از نمایش «کفِ پا» تا «گفتوگوی تمدنها»
به گزارش قائم آنلاین، هرچند در دورههای مختلف به دلایل گوناگون شخص دیگری به جای «رئیس جمهوری» در مجمع عمومی سالانهی سازمان ملل حاضر شده و سخنرانی کرده، در ادامه مهمترین بخشهای سخنرانیهای تنها نخستوزیر و رؤسای جمهوریِ دولت ایران در سازمان ملل را مرور میکنیم. محمدعلی رجایی، نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران، اولین مقام بلندپایهی
به گزارش قائم آنلاین، هرچند در دورههای مختلف به دلایل گوناگون شخص دیگری به جای «رئیس جمهوری» در مجمع عمومی سالانهی سازمان ملل حاضر شده و سخنرانی کرده، در ادامه مهمترین بخشهای سخنرانیهای تنها نخستوزیر و رؤسای جمهوریِ دولت ایران در سازمان ملل را مرور میکنیم.
محمدعلی رجایی، نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران، اولین مقام بلندپایهی تاریخ ایران بود که از جانب دموکراسی نوظهور خاورمیانه در سازمان ملل حضور پیدا کرد. حضور و سخنرانی او در مهرماه سال ۱۳۵۹ با حاشیهی جالبی نیز همراه بود که رجایی برای اثبات ستمگری رژیم سابق و حقانیت انقلاب ایران خود را به عنوان قربانی شکنجه در دستگاه شاهنشاهی معرفی کرد و پای خود را روی میز شورای امنیت گذاشت تا همه، آثار شکنجه را کف پای او ببینند!
رجایی درحالی در سازمان ملل حضور پیدا میکرد که پس از تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان سال ۵۸ و آغاز تهاجم عراق به ایران، جهانیان منتظر شنیدن مواضع مقامات جمهوری اسلامی بودند.
او بیشتر سخنرانی خود در شورای امنیت سازمان ملل را به تجاوز عراق به خاک ایران و جنایت علیه مردم اختصاص داد و گفت: «پایان عادلانهی جنگ، جز با سرکوب و مجازات تجاوزگر امکانپذیر نخواهد بود».
رجایی ضمن اشاره به کمکهای آمریکا و قدرتهای جهانی به تجاوز عراق، گفت: «ملت ما مصمم است حتی با دنبال کردن یک جنگ طولانی و مردمی، متجاوزین را سر جای خود بنشاند» و اضافه کرد: «در این جنگ تحمیلی ایمان اسلامی و انقلابی مردم برندهی واقعی و اصلی خواهد بود؛ نه آواکسهای آمریکایی و نه توپولوفهای روسی».
موضع رجایی در خصوص کارکنان سفارت آمریکا در ایران نیز همان موضع انقلابیون بود: آنها جاسوس بودهاند و بحق به گروگان گرفته شدهاند.
پس از این سخنرانی به مدت هفت سال رئیس جمهوری و نخست وزیر ایران به دلیل شرایط بحرانی جنگ، ترور و تحولات سیاسی گوناگون، فرصت حضور در سازمان ملل را پیدا نکردند و از مقامات بلندپایهی ایران، علی اکبر ولایتی بود که هرساله به عنوان وزیر امورخارجه در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد.
آیتالله سیدعلی خامنهای اولین شخصی بود که در مقام «رئیس جمهوری اسلامی ایران» در سازمان ملل متحد حضور پیدا کرد و سخنرانی بلندبالایی ایراد کرد.
او در مهمترین فرازهای تنها سخنرانی خود در سازمان ملل تلاش کرد انقلاب ایران را بیشتر به جهانیان معرفی کند و گفت: «ریشه استوار و اندیشه زیربنایی این انقلاب «جهانبینی توحیدی اسلام» است و کوشید از گوشهای از سنگاندازیها و دسیسههای دشمنان انقلاب و استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی را از جمله فعالیت «جاسوسی» در سفارت آمریکا را به گوش جهانیان برساند.
رئیس جمهوری بعدی که باید برای حضور در سازمان ملل و سخنرانی راهی نیویورک میشد، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. اما او در هشت سالی که بالاترین مقام اجرایی کشور بود، به دلایلی نامعلوم هرگز در سازمان ملل حضور پیدا نکرد و باز هم علیاکبر ولایتی با سمت وزیر امور خارجه، بالاترین مقام سیاسی ایرانی بود که در سازمان ملل حضور یافت.
سیدمحمد خاتمی، در طول هشت سال ریاست خود بر دولتهای هفتم و هشتم، دو بار در برای سخنرانی در سازمان ملل به نیویورک رفت. او که با فاصلهای دوازدهساله از رئیس جمهوری قبلی در مجمع عمومی حاضر شده بود، تاریخیترین سخنرانی مقامات ایرانی در این نهاد بینامللی را مطرح کرد که با عنوان «گفتوگوی تمدنها» به یاد آورده یم شود.
خاتمی در این سخنرانی ضمن تأکید بر لزوم گفتوگو و مفاهمه در برابر تئوری «برخورد تمدنها» ی ساموئل هانتینگتون آمریکایی، پیشنهاد داد که سال ۲۰۰۱ به عنوان «سال گفتوگوی تمدنها» نامگذاری شود که این پیشنهاد با اکثریت آرا به تصویب رسید.
خاتمی یک بار دیگر نیز در جمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کرد. این سفر در حالی انجام میشد که اندکی پس از سفر قبلی او در سال ۲۰۰۱ برجهای دوقلوی نیویورک در واقعه ی یازده سپتامبر فروریختند و جهان وارد فاز تازهای از جنگ و خشونت شده بود؛ با این حال خاتمی در دومین سخنرانی خود نیز به دفاع از همان ایده ی گفتوگوی تمدنها پرداخت.
محمود احمدینژاد از ابتدای ریاست دولت نهم تا پایان دولت دهم جمعاً ۹ بار به نیویورک سفر کرد. سفرهای او هرگز خالی از حاشیه نبود اما پرحاشیهترین سفر او، با کلیدواژهی «هالهی نور» به یاد آورده میشود.
با وجود اینها عمدهی سخنرانیهای او در سازمان ملل به گفتهی خودش در رابطه با «چالشها و راههای برونرفت و افق آیندهی جهان» بود که البته تمام این سخنرانیها با انتقاد از سیاستهای دولت آمریکا نیز همراه بود.
مهمترین موضوعی که احمدینژاد در اولین سفر خود به نیویورک مطرح کرد، موضوع رویکرد ایران به سلاحهای هستهای بود. در این سفر رئیس جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که بر اساس مبانی دینی و فتوای ولی فقیه رهبر ایران، دستیابی و استفاده از سلاح هستهای نادرست است و ایران هرگز به این سمت نخواهد رفت.
در سفر سوم (سال ۸۶) طی سخنرانی در مجمع عمومی، او چالشهای پیش روی بشریت را برشمرد. در همین سفر او از سوی رئیس دانشگاه کلمبیا دعوت شد تا در این دانشگاه معتبر سخنرانی کند. گرچه این حضور با مخالفت افکار عمومی آمریکایی روبرو شد اما در نهایت با پافشاری رئیس این دانشگاه، احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا سخنرانی کرد و به پرسشهای دانشجویان نیز پاسخ داد که پرسش دربارهی «هولوکاست»، آزادی در ایران و تروریسم، و پاسخ احمدینژاد به این مسائل، بازتابهای زیادی داشت.
او در هشتمین سخنرانی خود در سال ۹۱ در مجمع عمومی ایدهی «مدیریت مشترک جهانی» را نیز مطرح کرد و پیشنهاد داد که دههی میلادی آینده با این عنوان نامگذاری شود.
وی در آخرین سفر خود به نیویورک در سال ۹۱ سخنرانی خود را به موضوع ساختار قدرت در جهان و سلطهگری برخی کشورها بر سایرین انتقاد کرد.
پس از او نوبت به رئیس دولت یازدهم و دوازدهم یعنی حسن روحانی رسید؛ او در اولین سفر خود به نیویورک در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل ایدهی «جهان علیه خشونت و افراطیگری» را مطرح کرد.
او با اشاره به رویکرد جدید دولتش و در پاسخ به تهدیدهای قدرتهای خارجی که همواره گفته بودند «گزینه ی جنگ روی میز است» اظهار کرد: «بگذارید در برابر این سخن ناکارآمد و غیرقانونی بگویم: «صلح در دسترس است» … امروز ایران، شما و همهی جامعهی جهانی را به برداشتن گامی بلندتر فرا می خواند؛ دعوتِ «جهان علیه خشونت و افراطیگری».
دومین سخنرانی روحانی در این نهاد بین المللی با اوج گیری جنایتهای داعش و آغاز مذاکرات ۵+۱ همزمان بود. بخش اعظم سخنرانی او نیز به اوضاع منطقه و گسترش خشونت و افراطیگری و حمایت برخی کشورها ی غربی از این جریان اختصاص داشت. اما پیام نهایی و مهم روحانی این بود که سیاست اصلی دولت او «تعامل سازنده» با سایر کشورها و «پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمینهسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است».
روحانی در سومین سفر خود در سال ۹۴ به سه موضوع مهم اشاره کرد: فاجعهی منا، برجام و باز هم مقابله با خشونت و افراطیگری.
او با انتقاد از عملکرد شورای امنیت در گذشته تأکید کرد: «ایران به دلیل فتوای مهم رهبری و نیز دکترین دفاعی خود، هرگز قصدِ تولید سلاح هستهای را نداشته».
سفر و سخنرانی چهارم او در نیویورک نیز باز بر لزوم مقابله با خشونت و ترور بخصوص در خاورمیانه اختصاص داشت. او با اشاره به توافق با ۵+۱ آن را نمونهای موفقیتآمیز از رویکرد «تعامل سازنده» دانست؛ هرچند در همین سخنرانی به بدعهدیهای آمریکا در همین توافق نیز اشاره کرد.
سخنرانی پنجم او در سال گذشته نیز با محوریت «تعامل سازنده» صورت گرفت. با این تفاوت که اینبار او به جهانیان اعلام کرد میلیونها ایرانی «یک بار دیگر به برنامه اینجانب برای اعتدال و احترام به «حقوق بشر و حقوق شهروندی» در سیاست داخلی و اتخاذ خط مشی «تعامل سازنده» در سیاستخارجی» رأی دادهاند.
در همین سخنرانی که پس از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا ایراد میشد، روحانی اعلام کرد «ایران نخستین کشوری نخواهد بود که برجام را نقض میکند» و از همه دعوت کرد برای سرمایهگذاری و همکاریهای بلندمدت به ایران بیایند.
برچسب ها :انقلاب اسلامی،دموکراتیک، سازمان ملل
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0