آمریکا و ائتلاف های نوظهور بین المللی

به گزارش قائم آنلاین، اسپوتنیک ، وقتی بحث ایجاد سویفت موازی اروپایی مطرح می شود به این معنا است که بسیاری از کشورهای اروپایی از سلطه ایالات متحده بر سیستم بانکی جهانی خسته شده اند و موسسات مالی و اقتصادی جهانی خواهان آن هستند که بحث تبادلات مالی وتجارت جهانی جدا از سیاست باشد.

همین ماجرا امروزه در آنطرف کره زمین هم بسیاری را به سمت ایجاد ائتلاف های جهانی جدید و همچنین ایجاد بازارهای مالی و اقتصادی مجزا از ایالات متحده سوق داده.
بحث استفاده از ارزی که تحت تاثیر فشارهای ایالات متحده و سیاست های آن نباشد خود امروزه به بحث روز اکثر کشورهای جهان تبدیل شده از یوان و یورو گرفته تا پول الکترونیک همه به این دلیل است که جهان امروزه به دنبال راهکاری برای خروج از سلطه دلار آمریکا می باشد.

تصور اینکه ممکن است برخی کشورهای جهان مخصوصا اروپایی ها به عشق ایران حاضر باشند در مقابل ایالات متحده ایستادگی کنند یک تصور واهی بیش نیست اما واقعت این است که اروپایی ها آنقدر از رفتارهای قلدر معابانه ایالات متحده خسته شده اند که بسته مالی هجده ملیون یورویی تقدیم ایران می کنند و به دنبال راهکاری برای قراردادن بانک های مرکزی خود در مقابل آمریکا می باشند.
بر کسی پوشیده نیست که مبلغ هجده ملیون یورو برای کشوری مانند ایران مانند یک سوزن در کاه است حال بماند که اصلا دلیل تصویب پرداخت چنین مبلغی اصلا مربوط به دولت ایران نیست بلکه مربوط به موسسات غیر دولتی ای است که در زمینه بهبود فعالیت کارخانه ها جهت حفظ محیط زیست تحقیق می کنند.
به هر حال فقط برای اینکه متوجه باشیم که این مبلغ چه قدر برای کشور ثروتمندی مانند ایران ارزش دارد باید گفت که فقط تقاضای روزانه ارز در بازار تهران حدود پنجاه ملیون یورو است، دیگر خودتان تحلیل کنید هجده ملیون یورو چه قدر بر اقتصاد ایران تاثیر می گذارد.
اما چرا واقعا اتحادیه اروپا اعلام می کند که تصمیم دارد این مبلغ را به ایرانی ها بدهد و چرا آمریکایی ها اینقدر عصبانی می شوند؟
به دلیل اینکه نفس این عمل یک نوع دهن کجی به تلاش های آمریکا برای اجبار کشورهای اروپایی به تبعیت از دستورات آن می باشد.
اروپایی ها با پرداخت این مبلغ می خواهند نفس تحریم های آمریکا را بشکنند و به آمریکا بفهمانند که حاضر نیستند با آمریکا در تحریم هایش بر علیه ایران همراهی کنند.
می توان گفت این ماجرا خود به خود یک فاجعه برای سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم به حساب می آید.
ایالات متحده ای که پس از پایان جنگ جهانی دوم همه کشورهای اروپای غربی را وادار می کرد که هرچه دیکته می کند بنویسند.
امروزه این کشورها در حال خروج از سلطه ایالات متحده هستند.
از سوی دیگر تحریم های آمریکا بر علیه روسیه و ترکیه منجر به آن شده که این دو کشور هم با ایران همراه شوند تا نوعی بازار مالی و اقتصادی مشترک فیما بین تشکیل دهند و به احتمال زیاد بسیاری از کشورهای دیگر منطقه و آسیای میانه به این ائتلاف خواهند پیوست.

فشارهای اقتصادی آمریکا بر دیگر کشورها مانند چین هم منجر به آن شده که این ابر قدرت اقتصادی نیز به ائتلاف های مقابل آمریکا بپیوندد و با توان عظیم مالی خود پشتوانه ای برای تجارت جهانی بدون آمریکا تشکیل دهد.
درست است که طبق بر آورد های فعلی تصمیمات رئیس جمهوری ایالات متحده و دولت جدید آمریکا منجر به آن شده که در مقطع کوتاه اقتصادی اقتصاد آمریکا رشد قابل توجهی را شاهد باشد اما طبق تحلیل همه تحلیل گران ادامه این روند می تواند در میان مدت و طولانی مدت منجر به جدایی اقتصاد آمریکا از بازار جهانی و انزوای آن گردد و با از دست دادن بازار جهان و از میان رفتن قدرت سلطه دلار امکان دارد ایالات متحده به یکباره با یک فروپاشی سریع اقتصادی مواجه شود که امکان کنترل آن جزو محالات باشد.