طبق پیشبینیهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این طرح با ۲۰۰ هزار میلیارد ریالی که بانک مرکزی در اختیارش قرار میدهد ۹۵۱هزار فرصت شغلی ایجاد خواهد کرد. البته زود است که با آمار بازده این طرح نقد شود اما منطق تکراری این طرح باعث میشود فهم سرنوشت آن نیازی به پیشگویی نداشته باشد. این طرح نیز مانند طرح دولتهای پیشین مدتی پدیده صفها را ایجاد خواهد کرد و بعد از گرم کردن بازار وامدهیها، مردم را با بدهی بانکی و شغلهای ناپایدار تنها خواهد گذاشت.
چرا بیکاری حل نمی شود؟
دولتهای مختلف با سه کلیشه غلط، طرحنویسی میکنند و لاجرم همه به یک سرنوشت ختم میشوند:
۱- نگاه قشری به رفع بیکاری: دولتها برای رفع بیکاری، نیروی انسانی کشور را به اقشار مختلف تقسیم و سعی میکنند در طرحهای جداگانه برای رفع آن چارهاندیشی کنند مانند «طرح اشتغال فراگیر روستایی»، «طرح اشتغال فارغالتحصیلان» و «طرح کارورزی» و … . کثرت این طرحها –فارغ از کارآمدی آنها- وظیفه نظارت را چنان دشوار میکند که عمده منابع مالی این طرحها به استناد مصاحبه معاون آمایش و توسعه برنامه و بودجه کشور به انحراف میروند.
۲- اعتقاد به معجزه پول: دولتهای جمهوری اسلامی همچون «بچه پولدارهای نفتی» با پشتیبانی بانک مرکزی، با هر مشکلی که مواجه میشوند اولین راهحل را توزیع پول صندوق توسعه ملی و اعطای تسهیلات بانکها میدانند.
۳- دستپاچگی دولتها در برابر افکار عمومی: نرخ بیکاری و نرخ تورم دو شاخص اقتصادی هستند که بیشترین واکنش اجتماعی را به همراه دارند بنابراین دولتها برای همراه کردن مردم بین طرحهای پایدار و طرحهایی که به سرعت میتوانند رضایت عمومی را جلب کنند، دسته دوم را انتخاب میکنند.
این سه ویژگی منجر به ارائه طرحهای مشابه در دولتهای مختلف شده است. طرحهایی که هرچند بازدهی بالایی نداشتهاند اما دوباره با تغییر اندکی در عنوان، به دستور کار دولتها برمیگردند.
ویژگی بیکاری در ایران و راهحل آن
بیکاری در ایران ویژگیهایی دارد که راهحلها باید مبتنی بر آن باشند؛ تعداد بالای بیکارانِ کشور در نیروی انسانی متنوعی به گسترهی کشوری توزیع شده است و این یعنی برنامه اشتغالزایی باید در بستری صورت بگیرد که علاوه بر توانایی ایجاد اشتغال بالا، در کل کشور امکان شعبهزنی داشته باشد و مهارتهای مختلفی را نیز دربرگیرد. یک صنعت تنها در صورتی می تواند سه عمل بالا را با هم انجام دهد که بتواند صنایع مختلفی را با احیای خود، احیا کند و این یعنی مانند یک لوکومتیو سایر واگنهای اقتصاد را با خود بکشد، این صنایع اصطلاحاً پیشرانهای اقتصاد نامیده میشوند که بر اثر وابستگیِ صنایع بالادستی و پاییندستیِ دیگر به خود، برای سایر صنایع نیز تقاضا ایجاد میکند و آنها را به حرکت وامیدارد. صنعت خودروسازی، پتروشیمی، مسکن، پالایشگاه و صنایع تبدیلی کشاورزی از صنایع پیشران محسوب میشوند.
پس سرمایهگذاری در این صنایع میتواند اشتغال متنوع و وسیعی ایجاد کند. اما بین این صنایع کدام صنعت باید نقطه تمرکز سیاستگذاری حوزه اشتغال باشند؟
سه محدودیت دیگر جواب را دقیقتر میکند.
۱- نیاز به پایداری مشاغل: یکی از لوازم شغل پایدار، تشخیص بازار فروشِ متناسب با آن است یعنی باید اشتغال طوری ایجاد شود که محصول تولیدی آن به اندازه کافی در ایران تقاضا داشته باشد.
۲- شرایط تحریمی کشور: صنعتی میتواند در شرایط تحریمی کشور دوام بیاورد که نسبت به شرایط تحریم، تابآوری داشته باشد. حداقل تابآوری برای شرایط تحریم صرفهجویی در مصرف ارز است که وارداتی نبودن مواد اولیه میتواند یکی از شاخصهای صرفه جویی در مصرف ارز باشد.
۳- کم هزینه بودن: منابع مالی محدود و نیازِ بالا به ایجاد اشتغال یعنی باید در صنعتی سرمایه گذاری کرد که هزینهی سرانهی ایجاد شغل در آن پایین باشد.
بنابر اعلام معاون مسکن وزیر راه، کشور طی ده سال آینده به سالانه یک میلیون مسکن نیاز دارد که در نسبت با ساختوسازهای فعلی میتوان نیاز کشور به مسکن را یک نیاز بحرانی نامید که تقاضای آن تا ده سال آینده همچنان در سطح بالایی قرار خواهد داشت. مسکن با ایجاد ۵ شغل مستقیم و غیرمستقیم به ازای هر ۱۰۰ میلیون تومان نسبت به سایر صنایع پیشران ذکر شده برای ایجاد یک شغل به هزینه کمتری نیاز دارد. تولید تمام مواد اولیه ساخت مسکن در ایران، در شرایط فعلی از دیگر مزایای این صنعت پیشران است که میتواند در شرایط تحریمی نیز زنده بماند و به تعطیلی کشیده نشود.
مسکن، فرشته نجات بیکاری
همهی ویژگیهای خاصِ صنعت مسکن میتواند این صنعت را به فرشته نجاتِ بیکاری در ایران تبدیل کند فرشتهای که بیشترین توان اشتغالزایی را با کمترین هزینه دارد و میتواند مشاغل ایجاد شده را به پهنهی کشور و به گسترهی نیروی انسانیِ بیکار پهن کند. این درحالی است که دولتها به جای تمرکز بر این صنعت، بر خلاف نص قانون اساسی، هم چنان بر سر وظیفه دولت در تامین مسکن مجادله میکنند و منابع مالی را در سیاهچاله اعطای تسهیلات به باد میدهند بدون توجه به اینکه یک تغییر رویکرد از طرحهای سطحی به طرحهای کارشناسی میتواند مسئله بیکاری کشور را حل کند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0