به گزارش قائم آنلاین، سفر جناب آقای بشار اسد رئیسجمهوری سوریه به ایران و دیدار وی با رهبر انقلاب و رئیسجمهوری ایران یک سفر تاریخی و مهم در ابعاد گوناگون است. از این رو، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتاری از آقای مسعود اسداللهی، کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالمللی و منطقه به تحلیل و بررسی پیامها و پیامدهای سفر آقای بشار اسد به تهران و دیدار وی با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی پرداخته است.
شاید بهترین عنوانیکه میتوان برای موضوع سفر رئیسجمهوری سوریه به ایران تعیین کرد، نامگذاری آن بهعنوان «سفر پیروزی و استمرار» است؛ چراکه این سفر هنگامی صورت گرفت که ما شاهد پیروزیهای نهایی در سوریه هستیم. هرچند هنوز مراحلی برای تکمیل پیروزی باقیمانده است، اما حجم پیروزیهاییکه تاکنون بهدستآمده آنقدر زیاد است که ما میتوانیم به جرأت بگوییم در مراحل پایانی بحران سوریه قرار داریم.
در طول هشت سال بحران سوریه مرتباً هیئتهای دیپلماتیک و سیاسی-نظامی ایران و سروریه به کشور مقابل سفر میکردند و هیچگاه این دیدارها قطع نشد، اما در ماههای اخیر شاهد گسترش سطح دیدارها هستیم. ماه قبل معاون اول رئیسجمهور در رأس هیئتی بلندپایه به سوریه سفر کرد و قراردادهای مهمی برای گسترش همکاریهای اقتصادی، اجتماعی، هنری و حتی ورزشی امضا شد. میتوان گفت: هماکنون روابط دو کشور از لحاظ اقتصادی هم وارد یک رابطهی راهبردی شده است.
با این حال در طول بحران به خاطر مسائل امنیتی، فرصت نشده بود که آقای بشار اسد به ایران سفر کند. حال این فرصت مقارن با پیروزیهای بسیار بزرگ شده است.
گسترش رابطهی راهبردی دو کشور
این سفر جز جنبهی دیدار طرفهای پیروز در بحران سوریه، بُعد مهمی دیگری نیز دارد و نشان میدهد بهرغم همهی فشارهایی وارده از سوی آمریکا، اسرائیل، جهان غرب و بعضی کشورهای عربی به دولت سوریه برای کاهش سطح روابط با ایران شاهد گسترش رابطهی راهبردی میان دو کشور و استمرار آن هستیم.
موضوع حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه و همچنین حزبالله یکی از موارد بحثبرانگیز و چالشی مدنظر غرب و جهان عرب است. بهرغم همهی این فشارها دولت سوریه معتقد است این روابط راهبردی نهتنها کاهش بلکه بایستی گسترش یابد چراکه پیروزی بهدستآمده نتیجهی همین رابطهی راهبردی است. این نکته کاملاً حائز اهمیت است چراکه آقای بشار اسد با این سفر تأکید مجددی به روابط راهبردی میان ایران و سوریه داشته که با فشارهای خارجی تضعیف نمیشود بلکه با توجه به تحولات سیاسی که در صحنهی سوریه اتفاق افتاده است.
دولت سوری بیشازپیش به اهمیت روابطش با ایران پی برده است و علاوه بر پیروزیهای نظامی در عملیات نظامی، اکنون نیز نیازمند استمرار این رابطه در روند سیاسی است.
در روند مذاکرات آستانه به عینه شاهد بودیم که طرف سوری بسیار تلاش داشت تا از حمایت طرف ایرانی در مذاکرات بهرهمند باشد. همواره با طرف ایرانی مشورت میکرد تا بتواند مواضع سوریه را از موضع قدرت بالا مطرح کند.
انعکاس خبری این سفر در سطح دنیا بسیار گسترده بود و بسیاری از شبکهها برنامههای ویژهای را برای بررسی این سفر و پیامدهای آن نمایش دادند و هنوز با گذشت بیش از ۴۸ ساعت از سفر باز هم اکثر رسانهها به این سفر و پیامدهای آن میپردازند.
روابط دو کشور؛ برادرانه و فراتر از راهبردی
نحوهی استقبال رهبر انقلاب از جناب بشار اسد آنچنان صمیمی و دوستانه بود که نشان میداد روابط دو کشور حتی از سطح راهبردی نیز فراتر است. روابطی برادرانه و صمیمی که بدون هیچگونه شائبهای است. در واقع ایران پیروزی سوریه را پیروزی خود میداند.
آنچه ایران در دفاع از سوریه انجام داد ادای دین تاریخی بوده به خاطر حمایتهای سوریه در جنگ تحمیلی ایران و مواضعیکه علیه تجاوزگری صدام داشت و در واقع پاسخی به مواضع مؤثر سوریه در دههی شصت است و علاوه بر این موضوع نشاندهندهی ثبات و استواری دو کشور در همپیمانی است. این پیمان بر اثر عواطف و احساسات شکل نگرفته است. بیش از چهل سال است که بهرغم همهی مشکلات این همپیمانی راهبردی ادامه پیدا کرده و روزبهروز گسترش پیدا میکند.
نقش رهبری بشار اسد در پیروزی سوریه
حضرت آیتالله خامنهای بر پایمردی، مقاومت و استقامت دولت و ملت سوریه و نقش آن در پیروزی بزرگ اشاره داشتند و بهطور ویژه نقش آقای بشار اسد و مقاومت و پایمردی وی را مطرح کردند و این پیروزی را مدیون پایمردی شخص بشار اسد دانسته و فرمودند که بایستی نقش مؤثر رهبران یک کشور برای ادامهی پایمردی و استقامت مردم توجه داشت.
در بحران اکراین شاهد بودیم که رئیسجمهور وقت آن کشور از حمایت قدرتمند روسیه نیز بهرهمند بود، اما با وقوع دو سه تظاهرات بهاصطلاح «انقلاب رنگی»، قبل از هر درگیری خاصی از کشور گریخت و بدون هرگونه مقاومتی تمام معادلات قدرت را برهم ریخت. پس از آن حرکتی که توسط جهان غرب حمایت میشد، در اکراین به قدرت رسید و مشکلات زیادی را میان روابط روسیه و اکراین دامن زد. تا جاییکه روسیه وارد عمل شد و شبهجزیرهی کریمه را باز پس گرفت و سپس بحرانهایی میان روسیه و غرب شکل گرفت که سبب تحریم روسیه شد. این نشان میدهد که وقتی مسئول یک کشور پایمردی نداشته باشد حتی اگر حمایت هم از او وجود داشته باشد باز هم شکست خواهد خورد.
این روزها هم شاهد توطئهای هستیم که علیه ونزوئلا در جریان است. در این توطئه میبینیم آقای مادورو رئیسجمهور ونزوئلا تا این لحظه بهرغم فشارهای بسیار سنگین غربیها، بسیار قوی ایستاده و تا به اکنون تزلزلی نداشته است. اگر او نیز همچون آقای بشار اسد تا آخر با قدرت ایستادگی کند قطعاً میتواند این توطئه را با شکست روبرو کند. همانطور که در انتخابات اخیر نیز شاهد بودیم مادورو از حمایت بیش از شصتدرصدی مردم برخوردار است. اما اگر دچار سستی شود این احتمال میرود که سناریوی اکراین در ونزوئلا نیز تکرار شود.
هنگامیکه این نمونهها را میبینیم به نقش مؤثر رهبری اسد پی میبریم چراکه حجم توطئه و مشکلات سوریه بسیار بیشتر از ونزوئلا و اکراین است. چیزی نمانده بود که تمامی سوریه به دست مسلحین بیفتد. حتی به نزدیکی دفتر کار آقای بشار اسد نیز رسیده بودند، اما شخصیت قدرتمند اسد بینظیر بود. در این زمینه کمکهای جمهوری اسلامی ایران، حزبالله و همپیمانان سوریه نیز مؤثر واقع شد.
موضوع مهم دیگر این است که در این دیدار رهبر انقلاب اشاره کردند که پایمردی و مقاومت سوریه در مقابل این توطئه سبب شد تا شخص آقای بشار اسد بهعنوان قهرمان جهان عرب شناخته شود و اکنون حتی دشمنان رئیسجمهوری سوریه سخنی از کنارهگیری اسد به میان نیاورده و بحث این است که چگونه باقیماندهی گروههای مسلح را بتوانند به نحوی در مناطقی مثل ادلب حفظ کنند. بشار اسد همانند پدرش آقای حافظ اسد از شخصیت فردی قویای برخوردار است و اکنون تبدیل به قهرمانی در جهان عرب شده که توانسته توطئهای که صدوپنج کشور از آن حمایت میکردند را شکست دهد.
در ابتدای بحران سوریه شاهد بودیم اجلاسهایی تحت عنوان دوستان سوریه تشکیل میشد و بزرگترین دولتهای غربی، عربی، آسیایی، آمریکای لاتین و اروپا در این جلسات شرکت داشتند و از مسلحین حمایت میکردند. این مقاومت باعث شد تا این توطئه خنثی شود؛ بنابراین مظهر و سمبل این مقاومت یعنی بشار اسد تبدیل به یک قهرمان شده است و بهعنوان یک الگو از وی یاد میشود.
تقویت کل محور مقاومت
همچنین رهبر انقلاب اشاره داشتند که مقاومت سوریه باعث تقویت کل محور مقاومت نیز شده است. یعنی تنها مؤثر در سوریه نبوده بلکه کل محور مقاومت بهرهمند شدند. اعضای محور مقاومت وارد این بحران شدند و مقاومت کردند؛ پیروزی سوریه در حقیقت پیروزی محور مقاومت است. در مقابل محورهایی که در مقابل محور مقاومت تشکیل شدند همچون محور اعتدال یا محور کشورهای غربی عربی، ائتلافهای بینالمللی و … همگی شکست خوردند.
مخالفت رسمی با طرح «منطقه امن»
رهبر انقلاب موضوع بسیار مهم دیگری را نیز مطرح کردند. بحث ایجاد منطقهی بهاصطلاح امن در شمال سوریه یکی از موارد بسیار حائز اهمیت است. بهرغم شکستهای بزرگی که مسلحین خوردند اکنون شاهد هستیم که متأسفانه در صحنههای سیاسی تلاشهایی صورت میگیرد تا دولتهای حامی مسلحین با ترفندهای مختلف این شکستها را جبران کنند. یکی از این مباحث، موضوع ایجاد منطقهی امن در شمال سوریه است بهخصوص در شرق فرات و همچنین در منطقهی ادلب که حتی بهطور رسمی در دست مسلحین است.
آمریکا توافقاتی با ترکیه داشته است. بعد از اینکه بحث خروج نیروهای آمریکایی از سوریه توسط ترامپ مطرح شد به این توافق رسیدند تا آمریکاییها مانع ورود ارتش ترکیه به شمال سوریه نشوند و این ارتش نهفقط در منطقهی منبج در استان حلب که در غرب رودخانهی فرات قرار دارد بلکه در شرق رودخانهی فرات نیز نواری از شمال را حتی تا عمق پنجاه کیلومتر تصرف کنند و به این ترتیب میتوان گفت: اگر این اتفاق بیفتد تقریباً نوار شمالی کشور سوریه یعنی از شرقیترین نقطه که منطقهی قامشلی است تا غربیترین نقطهی شمال سوریه در منطقهی افرین، تحت تصرف ارتش ترکیه درخواهد آمد.
علاوه بر آن منطقهی ادلب که در غرب سوریه است و رسماً جبهه النصره بر آن حاکم شده تبدیل به منطقهای خارج از سیطرهی دولت مرکزی سوریه خواهد شد؛ و با توجه به نوع عملکرد دولت ترکیه تا به اکنون نیز قصد خروج از این مناطق را ندارند و تغییر جمعیتی را در این مناطق شاهد هستیم. تحت عنوان بازگردانی آوارگان جنگی سوری در ترکیه بهجای اینکه آوارگان به شهرهای اصلی خود بازگردانده شوند، دولت ترکیه درصدد این است تا آوارگان را به همین نوار شمالی آورده و ساکن کند و نوعی تغییر جمعیتی علیه کردهای منطقه ایجاد کند و از طرفی ارتش ترکیه چنان وجود خود را در شمال سوریه تثبیت میکند که حتی در زمینهی امور اداری نیز میبینیم تابلوی ادارات به زبان و خط لاتین ترکی تغییر یافته و پرچمهای ترکیه و عکسهای اردوغان را بر سر در ادارهها نصب میکنند. این موارد نشان میدهد که دولت ترکیه به دنبال تحقق ایدهی تاریخی خود است. دولت ترکیه معتقد است شمال سوریه و عراق بخشی از ترکیه است و بایستی این منطقهی مهم و وسیع و حاصلخیز به ترکیه برگردانده شود درحالیکه این منطقه عمدتاً منطقهای عربنشین و کردنشین بوده است. اگر توافق میان آمریکا و ترکیه عملی شود به معنای تجزیهی سوریه خواهد بود.
رهبر انقلاب بهصراحت موضوع ممانعت از تشکیل منطقهی امن را مطرح کردهاند که دولت سوریه بایستی به هر نحوی مانع تشکیل این منطقه شود؛ و نبایستی شکستی که مسلحین خوردند در زد و بندی سیاسی اینگونه جبران شود.
اهمیت رابطه با سوریه در ایران
دیدار آقای بشار اسد با رهبر انقلاب و همچنین رئیسجمهور ایران تأکیدی به اهمیت روابط دوجانبه است. موضع نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل سوریه نظامی یکپارچه است. هرچند ممکن است در داخل کشور جریانات سیاسی و دیدگاههای متفاوت سیاسی در مورد سوریه وجود داشته باشد، اما نظام و مسئولین نظام، دید یکپارچهای دارند. شکی نیست که نظام جمهوری اسلامی بهصورت یکپارچه در سیاست حمایت از سوریه وحدت نظر دارد و این پیامی برای دنیا است.
پیامی جدی برای اسرائیلیها
نکتهی حائز اهمیت دیگر این است که سفر بشار اسد به ایران کمی قبل از سفر نتانیاهو به مسکو و دیدار وی با پوتین انجام شد. این زمانبندی نشاندهندهی این است که این دیدار پیامی جدی برای اسرائیلیها دارد؛ که گمان نبرند با یک سری حملات هوایی و فشار آوردن به دولت سوریه باعث بحران میان روابط ایران و سوریه خواهند شد.
در چنین وضعیتی آقای بشار اسد به ایران سفر کردند و دیدارهای بسیار مهم و راهبردی صورت گرفت تا پیامی بهطرف اسرائیلی باشد و همچنین کشورهای دیگر که در بحران سوریه مؤثر هستند و نبایستی بههیچعنوان در معادلات خود محاسبه کنند که سوریه تحتفشار خواهان خروج نیروهای ایران از سوریه خواهد شد. رابطهی دو کشور رابطهای عمیق است و جالب اینجا است که هر چقدر فشارها بیشتر شده است اتفاقاً روابط دو کشور گسترش بیشتری پیدا کرده است.
گسترش رابطه اقتصادی، اجتماعی و صنعتی با سوریه
ما در طول چهل سال رابطهی راهبردی میان دو کشور شاهد بودیم که در بخش اعظمی از این سالها روابط در حد راهبردی و نظامی باقیمانده بود و تا حد زیادی به صحنههای اقتصادی و اجتماعی کشیده نشده بود، اما اکنون با توجه به بحرانی که با هدف سرنگونی نظام و همچنین برهم زدن روابط به وجود آمده بود نتیجهی عملی آن درست برعکس چیزی شد که دشمنان مدنظر داشتند.
این روابط درصحنههای تجاری، هنری، صنعتی و زمینههای دیگر نیز گسترشیافته است. پایمردی محور مقاومت و سوریه سبب شد تا روابط عمیقتر شود؛ بنابراین آیندهی این همپیمانی بسیار درخشان خواهد بود البته نباید از توطئهها غفلت کنیم و بایستی با دقت روند سیاسی را دنبال کرده و مواضعی قاطع را اتخاذ کنیم. همانگونه که درصحنههای عملیاتی و میدانی مواضع قاطع اتخاذ کرده و آن را عملی کردیم در صحنهی سیاسی نیز همینگونه عمل خواهیم کرد. قدرت میدانی نیز بایستی در مذاکرات سیاسی انعکاس پیدا کند و دستاورد نظامی به یک دستاورد باثبات سیاسی تبدیل شود. هیچ بحرانی نیست که با راهبرد نظامی بهطور کامل پایان یابد. هر نوع احمالی بسیار خطرناک خواهد بود و با هوشیاری و صلابت تلاشها را ادامه خواهیم داد تا زمانیکه محور مقاومت و سوریه بهطور کامل از شر این توطئه خلاص شوند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0