شعری که علی شریعتی برای امام خمینی(ره) سرود
به گزارش قائم آنلاین، به مناسبت سالروز درگذشت علی شریعتی شعری که او برای امام خمینی(ره) سرود منتشر شد. فریاد روزگار ماست روح_الله روزگار قحطی هر جنبش هر کوشش آری در روزگار مرگ اصالتها بیتو دگر چه بگویم چه را بسرایم ای مطلع تمام سرودها بیتو فرو نشسته دگر فریاد! تنها شده است هر چه
به گزارش قائم آنلاین، به مناسبت سالروز درگذشت علی شریعتی شعری که او برای امام خمینی(ره) سرود منتشر شد.
فریاد روزگار ماست
روح_الله
روزگار قحطی هر جنبش
هر کوشش
آری
در روزگار مرگ اصالتها
بیتو دگر چه بگویم
چه را بسرایم ای مطلع تمام سرودها
بیتو فرو نشسته دگر فریاد!
تنها شده است
هر چه که انسانیست
در پایتخت غارت و خون
جز وحشت و هراس نمیبینم،
این درد را با که بگویم که هر ورق،
از هر کتاب، ترس را فریاد میکنند
حتی پلاس کهنه خیابان هم،
تجربه کرده است ترس را،
در هر کرانه این شهری بیتپش
سگهای دست آموز؛ در چشمهای بیدار
ترس را نشاندهاند
آنها، هر روز میدرند، هر روز میبویند
و پاداش را از دست گرگ نواله میگیرند
در پایتخت غارت و خون
سگهای زنجیری
آن گرگ پیر را به حراست نشستهاند
بیتو من از «خمین» گذشتم
افسرده بود و سرد،
نام تو را زمزمه میکرد روز و شب
فریاد روزگار ماست «روح خدا»
بانگ تعهد و رسالت
بانگ خدا و قرآن
اینک تو ای سلامت پویا
بر این زمین تشنه ببار
تا زاید این سترون فرسوده،
گلهای سرخ #شهادت را
آری
تو ای سخاوت بیحصر ببار بر جنگل
تا باز این درخت خفته شود بیدار،
تا باز، آن جوانه کند فریاد
برچسب ها :علی شریعتی، امام خمینی(ره) ،شعر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0