در کنج خانه طلبهها چه میگذرد؟
به گزارش قائم آنلاین، شما در حال زندگی روزمرهتان هستید، وسطش نگاهی به مجازی میاندازید و خبر دسته اولی میبینید که کسی را وسط خیابان به ضرب دو گلوله در سرش کشتند. خبر را از کانالهای مختلف پی میگیرید و تاسف میخورید، شاید هم واقعا تاسف بخورید،کامنتهای مردم را زیر خبر میخوانید، از همان مجازی
به گزارش قائم آنلاین، شما در حال زندگی روزمرهتان هستید، وسطش نگاهی به مجازی میاندازید و خبر دسته اولی میبینید که کسی را وسط خیابان به ضرب دو گلوله در سرش کشتند.
خبر را از کانالهای مختلف پی میگیرید و تاسف میخورید، شاید هم واقعا تاسف بخورید،کامنتهای مردم را زیر خبر میخوانید، از همان مجازی میفهمید قاتل با چند کا فالوور در صفحهاش اعتراف کرده به کارش، و کامنتهای مردم زیر پست قاتل به شما نشان میدهد ما میان دهها قاتل بالقوه زندگی میکنیم، چند روزی افسوس میخورید و تمام! تا دوباره خبری از این دست بیاید و شروع دوباره این چرخه…
کسی اما حواسش نیست به زنی که دارد شام امشبش را مهیا میکند، خانه را تمیز میکند و از ساعت ۷ شب به بعد منتظر همسرش میماند، میان خستگی تکاندن سری به مجازی میزند و خبرها را میبیند.
کسی حواسش نیست که زن کامنتهای مردم را هم میخواند، خوشحالی از قتل یک نفر چون لباسش با بقیه فرق دارد!!! کسی حواسش نیست که زن به لباسهای آویزان پشت در اتاق همسرش چشم دوخته، لباسها را غرق خون تصور میکند به ساعت نگاه میکند، به بچهها به غذای روی گاز و مدام چشمانش بیهدف بین ساعت و لباسها در گردش است…
دیوارهای خانه تنگ میشود اندازه آغوشش که حالا بچههایش را محکم در آن فشرده، کامنتهای شادی توی سرش میچرخد و فکر میکند پشت این در همه غریبهاند و دستها خونی و آماده خنجر کشیدن به هرکس که لباسش با بقیه فرق میکند!
کسی حواسش نیست که زنی تا مدتی بعد از این خبر هر روز صبح که همسرش را راهی میکند و او عمامهاش را سر میگذارد و از در بیرون میرود، تا وقتی که برمیگردد و کلید در خانه را میچرخاند هزاربار ساعت را نگاه میکند، لباسهای شوهرش را بو میکند، به سر بچههایش دست میکشد، هزار بار آهسته میشکند، میمیرد؟
کسی حواسش هست که در دل زنی برای انتخاب بین آرمانهایش و علاقههایش تا چند روز آشوب به پا میشود؟ چند روز جان میکند تا دوباره آدم سابق شود، آدم قبل از شنیدن این خبر؟
میشود هم آرزومند چیزی بود هم نگران وقوعش؟
یک نفر کف خیابانهای همدان کشته شد، شهید شد، جماعتی خوشحالند، جماعتی نگران و متاثر…زنهایی مثل من اما…
من در ذهنم ردیفی دقیقا برابر قاتل برای اویی که کامنت تایید و شادی میگذارد قائلم، همانهایی که توهم ایجاد میکنند برای یک عده گرگ تشنه که به جان آدمها بیفتند چرا که فکر میکنند پشتیبانانشان بی شمارند، از بعضی کامنتها خون میچکد.
پیج اینستاگرام کماکان فعال قاتل را کجای دل داغدارمان جادهیم؟ پلیس فتا خدا قوت.
برچسب ها :عمامه،پلیس فتا، طلبه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0