هر اولویت بندیای چهار بخش دارد
ضروری و مهم؛ ضروری، اما نامهم؛ غیرضروری، اما مهم؛ غیرضروری و بی اهمیت. ما میتوانیم از شر کارهای بخش آخر خلاص شویم. اما به نظر میرسد «ضروری، اما نامهم» خودش را بر برنامه هایمان غالب میکند در حالی که باید زمانی برای کارهای «غیرضروری، اما مهم» پیدا کنیم.
فهرستی از نبایدها
گه گاه فهرستی از کارهایی که نباید انجام دهید تهیه کنید. همیشه که نباید فهرست مربوط به کارهایی باشد که باید انجام دهید. این فهرست دقیقا مشابه فهرست کارهایی است که باید انجام دهید.
استفاده از کلمه «باید» را متوقف کن
وقتی به خودت میگویی باید این کار را انجام دهم از خودت بپرس واقعا چه کاری را باید انجام دهی. تعیین بایدها یک امر بسیار دشوار است که ظرافتهای خاص خودش را دارد. اگر تعیین و تفکیک این بایدها برایتان دشوار است مورد آخر را مطالعه کنید.
برای استراحت نیز مثل کار برنامه ریزی کن
در غیر این صورت وقت را با پرسه زدن در اینترنت، تماشای تلویزیون و… تلف میکنی. اتفاقاتی که قطعا جز تلف کردن وقت، یکی از عوامل مخفی ایجاد حس شلوغی ذهنی شماست. قطعا نیازی به گوشزد کردن طلایی بودن زمان وجود ندارد.
انتخاب اتفاقی
به جای این که زمان و انرژی زیادی برای یافتن ترتیب مناسب انجام دادن کارها صرف کنی… کارها را به ترتیب اولویت روی تکههای کاغذ یادداشت کن توی کلاه بیانداز. کاری که روی برگهای که از کلاه خارج شود را انجام بده.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0