آقای روحانی! سوگند به انقلاب و مقاومت که نرود میخ آهنین در سنگ
به گزارش قائم آنلاین، مینویسند که روزی کاروانی ایرانی برای فروش کالاهای خود عازم دیاری بیگانه بود. در قدیمالایام کاروانها از دست راهزنان که هر آن و لحظه، شبیخون میزدند و اموال و کالای کاروانیان را به غارت میبردند، در امان نبودند. تمثیلی از ماجرای اقای روحانی و امریکا اما کاروان ایرانی خود را به
به گزارش قائم آنلاین، مینویسند که روزی کاروانی ایرانی برای فروش کالاهای خود عازم دیاری بیگانه بود. در قدیمالایام کاروانها از دست راهزنان که هر آن و لحظه، شبیخون میزدند و اموال و کالای کاروانیان را به غارت میبردند، در امان نبودند.
تمثیلی از ماجرای اقای روحانی و امریکا
اما کاروان ایرانی خود را به سلامت به مقصد رساند و کالای خود را فروخت. در راه بازگشت به کشور، این کاروان در دام راهزنان گرفتار آمدند و تمام اموال و داراییشان و حتی اسب و شتری که بر آن سوار بودند هم به غارت رفت و به تصرف راهزنان درآمد.
کاروانیان هرچه عجز و لابه کردند تا راهزنان را از غارت اموال خود منصرف کنند، نشد. چون راهزنان اصلاً زبان فارسی بلد نبودند.
در میان کاروانیان فرد حکیمی هم حاضر بود. گوشهای نشسته و نظارهگر این اتفاق بود. تاجران کاروان نزد او آمدند و از او خواستند تا با راهزنان صحبت کند. شاید که جمله یا حرف حکیمانه و پندآموزی بزند و با زبان و حرفهای خود دل راهزنان را به رحم آورد.
سکاندار انقلاب و قلب مرده راهزنان
حکیم اما در پاسخ آنها گفت: من با چه کسی باید حرف بزنم؟! اینها پند و اندرز در دلشان نفوذ و راهی ندارد. دل این افراد از سنگ شده. حرف من در دل اینها که این چنین اموال و دارایی شما را به تصاحب خود در میآورند، تاثیری ندارد. “نرود میخ آهنین در سنگ”.
این ضربالمثل را زین پس در مورد افرادی به کار میبرند که از روی ناآگاهی نصایح و اندرز دیگران را قبول نمیکنند و همچنان بر عقیده نادرست خود پافشاری میکنند و راه خطای خود را ادامه میدهند.
رئیس جمهوری که مرغ اصرارش فقط یک پا داشت
حکایت اصرار آقای روحانی در روزهای نخست کاریاش در سال ۱۳۹۲ مبنی بر مذاکره با کدخدای جهان! (امریکا) و تلاش برای رسیدن به یک توافق به هر بهاء و پرداخت هر هزینه، مصداق ضربالمثل سعدی علیهالرحمه در باب دوم گلستان در توصیف اخلاق درویشان است.سعدی
دولت و حامیانش استدلال میکردند که خنثی کردن تلاشهای امریکا علیه ایران با کشاندن او به پشت میز مذاکره، فرصت خوبی برای ایران بوجود میآورد تا بتواند از کمند تحریمها برهد و کشور را بسرعت و سهولت به رفاه و آبادانی رساند و امریکا را هم بسر عقل آورد و یا او را همراه خود ساخت و یا دشمن بیخطر.
تجربههایی که هیچ بکار نیامد!!
با تجربه و سابقه آقای روحانی که سالها دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور و طرف مذاکره با غربیها و درس خوانده انگلیس بود، نمیشد او را متهم به بیتجربگی و یا عدم شناخت ماهیت امریکا و همپیمانان اروپایی او کرد. بدین جهت، مردم هم علیرغم هشدارهای جدی نخبگان و دلسوزان کشور مبنی بر لزوم پرهیز از اعتماد به امریکا و اروپا، باز هم مردم به آقای روحانی اعتماد کردند و انتظار داشتند در کنار مدیریت هوشمندانه و تیزبینانه بر مذاکرات، به ظرفیتهای داخلی توجه و به نیروهای بویژه جوان داخلی اعتماد کند و ضمن اهتمام جدی به شکوفاسازی ظرفیتهای داخلی، به مذاکرات هم بپردازد تا آن رفع تحریمها و استیفای طلبها و پولها و ثروتهای بلوکهشده ایران نزد غرب و امریکائیها هم براساس وعده جدی و مکرر آقای روحانی محقق شود.
نتیجه اعتماد به دشمن پشیمانی است
اما در جریان مذاکرات برخورد محرمانگی از سوی رئیس جمهور و هیئت چندنفره مذاکرهکننده و بیخبری مجلس، مقامات بالای نظام و حتی دبیر شورای عالی امنیت ملی از محتوای مذاکرات و سرانجام رسیدن به برجام و پسابرجام و نتائج تقریباً هیچ آن و خروج امریکایی که روحانی و ظریف به آن عمیقاً دل بسته بودند و حرف آنها را معتبرتر از امضایشان میدانستند، مردم انتظار داشتند حال که هیچ نصیبی از برجام عایدشان نشد و در ازاء آن بزرگترین مولفه قدرتشان در صنعت هستهای و غنیسازی ۲۰درصدی و از بین بردن بیش از ۱۰تن اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی، لااقل پس از بدعهدی امریکا آقای روحانی از برجام خارج میشد و با علم به اینکه اروپا کارهای نیست همچنانکه خود آقای روحانی در ابتدای سال ۹۲ با همین استدلال که با اروپا چند سال مذاکره کردیم و اروپا را وابسته به امریکا دیدیم که در مقاطع حساس مذاکره از امریکا اجازه و دستور کار میگرفتند، توانست با فشار به رهبری از او اجازه مذاکره مستقیم از امریکا را بگیرد، حال چه لزومی به ماندنمان در برجام وجود داشت تا اروپا هم با وقتکشی نهایت به این نتیجه کاملاً واضح برسد که آقای روحانی نیاز دارد برجام را برای اعتبار سیاسی خود و جریان خاص در کشور حفظ کند و به هیچ وجه حتی با پرداخت هزینه کلان از منافع ملی کشورش از برجام خارج نمیشود، بدین جهت، اروپا هرطور بخواهد ایران را تحقیر میکند و دستاورد ایران از برجام را با هزار منت، خرید نفت در ازاء فروش غذا و دارو قرار میدهد که واقعاً جسارت بزرگ و وقیحانه به ملت بزرگ ایران است و آنهم با شرط پذیرش اف، آی، تی، اف.
شرائط کنونی نیازمند اعتراف شجاعانه است
بطور قطع آقای روحانی باید به این پرسش عمومی پاسخ دهد که چرا اینهمه انفعال و ضعف در قبال عدهای پرمدعا که اصول اولیه حقوق بشر در کشورشان را رعایت نمیکنند و پایههای مشروعیت مردمیشان کاملاً لغزان و سست است؟!.
بیماری درمانناپذیر امریکا و اروپا
قرآن در توصیف منکران حقیقت و مداومان انکار میفرماید که در قلوب آنان بیماریای وجود دارد که بهیچ عنوان پذیرای حقیقت نخواهند بود و بیماری آنها دائم روبه تزاید است.
در ماجرای برجام و اثبات چند دهباره بیتعهدی و عهدشکنی امریکائیها، دولت آقای روحانی آنچنان رابطه فردی و حرفهای با امریکائیها را صمیمی کرده بود که پیادهروی طولانی و توأم با خوش و بشهای صمیمانه آقای ظریف با جان کری داد همه را در آورد بویژه هنگامی که او حرف و قول جان کری را قاطعانه معتبر و بینیاز به امضاء او ذکر کرده بود.
اگر بخواهیم خود را با معیارهای قرآنی تنظیم کنیم، نباید به هیچ عنوان به دشمنان آنهم امریکا این شیطان بزرگ زمانه ما اعتماد میکردیم و مذاکره با این شیطان را آنچنان سری بدانیم که حتی مفاد آن را در اختیار مراجع ذیصلاح نظام اسلامی هم قرار ندهیم و این کار غلط را متاسفانه آقای روحانی و تیم پیرو او انجام داده بودند و لطماتی را متوجه کشورمان کردند.
حسابی که روحانی باید با امریکاییها تسویه کند
در چنین شرائطی که امریکا و اروپا زبان کشورمان را نمیفهمند و درک شیطانی از انقلاب و مردم و کشورمان دارند و دائم میخواهند با تحقیر ایرانیان و دلخوش کردن رئیس جمهور کشورمان به مذاکره و رسوخ عناصر نفوذی خود به سطوح بالای مدیریتی کشور و ایجاد نارضایتی برای مردم توسط این نفوذیها با ایجاد گرانی و کلافه کردن مردم، زمینه فروپاشی نظام اسلامی را فراهم بیاورد، واقعاً جا دارد آقای روحانی با الهام از روحیه انقلابی مردم و رهبری موضع قاطع اتخاذ کرده و با گفتن “مرگ بر امریکا” و اظهار صریح این شعار عمومی که “من یک انقلابیام”، شایعات پیرامون خود را بزداید و به جرگه مبارزان ضداستکباری و ضدامریکایی مردممان بپیوندد و این یعنی، اغاز حرکت جهادی در تمام حوزهها از جمله عرصه اقتصاد مقاومتی و رسیدن به سربلندی جهانی.
برچسب ها :اروپا،مدیریت، انقلاب
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0