کد خبر : 122661
تاریخ انتشار : جمعه 16 نوامبر 2018 - 8:55
-

چرا حضرت يوسف(ع) فساد انگيزي برادرانش را به شيطان نسبت مي دهد؟

چرا حضرت يوسف(ع) فساد انگيزي برادرانش را به شيطان نسبت مي دهد؟

به گزارش قائم آنلاین، سرانجام شيرين‏ ترين لحظه زندگى يعقوب، تحقق يافت و بعد از سالها فراق ميان حضرت بعقوب (ع) و حضرت يوسف (ع)، وصال ميان پدر و فرزند رخ داد. اما هنگامي كه حضرت يوسف در صدد شرح ماجرا برمي آيد و انتظار مي رود علت اصلي همه بلايا و مصائب (يعني ظلمي كه برادرانش در حق او روا

به گزارش قائم آنلاین، سرانجام شيرين‏ ترين لحظه زندگى يعقوب، تحقق يافت و بعد از سالها فراق ميان حضرت بعقوب (ع) و حضرت يوسف (ع)، وصال ميان پدر و فرزند رخ داد. اما هنگامي كه حضرت يوسف در صدد شرح ماجرا برمي آيد و انتظار مي رود علت اصلي همه بلايا و مصائب (يعني ظلمي كه برادرانش در حق او روا داشتند؛ بطوري كه با مفسده انگيزي يوسف را از پدر جدا نموده، در چاه رهايش كردند و با دروغ و ظاهرسازي مساله را به گمان خود حل كردند تا جايگاه خود را ارتقا دهند) در كانون تشريح وي باشد، مي فرمايد: «نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي» به دنبال مداخله شيطان، در بين من و برادران گرفتاري ها و بلاياي زيادى سرازير شد. حضرت يوسف از اين ماجرا، به همين اندازه اكتفا نموده و آن را سربسته رها مي كند. در حاليكه به اصل فراق و زنداني شدن تصريح نموده است.

راغب در مفردات مى‏ گويد: «نزغ»، مداخله در امور به قصد خرابكارى و به فساد كشاندن آن است و اساسا به همين جهت به وسوسه هاي شيطاني «نزغ» مي گويند. در آيه فوق نيز نزغ به همين معنا به كار رفته است. وسوسه ‏هاى شيطانى در اين گونه ماجراها هميشه نقش مهمى ايفاء مي كنند، اما آيا شيطان از برادران يوسف سلب اراده كرده بود و ايشان بي تقصير بودند؟

در پاسخ بايد گفت: خداوند ذات انسان را، ذات مختار قرار داده است؛ به گونه اي كه فعل ارادي انسان تنها به اختيار او تحقّق مي يابد، بلكه محال است بدون اختيار خودش وجود خارجي پيدا كند. از اين رو از وسوسه‏ هاي شيطاني به تنهايى كارى ساخته نيست، تصميم گيرنده نهايى خود انسان است، اوست كه درهاى قلب خود را به روى شيطان مى ‏گشايد و اجازه ورود مى ‏دهد. لذا از اين آيه، مطلبى كه بر خلاف اصل آزادى اراده باشد استفاده نمى ‏شود.

‏ اما آنچه در حقيقت باعث شد كه حضرت يوسف مفسده انگيزي برادران را به شيطان نسبت دهد بحث كلامي اختيار و اراده نيست، بلكه اين بحث اجتماعي است كه مقصرين اين فتنه انگيزي، خود به اشتباه خود پي برده بودند و به اندازه كافي شرمنده بودند؛ لذا در اينجا نمونه ديگرى از سعه صدر و بزرگوارى يوسف (ع)، چهره مي گشايد تا بدون ‏آنكه مقصر اصلي را رسوا كند، تنها به صورت سربسته بگو‏يد: شيطان در اين كار دخالت كرد و عامل فساد شد.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

سه × 3 =