پدیده این روزهای تلویزیون؛ «بانوی عمارت»
به گزارش قائم آنلاین، باید بپذیریم مخاطب امروز به جهت دسترسی آسان به فیلم و سریالهای مختلف خارجی از ترکیهای گرفته تا هالیوودی، ذائقهاش تغییر کرده است اما این دگرگونی دلیل بر این نیست که محصولات داخلی را رها یا فراموش کرده باشد بلکه هرگاه یک اثر هنری با کیفیت را دیده باشند از آن
به گزارش قائم آنلاین، باید بپذیریم مخاطب امروز به جهت دسترسی آسان به فیلم و سریالهای مختلف خارجی از ترکیهای گرفته تا هالیوودی، ذائقهاش تغییر کرده است اما این دگرگونی دلیل بر این نیست که محصولات داخلی را رها یا فراموش کرده باشد بلکه هرگاه یک اثر هنری با کیفیت را دیده باشند از آن استقبال و حمایت کردهاند برای نمونههایی دیگری از این دست در همین امسال میتوان به سریال «پایتخت ۵» یا فیلمهای سینمایی «تنگه ابوقریب» و «مغزهای کوچک زنگ زده» اشاره کرد.
مهمترین دلیل جذابیت سریال بانوی عمارت فیلمنامه آن به قلم «احسان جوانمرد» است که مقطعی جذاب از تاریخ ایران (از مرگ ناصرالدین شاه و اوائل سلطنت مظفرالدین شاه) را برای روایت داستانش انتخاب کرده و با محوریت چند داستان عاشقانه و مسائل و مصائب ناشی از آنها در شکل روایت اضافه گویی و اطناب کلام ندارد، بلکه با ریتمی مناسب داستان جلو رفته و مخاطب را با خود همراه میکند، از طرح معما و تعلیق داستانی به خوبی بهره گرفته و با غافلگیری همراه است(مانند معلوم شدن شخصیت حضرت والا).
بیشتر بخوانید
خودداری از انتخاب بازیگران کلیشهای و استفاده از هنرپیشههای متناسب با شخصیتها و معرفی چهرههای جدید از دیگر نقاط قوت این مجموعه است، بازیگران با تجربهای چون حسام منظور (ارسلان میرزا)، پانتهآ پناهیها (افسر الملوک)، رامتین خداپناهی (میرزا اسد)، علیرضا شجاع نوری (طبیبالاطباء) ، شبنم فرشادجو (مهرالنساء) ، صالح میرزاآقایی (جهانبخش میرزا) ، مینا وحید (جواهر) و … در کنار معرفی چهره جدیدی چون مریم مومن (فخرالزمان) و نیکی نصیریان (آهو) ترکیبی همگون و جذاب را پدید آورده است.
وجود شخصیتهای مثبت (اسد میرزا و همسرش، مهرالنسا و …) و منفی (مانند یاور شریفی، گودرز، جواهر و …) در قصه تنوع جذابی از مصاف مداوم خیر و شر بوجود آورده است.
از این فراتر وجود کراکترهای زنی که منفعل نیستند و اتفاقا برعکس، تاثیرگذار و صاحب اراده هستند باز در نوع خود بدعتی در سریال سازی تلویزیون است، مثلا فخرالزمان در ماجرای عاشقانهای که برایش پیش می آید تنبیه می شود، کتک میخورد و حتی در مقطع کوتاهی نیز تسلیم میشود اما درنهایت دوباره جان میگیرد و وارد میدان میشود.
برای مثال آهو (ندیمه فخرالزمان) هم اگرچه از طبقه پایین است اما وقتی در شرایطی قرار میگیرد که باید ازدواج کند مقاومت کرده و سعی در اثبات خود دارد تا سواد یاد بگیرد و او هم حاضر است هزینه آنچه را که می خواهد میپردازد.
فیلمبرداری، صدا، طراحی صحنه و لباس در حد استاندارد و قابل قبولی است و لوکیشنهای (محلهای) انتخاب شده برای فیلمبرداری هم در راستای زمان تاریخی سریال باور پذیر و چشمنواز است.
باز از نکات مورد اشاره موسیقی متن سریال ساخته «فردین خلعتبری» است که این بخش با کلیت فضا، داستان و دیگر اجزا همخوان است و علاوه بر حضور مستمر آن هیچگاه اذیت کننده نیست و اتفاقا این خصوصیت را دارد که در زمانی که باید باشد، هست و در زمانی که نباید باشد، نیست، این حسن زیادی برای استفاده از موسیقی در مدیومی چون مجموعه تلویزیونی است.
اگرچه بعضی انتقادات هم میتوان به سریال وارد ساخت مانند صورتهای جراحی زیبایی شده برخی بازیگران یا واژگان کلامی و زبانی که در دیالوگها وجود دارد اما انصافا چنان آزاردهنده نیستند که مخاطب را از همراهی با مجموعه دور سازد.
جمع گشتن همه این اتفاقات در کنار هم در یک سریال قطعا نتیجه سلیقه و دانش کارگردان آن است، عزیزالله حمیدنژاد کارگردان با سابقهای است که در کارنامه فیلمسازی او فیلم موفقی چون «اشک سرما» دیده میشود.
مدیران تلویزیون را باید تحسین کرد و گفت این سریال کاملا نشانگر این مهم است که هرگاه کار به دست کاردان سپرده شود محصول تولید شده قابل توجه و دارای شان و شخصیتی خواهد بود که صدا و سیما به آن ببالد.
هر وقت که تلویزیون از ملاحظهکاریها و تنگ نظریهای خاص و رویههای تکراری و تاریخ مصرف گذشته دور میشود نتیجه آن اقبال جامعه است، چه نیک است که این رویه رو به جلو ادامه یابد.
برچسب ها :سریال، تلویزیون ،جراحی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0