قصه خالوحسین ِ کوهکن و غار ِ تنهاییاش
به گزارش قائم آنلاین، اهالی «میگوره» هر کدامشان به یک اسم خالوحسین را میشناسند. بعضیها به او میگویند: «فرهاد ثانی». بعضیها میگویند: «فرهاد قرن بیستم». برخیها هم او را وارث تیشه فرهاد میدانند، چون کارش بیشباهت به فرهاد کوهکن نبوده است که در راه معشوق دل به بیستون میزند و شروع میکند به تیشه بر
به گزارش قائم آنلاین، اهالی «میگوره» هر کدامشان به یک اسم خالوحسین را میشناسند. بعضیها به او میگویند: «فرهاد ثانی». بعضیها میگویند: «فرهاد قرن بیستم». برخیها هم او را وارث تیشه فرهاد میدانند، چون کارش بیشباهت به فرهاد کوهکن نبوده است که در راه معشوق دل به بیستون میزند و شروع میکند به تیشه بر سنگ زدن.
خالوحسین که اتفاقا امروز (۶ مهرماه) تولدش است، اگر آبان ماه ۳ سال پیش بر اثر زمین خوردن از دنیا نمیرفت، ۸۸ساله میشد و میتوانست به جای این که امروز زیر خروارها خاک باشد، در غار خودش بنشیند و سالهای کهنسالیاش را کمی آرامتر و راحتتر بگذراند.
خالوحسین در جوانی کشاورز و دامدار بوده و شرایط اقتصادی هیچوقت برایش روبهراه نبوده تا بتواند درس بخواند. در ۲۰ سالگی ازدواج میکند و صاحب ۷ فرزند میشود. یکی از پسرانش هنگام تولد میمیرد و دو پسر دیگرش نیز در ۴-۵ سالگی عمرشان پایان مییابد.
در جوانی بخت چندان با او یار نبود. یک روز که به قصد شکار کبک به کوه میرود، همینطور که در کمین نشسته بود، ناگهان پایش لیز میخورد و تیر تفنگش در رفته و او آنجا بیهوش میافتد. وقتی به دنبالش میآیند او را بیهوش میبینند و به بیمارستان حلبچه میبرند.
به دلیل کمتوجهی پزشکان، زود از بیمارستان مرخص میشود اما پس از آن ۴۰ روز دیگر به علت درد زیاد به سلیمانیه مراجعه میکند و در نهایت به علت سیاهی استخوان پایش مجبور به قطع کردن آن میشوند.
چند سال بعد همسرش رابعه خانم بر اثر بیماری فوت میکند و خانه و حیوانات خالوحسین در روستای دروله در اثر جنگ ایران و عراق ویران و نابود و با تعداد گوسفندهای باقیمانده راهی روستای منصورآقایی میشود. مدتی بعد به علت تلف شدن بخشی دیگر از حیواناتش، بقیه آنها را میفروشد و میرود به سمت منطقه میگوره.
خالو حسین که فقر و آوارگی خیلی زندگی را برایش سخت کرده است، تصمیم به کندن کوه و صخرهها میگیرد. او سال ۵۷ با جسمی معلول و با یک کلنگ و بیل شروع به تراشیدن صخره میکند. ۲۰ سال از عمرش را میگذارد برای ساخت خانه محبوبش. خالو کلنگ خود را بسیار دوست داشت و اعتقادش برآن بود که جنس کلنگش از الماس است.
سرانجام ساخت غار تمام میشود؛ غاری که خالو برایش ۹ اتاق و چهار خانه مجزا تراشیده که در بعضی نقاط نسبت به سطح زمین ارتفاع کمتری دارد. در بعضی از اتاقها ارتفاع به ۱۷۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر میرسد. دو خانه تکاتاقی بوده و دو تای دیگر شامل چند اتاق مجزا یا همان دالان است که هر دالان به دالان دیگری ختم میشود. خالوحسین در یکی از خانههای تکاتاقی بهطور مجزا مقبره خود را نیز با دستان خود کند تا پس از مرگش او را در آنجا دفن کنند؛ هرچند که خانوادهاش به وصیت خالو عمل نکردند و او را در قبرستان عمومی دفن کردند.
حالا ۳ سال است که خالوحسین برای همیشه رفته و غارش را تنهای تنها گذاشته در «میگوره».
برچسب ها :کوچه،جنگل،یخچال
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0