخی معتقدند تلاش برای شکایت از شما و محکومیت تان به خاطر این است که از کاندیداتوری شما در مجلس آینده جلوگیری کنند. آیا قصد کاندیداتوری مجلس را دارید و به نظر شما این فرض صحت دارد؟
نمی توانم مطمئن باشم این شکایت به این دلیل بوده و نمی توانم از حالا هم مطمئن باشم که در آینده چه کار خواهم کرد اما نکته اصلی این است که وظیفه اصلی من پژوهش در حوزه تاریخی است و نیز نقد کردن در مقام یک شهروند. بقیه مباحث مانند فعالیت های سیاسی فرع بر این محسوب می شود. تصور من این است که دوستان مساله اصلی را نشانه گرفته اند و قبل از این که نگران باشند من ممکن است برای نمایندگی خودم را در معرض قضاوت عموم قرار بدهم، مساله اصلی یعنی خاموش کردن صدای من به عنوان یک نقد کننده را هدف گرفته اند.

دولت بارها از سریع القلم عذرخواهی کرد

* برخورد آقای آشنا با شما شبیه به برخوردی است که در سال ۹۲ ایشان با آقای سریع القلم کرد. آیا آقای آشنا تنها تا جایی که بتواند از اطرافیان استفاده مورد نظر خود را ببرد به آن ها احترام می گذارد و پس از آن طردشان می کند؟
از ابتدای دولت سیاست دوستان این بود که بار خودشان را سبک کنند و بخشی از همراهان خودشان را سر جای خودشان بنشانند. البته بعدا به کرات از آقای سریع القلم عذرخواهی شد. من با شما موافق هستم و به نظر من جمله ای که در همان اوایل کار به ایشان گفته شد هشداری بود برای ایشان که اگر در چارچوب و قواعد مورد پذیرش دولت نباشند دولت تا کجا ممکن است مواضع تندی بگیرند علیه ایشان.

* چرا خشت خام تعطیل شد؟ آیا نهادهای خاصی به ایشان فشار آوردند برای این کار؟
به صورت رسمی نهاد خاصی فشار نیاورد اما گمان می کنم که فضای نقد در جامعه روز به روز در حال تنگ تر شدن هست و نوعی اجماع عمومی برای بسته شدن فضای نقد وجود دارد و جامعه در حال کم تحمل شدن است و این کم تحملی بیش از این که از سوی مردم باشد از سوی نهادهای قدرت است و بعد از یک مدت شما به این نتیجه می رسید که تنها هستید و ترجیح می دهید که صبوری کنید. البته من خشت خام را ضبط می کنم کماکان.

* اگر به ۹۲برگردید به چه کسی رای می دهید؟
من اگر به ۹۲ برگردم باز به آقای روحانی رای می دهم. اما شان رسانه داوری است و من همان گونه که از آقای روحانی انتقاد می کنم از بعضی سیاست های ایشان مثل کنترل تورم نیز دفاع می کنم و این ها را باید با هم دید.