کد خبر : 123792
تاریخ انتشار : چهارشنبه 21 نوامبر 2018 - 14:15
-

جنس خنده حضرت سليمان(ع) بر گفتار مورچه

جنس خنده حضرت سليمان(ع) بر گفتار مورچه

به گزارش قائم آنلاین، هنگامي كه لشكر حضرت سليمان (عليه السلام) از سرزمين مورچگان مي گذشت مورچه‏ اى از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب ساخت و گفت: ” اى مورچگان داخل لانه ‏هاى خود شويد تا سليمان و لشكريانش شما را پايمال نكنند در حالى كه نمى ‏فهمند”! (قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا

به گزارش قائم آنلاین، هنگامي كه لشكر حضرت سليمان (عليه السلام) از سرزمين مورچگان مي گذشت مورچه‏ اى از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب ساخت و گفت: ” اى مورچگان داخل لانه ‏هاى خود شويد تا سليمان و لشكريانش شما را پايمال نكنند در حالى كه نمى ‏فهمند”! (قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ‏)[۱]

از اين گفتار مورچه، لب‏ هاى سليمان به خنده باز شد. «تبسم»، كمترين حد خنده و «ضحك» خنده معمولى است و اگر در جمله مورد بحث هر دو كلمه را به كار برده، استعمالى است مجازى، كه مى ‏فهماند تبسم آن جناب نزديك به خنده بوده است.[۲]

در اينكه چه چيز سبب خنده سليمان شد مفسران سخنان گوناگونى دارند: ظاهر اين است كه نفس اين قضيه مطلب عجيبى بود كه مورچه ‏اى هم نوعان خود را از لشكر عظيم سليمان بر حذر دارد و آنها را به عدم توجه نسبت دهد، اين امر عجيب سبب خنده سليمان شد. بعضى نيز گفته ‏اند اين خنده شادى بود چرا كه سليمان متوجه شد حتى‏ مورچگان به عدالت او و لشكريانش معترفند و تقواى آنها را مى‏ پذيرند! و بعضى گفته ‏اند شادى او از اين جهت بود كه خداوند چنين قدرتى به او داده بود كه در عين شور و هيجان عظيم لشكر، از صداى مورچه ‏اى نيز غافل نمى ‏ماند![۳]

با توجه به اينكه حضرت سليمان در اولين كلامش پس از سخنان مورچه رو به درگاه خداوند نموده و شكر به جاي مي آورد، مي توان توجه به نعمت هاي خداوند را در اين تبسم متمايل به خنده يافت. همانطور كه در تفسير الميزان اشارت رفته است: «حضرت سليمان (ع) وقتى سخن مورچه را شنيد، از شدت سرور و ابتهاج تبسمى كرد كه خدا تا چه حد به او إنعام فرموده و كارش را به كجا كشانيده؟! نبوت و علم منطق طير و ساير حيوانات، ملك و سلطنت، و لشكريانى از جن و انس و طير، به او ارزانى داشته، لذا از خداوند در خواست مى‏ كند كه شكر نعمت هايش را به وى الهام فرمايد و موفقش كند به كارهايى كه مايه رضاى او باشد.»[۴]

پي نوشت:

[۱] نمل، ۱۸٫

[۲] روح المعانى، ج ۱۹، ص ۱۷۹٫

[۳] تفسير نمونه، ج‏۱۵، ص۴۳۳٫

[۴] ترجمه تفسير الميزان، ج‏۱۵، ص ۵۰۳٫

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

یک × یک =