انقلاب اسلامی، احیاگر غرور فروخورده و تحقیر شده بانوان ایرانی
به گزارش قائم آنلاین، یک ملت به غروز و آزادگی و هویت و ناموس خود زنده است. مفاهیمی که در عدد و رقم به هیچ چیزی جز خودشان قابل درک نیستند. ارزشهایی که با هیچ چیزی قابل معاوضه نیستند نمیتوان این ارزشها را با چیزی همانند پول و آب و نان و رفاهیاتی از این
به گزارش قائم آنلاین، یک ملت به غروز و آزادگی و هویت و ناموس خود زنده است. مفاهیمی که در عدد و رقم به هیچ چیزی جز خودشان قابل درک نیستند.
ارزشهایی که با هیچ چیزی قابل معاوضه نیستند
نمیتوان این ارزشها را با چیزی همانند پول و آب و نان و رفاهیاتی از این جنس مقایسه کرد. حتی اگر بتوان برای مقطعی از زمان، این ارزشها را کوفروغ و کماثر کرد، نمیتوان آنها را از بین برد و مطمئن شد که دیگر از این ارزشها خبری نخواهد شد. نمیتوان اطمینان حاصل کرد که دیگر از خاکستر این مفاهیم، جوانههای غیرت، حمیت، مردانگی و فداکاری نروید و از انسانهایی که با پول و ثروت مادی پرورش یافته و رنگ جنس اصلیشان به ضدارزشها تبدیل شد، عناصری جسور، فداکار، عدالتگرا و مبارز در مسیر ارزشهای الهی بپا نایستند و صحنه بازی را برهم نزنند.
پدر و پسری که کشور را به نابودی میکشاندند
دوران حکومت پهلویها و پدر و پسر، جنگ تمام قدی علیه ارزشهای انسانی مردم ایران آغاز شد و ابتداء دینخواهی و همه مظاهر آن مورد هجوم بیرحمانه قرار گرفت.
در جریان کشف حجاب، رضاشاه با فرمان انگلیسیها و همزمان با آتاتورک در ترکیه، فاجعه مسجد گوهرشاد را با قتل عام هزاران نفر بوجود آورد. برگزاری مراسم دینی از عزاداری سیدالشهداء تا هر چه که بنام دین و آئین بود را ممنوع کرد و برخورد شدید با عاملان آن از زن و مرد را پیشه خود ساخت. با لباس پیامبر برخورد کرد و با روحانیون به ستیز برخاست.
پدر(رضاشاه) تا میتوانست مردم ایران را تحقیر کرد. در یورش متفقین، کشور را تسلیم آنان کرد. ایران میدان ترکتازی قدرتهای مختلف شد و به سر مردم ایران آن آمد که سعی میکردند وقایع تلخ و جانکاه آن دوران هیچگاه برای ایرانیان بازگو نشود.
در دوران پسر(محمدرضا) راه شکست خورده و بدفرجام پدر ادامه یافت. سرسپردگی پدر به قدرت بیگانه این بار هم به انگلیس و هم به امریکا تداوم یافت و رشته وابستگی بیش از گذشته تا اعماق نظام اداری و اجرایی کشور رسوخ کرد.
برخورد شدید و زجرآور با دینداران و همه مظاهر اسلام ناب با حاکم کردن قدرت ابلیسی ساواک و سپردن مقدرات کشور به امریکا و صهیونیسم، تصویر جدید و تکراری پدر بود توسط پسر آنهم با یک ملت واحد.
جنایتی خفتآور در قالب فرهنگ
پسر با همه آلودگیهای فردی و خانوادگی و عمق وابستگی سیاسی و اعتقادی به بیگانگان، بدترین جنایت را نسبت به مردم کشورش انجام میداد که چوب حراج زدن به ناموس این ملت و خوار و خفیف و وسیله اطفاءشهوانی کردن دختران و زنان این سرزمین برای امریکائیان، یکی از موارد پرشمار خیانتهای او و فرح پهلوی بود.
راهاندازی انتخاب دختر شایسته از سوی فرح به عنوان یک حرکت فرهنگی که کاملاً یک اقدام کثیف جنسی و شهوانی برای بیگانگان و عیاشان دربار و در رأس آنان شخص شاه، تحقیر روزمره بانوان این دیار غیرت و دینداری بود.
انقلاب و رهایی زنان از یوغ فرهنگبرهنگی
زنان و دختران در ایران قبل از انقلاب به دلیل شرایط ناسالم موجود در جامعه، حضوری کمرنگ در اجتماع داشتند؛ اما بعد از انقلاب، زنان ایرانی با تغییر ارزشها حضوری گسترده در آموزش عالی یافتند به طوری که بیشترین تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهها را امروز زنان و دختران به خود اختصاص دادند.
با تغییر نگرش نسبت به زن بعد از انقلاب اسلامی، زنان حضور پررنگی در عرصه اجتماعی و سیاسی پیدا کردند. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب با عدم پذیرش نگاه سنتی نسبت به زن و ایجاد نگرشی نو، زمینه رهایی زنان از بند باورهای غلطی که در ساحت دین ریشه دوانده بود را مهیا کردند تا زنان با پی بردن به ارزش واقعی خویش تواناییهای بالقوه خود را در عرصههای مختلف به خصوص در زمینههای علمی و اجتماعی به نمایش بگذارند.
آزادی در بیبندوباری، بردگی برای زنان ایرانی
زنان معتقد به اصول و باورهای مذهبی، در ایران قبل از انقلاب محدودیتهای بسیاری برای حضور در اجتماع و دانشگاهها داشتند تا جایی که بسیاری از دختران و زنان ایرانی به دلیل فضای ناسالم و بیبند و باری حاکم بر دانشگاهها و مدارس از ادامه تحصیل باز میماندند و به این ترتیب استعدادهای بیشماری از بین میرفت و هرگز فرصت شکوفایی نمییافت. بعد از انقلاب با تغییر ارزشها زنان و دختران ایران فرصتهای طلایی برای حضور در اجتماع و ادامه تحصیل یافتند و به این ترتیب زن ایرانی برمبنای ماهیت انسانی خویش نه مبنای شرایط ظاهری حضور خود را در توسعه علمی و اجتماعی ایران به اثبات رساند و یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی با حضور ارزشی زنان در اجتماع و مراکز آموزش عالی رقم خورد.
اسلام عزتبخش زنان فهیم و عفیف
با پیروزی انقلاب اسلامی، قانون اساسی جمهوری اسلامی تا حد زیادی فرصتهای برابری را برای زنان و مردان برای ایفای نقش در مسئولیتهای بالای مملکتی در نظر گرفت؛ بنابراین با وجود چنین نظام حقوق سیاسی و همچنین فرهنگ سیاسی مشارکتی، شرایط مهیا شد که زنان بتوانند حضور خود را در عرصههای مختلف علمی، اجتماعی و سیاسی به اثبات برسانند.
امروزه شاید هیچ صاحبنظری منکر این واقعیت نباشد که جامعه ایران تقریباً در دو، سه دهه گذشته، خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی، تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی خطیری را سپری کرده است. یکی از مهمترین این تحولات، همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، گسترش آموزش عالی در سطوح و مقاطع گوناگون بوده است. این رویداد با حضور و مشارکت چشمگیر زنان و دختران در آموزش عالی همراه بوده است و این تحول مهم در جامعه ایران؛ یعنی گسترش آموزش عالی بطور اعم و افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی بطور اخص از ابعاد گوناگون قابل تأمل و نتیجه تغییر ارزشها در ایران بعد از انقلاب است.
دانشگاه و دانشآموختگی بانوان به برکت انقلاب اسلامی
بعد از انقلاب، تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی در کلیه رشتهها افزایش چشمگیری داشتند در کنار این امر حضور مشهود زنان و دختران در رشتههای گوناگون از نقاط قوت توسعه عدالت آموزشی در کشور است تا جایی که در دورترین نقاط ایران که تا دیروز نشانی از زنان تحصیلکرده وجود نداشت به برکت انقلاب و تغییر ارزشها بسیاری از رتبههای تک رقمی کنکور سراسری و مقاطع تحصیلات تکمیلی را دختران و زنان نقاط محروم ایران تشکیل دادند.
در ایران دهه ۹۰ بیش از نیمی از دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی را زنان و دختران تشکیل میدهند تا جایی که امروز سکان بسیاری از مراتب حساس و مهم کشور از مجلس تا وزارتخانه را زنان ایرانی با حفظ ارزشهای اسلامی برعهده دارند.
همزمان با انقلاب اسلامی یعنی سال تحصیلی ۵۸-۱۳۵۷ تعداد پذیرفتهشدگان دورههای آموزش عالی (شامل کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی) در بخش دولتی ۵۶۲۵۷ نفر بود که از این تعداد، سهم زنان ۵/۳۱ درصد بوده است در حالی که بعد از انقلاب بیش از نیمی از فارغالتحصیلان آموزش عالی را زنان و دختران تشکیل میدهند.
به نقل از ایسکانیوز؛ افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی ایران بعد از انقلاب را میتوان نوعی استحاله ارزشها نامید. بدین ترتیب که در تحولات جوامع، متغیرها و عوامل انتسابی ارزش، پایگاه و طبقه اجتماعی استحاله پیدا کرده و عمدتاً جای خود را به عوامل اکتسابی ارزش، پایگاه و طبقه اجتماعی داده است. امروزه، اوایل قرن بیست و یکم، نظام پاداش و تنبیه اجتماعی جوامع بر پایه عوامل انتسابی (مثل جنسیت، نژاد، قومیت، رنگ پوست و…) نمیچرخد، بلکه چرخش آن عمدتاً بر مبنای عوامل اکتسابی (تحصیلات، مهارت، شایستگی، دانایی و…) است؛ بنابراین، به نظر میرسد که اکثر جوامع در مسیر نوعی همگرایی ارزشیابی و شایستهسالاری حرکت میکنند که لازمهاش استحاله برخی از ارزشهای سنتی و انتسابی است. از این رو در قرن بیست و یکم و در عصر تکنولوژی اطلاعات IT معیار ارزیابی افراد نه ویژگیهای انتسابی مثل جنسیت، بلکه خصیصههای اکتسابی آنها نظیر تحصیلات است. لذا بر اساس این رویکرد میتوان اذعان کرد که فرض برابری فرصتها در آموزش عالی برای زنان و مردان و افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی در واقع نوعی استحاله ارزشی در قضاوتهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی ایران بعد از انقلاب است که جامعه ایران نیز مستثنی از این استحاله ارزشی نبوده است.
بانوان موفقترین در عرصه دانشگاه
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران در سال تحصیلی ۴۵-۱۳۴۴، ۲۴۸۶ نفر کادر آموزشی داشتند که بر اساس آمار و ارقام موجود، از این تعداد فقط ۲۳۶ نفر (۵/۹درصد) زن بودند. این تعداد (تعداد کادر آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی) در سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹ و ۵۵-۱۳۵۴، به ترتیب به ۶۴۷۴ و ۱۳۳۹۲ نفر رسید که سهم زنان در سال تحصیلی ۵۰-۱۳۴۹، ۳/۱۲ درصد و در سال تحصیلی ۵۵-۱۳۵۴، ۶/۱۳ درصد بود.
بعد از انقلاب اسلامی ایران، تعداد اعضای هیئت علمی دانشگاهها تغییرات قابل ملاحظهای داشته است. این تعــداد در ســال تحصیلی ۵۸-۱۳۵۷، ۱۶۲۲۲ نفر بود که ۶/۱۳ درصدشان را زنان تشکیل میدادند؛ اما در ایران بعد از انقلاب تعداد زیادی از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را زنان تشکیل میدهند.
برچسب ها :انقلاب اسلامی، آموزش عالی،تکنولوژی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0