کد خبر : 135617
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 17 ژانویه 2019 - 11:40
-

پله‌: ۱۰۰ سالم که شد روپایی می‌زنم

پله‌: ۱۰۰ سالم که شد روپایی می‌زنم

به گزارش قائم آنلاین، پله یکی، دو سالی می‌شود با بیماری دست و پنجه نرم می‌کند امیدوار است ۱۰۰ ساله شود تا به قولی که داده عمل کند. بخشی از گفت‌وگوی او با مجله فرانس فوتبال را از نظر می‌گذرانید. *بالاخره باید شما را چه صدا کنیم؟ ادسون؟ پله؟ پادشاه؟ بهترین بازیکن قرن؟ (برای چند

به گزارش قائم آنلاین، پله یکی، دو سالی می‌شود با بیماری دست و پنجه نرم می‌کند امیدوار است ۱۰۰ ساله شود تا به قولی که داده عمل کند. بخشی از گفت‌وگوی او با مجله فرانس فوتبال را از نظر می‌گذرانید.

*بالاخره باید شما را چه صدا کنیم؟ ادسون؟ پله؟ پادشاه؟ بهترین بازیکن قرن؟
(برای چند ثانیه لبخند می‌زند). هرجور که راحتید من را صدا بزنید. تنها خواهشی که از شما دارم این است که به من نگویید «آقا». البته می‌توانید من را دیکو هم صدا کنید، لقب خانوادگی‌ام. ادسون، پله، پلزینیو… هرچه دوست دارید صدایم کنید فقط از آقا گفتن بپرهیزید؛ این تنها چیزی است که از شما می‌خواهم (می‌خندد).
*خب حال‌تان چطور است؟
قبل از هر چیز می‌خواهم همه بدانند پیام‌های محبت‌آمیزی که برایم فرستادند و برایم آرزوی بهبودی کرده‌اند را فراموش نمی‌کنم. خیلی‌ها برای سلامتی من دعا کردند، خب، صمیمانه از همه آن‌ها تشکر می‌کنم. به لطف خدا الان حالم خوب است. همان‌طور که می‌دانید من دو عمل جراحی داشته‌ام و دوران نقاهت آخرین جراحی‌ام را به آرامی دارم طی می‌کنم. تنها چیزی که نمی‌توانم قول انجامش را بدهم بازی کردن در جام جهانی بعدی است (می‌خندد). برای بقیه موارد، به لطف خدا، خوبم.
*شما قول داده اید به مناسبت تولد ۱۰۰ سالگی تان در ورزشگاه ماراکانا روپایی بزنید…
هنوز سر این قولم هستم. هنوز چند سالی مانده ولی وقتی به زمانش نزدیک شدیم حتماً شما را خبر می‌کنم.
*با توجه به وضعیت جسمانی تان این روزها باید بیشتر در خانه بمانید. خیلی اذیت نمی‌شوید؟
نه، به خاطر همین عمل جراحی یکسری بایدها دارم که باید رعایت کنم. ضمن اینکه حتماً مسافرت رفتن‌هایم را دیده اید. به کره رفتم، سفری به اروپا داشتم، به چین رفتم… به سفر و جابه‌جا شدن ادامه می‌دهم. تنها چیزی که نمی‌توانم انجامش دهم فوتبال بازی کردن است.
*ولی حتماً فوتبال‌ها را دنبال می‌کنید دیگر؟ در هفته چندتا بازی می‌بینید؟
از آنجایی که نمی‌توانم در زمین باشم به همین نگاه کردن از تلویزیون راضی‌ام. به هر حال برای من این موضوع برای اینکه زمان هم بگذرد خوب است، هر چند که بعضی وقت‌ها خسته‌کننده می‌شود. بازیکنان فرصت‌هایی را از دست می‌دهند که به نظرم خیلی ساده است. این‌جور وقت‌ها به خودم می‌گویم: «چرا این کار را نکرد؟ چرا فلان حرکت را امتحان نکرد؟» ولی خب، وقتی روی کاناپه نشسته باشی همه چیز ساده به نظر می‌رسد، این‌طور نیست؟
*قبل از اینکه سال ۱۹۷۵ به نیویورک کسموس بروید، می‌توانستید در اروپا بازی کنید. قدیمی‌ها می‌گویند پاری‌سن‌ژرمن شما را می‌خواست. حتی رئیس وقت پاری‌سن‌ژرمن سال ۱۹۷۱ گفته بود، می‌خواهم دومین برج ایفل را هم به پاریس بیاورم…
راستش با من تماس گرفت برای اینکه از من بپرسد دوست دارم به فرانسه بیایم یا خیر. باعث افتخار و خوشحالی‌ام بود که چنین پیشنهادی به دستم رسیده ولی به او پاسخ دادم که نمی‌خواهم از برزیل خارج شوم. حالا باید این داستان را برای شما تأیید کنم، پیشنهاد پاری‌سن‌ژرمن به من واقعی بود ولی خودم نخواستم سانتوس را ترک کنم. جایم در برزیل خوب بود.
*این روزها «شازده کوچولو» ی پاریس، کیلیان امباپه است. شما هم با گفتن اینکه او «جانشین» من است از کیلیان تعریف کرده‌اید…
این خیلی خوب است که شما اینجا هستید و من از طریق شما می‌توانم صحبت‌هایم را به کل اروپا مخابره کنم. من فصل گذشته هم از کیلیان تعریف کرده بودم و گفته بودم بازیکن بزرگی است! بعضی‌ها دو، سه سال قبل شروع کردند به مقایسه کردن او با نیمار. کیلیان در ۱۹ سالگی جام جهانی را برد و من در ۱۷ سالگی این جام را به دست آوردم. کمی تحسینش کردم و گفتم که تقریباً با من برابر است. فکر می‌کنم امباپه می‌تواند پله جدید باشد! خیلی‌ها فکر می‌کنند این حرف را به شوخی گفتم ولی نه، این جمله‌ام شوخی نیست. ببینید می‌خواهم چه چیزی به شما نشان بدهم. از آنجا که من طرفدار او هستم و از بازی اش خوشم می‌آید، سعی می‌کنم برای شما سورپرایز داشته باشم (گوشی همراهش را از جیب بیرون می‌آورد)
*امباپه برای شما پیام فرستاده است؟
نه، پیامی نگرفته‌ام. ولی نگاه کنید… (تصویری مونتاژ شده با نقل قولی از پله را نشان می‌دهد که نوشته «اگر امباپه همین‌طور با رکوردهای من برابری کند مجبورم دوباره استوک‌های فوتبالم را بپوشم…» در ادامه هم پاسخ امباپه آمده که در توئیترش نوشته: «پادشاه همیشه پادشاه می‌ماند».) او برای من چنین پاسخ ارزشمندی نوشته و از فرصت استفاده می‌کنم تا از او تشکر کنم، چون چیزی که درباره من گفته، تحت تأثیرم قرار داد! ممنون امباپه ولی اگر می‌خواهی من را بیشتر خوشحال کنی حالا باید یک جام جهانی دیگر هم ببری (می‌خندد).
*از این نمی‌ترسید که این میزان ابراز محبت به امباپه باعث حسادت نیمار شود؟
نه، نیمار ذهنش را درگیر این چیزها نمی‌کند. ما سال‌های زیادی است که همدیگر را می‌شناسیم. نیمار دست‌پرورده خود ما است ( سانتوس). زمانی که به آکادمی سانتوس آمده بود به او کمک کردم. آن موقع ادینیو، پسرم، مسئول مدرسه فوتبال سانتوس بود. همین پسرم بود که به مسئولان باشگاه فشار آورد نیمار را به تیم اصلی سانتوس ببرند. هر دوی ما طرفدار این بازیکن بودیم. پسر کو ندارد نشان از پدر!
*به نظرمی رسد نیمار از دست ادینیو زمانی که در تمرین رویش خطا می‌کردند و او اعلام خطا نمی‌کرد حسابی عصبانی شده است…
درست است ولی فکر می‌کنم ادینیو این کار را کرده تا نیمار قوی‌تر شود. آن حرکت هم جواب داده، چون همان‌طور که می‌بینید این روزها نیمار یکی از بهترین بازیکنان دنیاست.
*شما خیلی با نیمار صمیمی هستید و تقریباً رابطه پدر و پسری با هم دارید. بااین حال هیچ وقت از اینکه او را در ملأ عام مورد انتقاد قرار دهید پرهیز نکرده اید.
نه، یک پدر از پسرش انتقاد نمی‌کند، به او درس می‌دهد! وقتی می‌گویم او دست‌پرورده ماست یعنی اینکه او را به چشم یکی از پسران سانتوس می‌بینیم. مردم فکر می‌کنند من بیش از اندازه گوش نیمار را می‌پیچانم ولی این کار را برای صلاح خودش انجام می‌دهم. می‌خواهم بهترین بازی اش را انجام بدهد، برای برزیل‌مان، برای تیم ملی‌مان. هر کاری برای کمک کردن به او انجام می‌دهم، برای اینکه پیشرفت کند. پس شما نگران این چیزها نباشید!
*فرانسه قهرمان جام جهانی شد ولی خیلی‌ها از شیوه بازی این تیم که کمی خسته‌کننده بود انتقاد کردند. به نظر شما فرانسه چطور بود؟
چه کسی می‌تواند از سبک بازی تیمی که یکی از بهترین‌های دنیاست و قهرمان دنیا شده ایراد بگیرد؟ چیزی که برای تماشاگران مهم است، قهرمانی است. متأسفانه فوتبال این‌طوری شده است. تیم تو می‌تواند به درد نخور باشد و بد بازی کند ولی اگر برنده شود تو مجبوری این شیوه را بپذیری.
*اگر رئیس «باشگاه فوتبال پله» بودید، چه بازیکنی را می‌خریدید؟ زود باشید، کمی خیال‌پردازی کنید، شما ۲۰۰ میلیون یورو بودجه دارید.
یک بازیکن نمی‌خریدم، یک تیم را می‌خریدم (می‌خندد).
*ولی خود نیمار به تنهایی ۲۲۲ میلیون یورو پولش است!
ااه، بله، درست است! با این قیمت باز هم سعی می‌کردم امباپه و نیمار را داشته باشم! هر دوتای‌شان را برای تیمم می‌خواهم. هر دوی این‌ها بازیکنان عزیزدردانه من هستند.
*حالا این دو بازیکن «عزیزدردانه» می‌توانند این فصل پاری‌سن‌ژرمن را فاتح لیگ قهرمانان اروپا کنند؟
اگر حضرت مسیح بودم می‌توانستم به این سؤال پاسخ بدهم! متأسفانه نمی‌توانم بگویم چه اتفاقی قرار است بیفتد. فوتبال یک جعبه پر از سورپرایز است. پاریس تیم بزرگی است، بله، ولی من تیم‌های بزرگی را دیده‌ام، مثل سانتوس و تیم ملی برزیل، که در تورنمنت‌ها بازنده شده‌اند. امیدوارم که این دو نفر فوتبال زیبایی به نمایش بگذارند و به فینال برسند. حالا اینکه آن‌ها بتوانند در فینال قهرمان شوند یا نه را فقط خدا می‌داند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

نوزده − شانزده =