بازگویی رازی عجیب از دوران دفاع مقدس در «عریان در برابر باد»
به گزارش قائم آنلاین، احمد شاکری در رمان “عریان در برابر باد” زندگی نوجوانی کردستانی را در جنگ تحمیلی ترسیم می کند که از رازی درباره شهادت عده ای رزمنده با خبر می شود. شاکری در رمان “عریان در برابر باد” با نگرشی نو و اثر گذار در خلق شخصیت به اتفاقهای یک دهه پس
به گزارش قائم آنلاین، احمد شاکری در رمان “عریان در برابر باد” زندگی نوجوانی کردستانی را در جنگ تحمیلی ترسیم می کند که از رازی درباره شهادت عده ای رزمنده با خبر می شود.
شاکری در رمان “عریان در برابر باد” با نگرشی نو و اثر گذار در خلق شخصیت به اتفاقهای یک دهه پس از جنگ در منطقه کردستان میپردازد. تنوع و تعدد شخصیت و بازشناسی نقش هر کدام از آنها در تدوین خط سیر روایت این رمان قابل تامّل و تحلیل است.
رمان “عریان در برابر باد”، داستان نوجوانی است که در روستای مرزی در کردستان زندگی میکند. این نوجوان از رازی درباره شهادت عدهای در دوران دفاع مقدس اطلاع یافته و اطرافیانش درگیر گره گشایی از این راز میشوند.
ترسیم چهره منافقین و گروهکهای زخم خورده و درهم شکستهای که سعی میکنند با استفاده از حضور صدام در عراق و موقعیت خاص کوهستانی آنها همواره از ناحیه مناطق مجاور به این دو استان، مزاحمتهایی را برای مردم این نواحی ایجاد کنند از مهمترین ویژگیهای این اثر ادبی است.
احمد شاکری در این رمان دو موضوع را دنبال میکرده است، یکی معرفی مردمان کُرد، فرهنگ، آداب و رسوم و باورهایشان و دیگری ترسیم آثار جنگ بر مناطق کردنشین کشورمان و همچنین تاثیر فعالیت گروهکهای تروریستی بر زندگی روزمره مردم این مناطق؛ که در این کار بسیار موفق بوده است.
بریدهای از متن کتاب: آوندى بریده است… عریان… توخالى … چشمهایش نمىبیند… گوشهایش کر است… سوراخهایى روى سینهاش دهان باز کردهاند… لمس مىکند…. خشکند… قطرهاى خون… نمىآلایدش… فریاد… کمک… صدا… در گلو خفه مىشود… سعى مىکند… بىنتیجه است.
از خواب پرید. آتش در حال خاموش شدن بود. دانههاى بلوط، زغال شده بودند. نسیم سردى به داخل غار مىوزید؛ به دستهایش حرکتى داد. براى اینکه گرم شوند آنها را به هم مالید. دستهایش را به سینه زد و کَپَنَک را بیشتر به بدنش فشرد. همانطور که به دیوارۀ سیاه و دودگرفتۀ غار تکیه داده بود، پاهایش را جمع کرد و زانوهایش را در بغل گرفت. سر انگشتانش کمى گرمتر شدند. از دهانۀ غار به دامنۀ کوه نگاه کرد. بزها و گوسفندها گهگاه عطسه مىکردند. در سراشیبى کوه، میان سنگها را بو مىکشیدند یا لمیده بر پاى بلوطها نشخوار مىکردند. آهنگ زنگولهها فضاى وهمانگیز کوه را مىشکست و به او آرامش مىداد. نسیمى سرد با شعلههاى زرد آتش، بازى مىکرد. برگهاى خشک درختهاى بلوط و مازوج برخود لرزیدند.
گفتنی است “عریان در برابر باد” تاکنون به عنوان (رمان تقدیر شده جشنواره ایثار و شهادت) و (رمان تشویق شده در جشنواره کتاب سال دفاع مقدس) انتخاب شده است.
برچسب ها :رمان،جنگ تحمیلی ،شهادت
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0