جهاد مغنیه از فرماندهی تا شهادت
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از عصرهامون، شهادت بالاترین مقام الهی و اوج نزدیکی بشر به خداست و شهدا به عنوان بهترین الگو برای مومنان شناخته می شوند که با تامل در زندگی آنان و شناخت خصوصیات و اخلاقیاتشان می توان تا حد زیادی در زندگی موفق شد و در این دوران که تمامی
به گزارش قائم آنلاین، به نقل از عصرهامون، شهادت بالاترین مقام الهی و اوج نزدیکی بشر به خداست و شهدا به عنوان بهترین الگو برای مومنان شناخته می شوند که با تامل در زندگی آنان و شناخت خصوصیات و اخلاقیاتشان می توان تا حد زیادی در زندگی موفق شد و در این دوران که تمامی کفر برای نابودی اسلام ناب محمدی(ص) بسیج شده اند جوانان کشورمان با تکیه بر باورهای ناب انقلابی و الگوگیری از شهدای راه حق خواهند توانست همچون همیشه این کشور و انقلاب را در برابر دشمنان بیمه کنند.
یکی از این شهدای جوانی که الگوی مناسبی برای آینده سازان ایران می تواند باشد شهید جهاد مغنیه است که به گفته سردار سلیمانی بهترین الگو برای نسل جوان کشورمان بوده که عمرش را همچون پدر بزرگوارش صرف مبارزه با ظلم و استکبار کرده بود.
شهید جهاد عماد مغنیه، در سال ۱۹۹۱ در “طیربا” لبنان در خانواده ای مبارز و انقلابی متولد شد، پدرش عماد مغنیه، معروف به “حاج رضوان” نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد تا ادامه دهنده راه پدر و عمو در مبارزه با استکبار و ظلم باشد، وی همواره در کنار پدرش که یکی از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضوری فعال و اثرگذار داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگ و ویژه ای با سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی داشت به گونه ای که بسیاری سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی را به عنوان پدران معنوی شهید جهاد عماد مغنیه می شناسند.
جهاد مغنیه از فرماندهی تا شهادت
شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که ۲۳ سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند به همین دلیل در پی این سالها صهیونیستها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند.
شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد، در طول سالهای حضور داعش در سوریه و جنگ داخلی در این کشور، حزبالله لبنان موفق شد با حمایت استراتژیک ایران و سوریه بخش اعظم زیرساختهای بلندی های “جولان” را به دست گرفته و با احداث پایگاهی مهم در این منطقه خط دفاعی خود را مستحکم ترکند، مسئولیت اول این پایگاه را شهید جهاد مغنیه، پسر “حاج رضوان” و مسئولیت دوم نیز با”سمیر قنطار” است که در سال ۲۰۰۸ در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد.
اهمیت این منطقه زمانی افزایش یافت که مخالفان مسلح توانستند پیشروی هایی در این منطقه داشته باشند و کنترل گذرگاه “قنیطره” و منطقه “تل الحاره” را به دست گیرند، اتفاقی که تاثیری بسیار در نقشه استراتژیک منطقه گذاشت، بعد از آن حزب الله متوجه این منطقه شد و با حمله گسترده توانست کنترل این مناطق را به دست گیرد و نیروهای مخالف سوری را به عقب براند.
از آغاز حضور حزب الله در منطقه، خطوط دفاعی گوناگونی در این نقطه استراتژیک احداث شد به گونه ای که هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرد تا به این ترتیب از عبور گروهک های تروریستی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری شود.
روزنامه صهیوینیستی «هاآرتص» در گزارشی ادعا کرده که خمپاره کاتیوشای ۱۰۷ میلیمتری که در جریان جنگ اسرائیل علیه غزه در تابستان گذشته از جولان به سمت اسرائیلی ها شلیک شد نیز از سوی عناصر حزب الله در این منطقه شلیک شده بود.
اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده سردار سلیمانی شرکت کرده بود. فرزند خوش سیمای حاج رضوان درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش آمد می گفت، گاهی شانه های سردار را می بوسید و سردار گاه بر می گشت و با او نجوا می کرد، رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد سردار گاه او را به بعضی از میهمانان معرفی می کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می کشیدند.
همان جا بود که یادگار حاج رضوان در حلقه دوستان پدرش و حامیان مقاومت قرار گرفت این شهید جوان در زمان حضور در ایران با فرزندان شهدای گرانقدر علی اکبر شیرودی، هاشم ساجدی، محمدابراهیم همت، علیرضا عاصمی، حمید باکری و داوود کریمی دیدار داشت و تصاویر ثبت شده از این دیدار یادآور زنجیره مقاومتی است که در سراسر کره خاکی برابر ظالمان بزرگی چون رژیم اشغالگر صهیونیستی تا ابد پابرجاست.
کلام پرحرارت جهاد مغنیه که در سخنرانیهایش در جمع مردم لبنان بیان شده بود، یادآور شوری بود که عماد مغنیه در سر داشت و دلاوریهای پدر را مقابل دیدگان ظاهر میساخت.
سخنان جهاد مغنیه
شهید جهاد مغنیه بارها در مناسبتهای مختلف به بالای منبر میرفت و سخنرانی می کرد که بارزترین آنها سالگرد ترور پدرش در دمشق بود که در سال ۲۰۰۸ انجام شد.
متن این سخنرانی به شرح زیر است:
«ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمیشناسد؛ چرا که آنها بهوسیله مرگ در مسیر خدا صعود کردهاند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمیکند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده میبیند و آنچه که به قلب کسی خطور نکرده به قلب وی خطور میکند.
ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدند. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هر چقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند میایستیم و افتخار میکنیم که میوههای سالها جهاد با چشمانی باز هستیم، با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند.
ما فرزندان مدرسهای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمیکنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس میگیریم.
ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، بردهای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست.
ما امروز اینجا آمدیم تا به دشمن صهیونیستی بگوییم که اگر خونی را ریختی این خونها جویهایی میشود در مسیر قدس و فلسطین. ما آمدهایم که به مجاهدان و مبارزانی که در مسیر شهدا گام برمیدارند بگوییم که ثبات زمین از پافشاریهای شماست و ثبات آسمان از ثبات شما میباشد و ما و شما قسم خوردهایم که سلاحهایمان را رها نسازیم و مرزها را ترک نکنیم.
ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم؛ مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی. ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغهایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون پیروزی محقق میگردد.
اما در آخر سخن التفاتی به آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان -روح من و همگان فدای خاک پای ایشان باد- میکنیم؛ ای آقا و مولای ما، برای ما نزد خدای متعال شهادت طلب کن که ما تا آخرین نفس در راه خدا ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راهِ پر از قربانی و فیض و سرور این است که خود و ارواحمان را فدای این خط مقدس سازیم؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال.
بسم الله الرحمن الرحیم أُذن للذین یقاتلون بأنهم ظُلموا، وإنّ الله على نصرهم لقدیر، به آنان که جنگ بر آنها تحمیل میشود رخصت جهاد و نبرد داده شد، زیرا به آنها ستم شده، و البته خداوند بر یارى آنها کاملا تواناست (سوره حج آیه ۲۹)
آخرین کلام ما حمد و سپاس پروردگار جهانیان است و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
شهادت
بر اساس اعلام حزب الله لبنان، در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵ سالروز پایان جنگ ۲۲ روزه غزه و شکست اسراییل در این جنگ، گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید میدانی از شهرک «الامل» در «قنیطریه» سوریه مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند.
این حمله تروریستی هنگامی روی داد که دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه مرزی جولان اشغالی بودند.
یک بالگرد اسرائیلی، دو موشک به نقطه ای در جنوب سوریه شلیک کرد. این بالگرد رژیم صهیونیستی نقطه ای در شهرک «مزرعة الامل» در منطقه«قنیطره» در جنوب سوریه را هدف قرار داد.
کانال ده تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که رژیم صهیونیستی در پشت هجوم «قنیطره» قرار داشته و هدف، ترور یکی از فرماندهان حزب الله بوده است که جهاد عماد مغنیه و «محمد عیسی»، مسئول نیروهای ضربتی حزب الله لبنان، در این حمله به شهادت رسیدند.
شهادت تکاندهنده جهاد مغنیه، فرزند شهید حاج عماد مغنیه، فرمانده نظامی مقاومت که عمق کینه قصابان این رژیم سفاک را نمایان میسازد؛ اما ریشههای جهاد چه بود و به چه پدری تعلق داشت که باعث شد این جوان و گروه مؤثر همراه او این گونه با حمله بالگردهای جنگی رژیم صهیونیستی به شهادت برسند؟
این همان دست یابی به اوج حق و حقیقتی است که هر مومن واقعی برای دست یابی به آن تلاش می کند و موجب می شود تا جوانی ۲۳ساله به نماد مقاومت و ایثار تبدیل شود.
برچسب ها :سردار سلیمانی، شهید، حزب الله
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0