گلریزان، جشنی برای مهربانی به وسعت عاطفه‌ها

به گزارش قائم آنلاین، با لباس راه راه، همان لباسی که معرف زندانی بودن است، وارد اتاق ملاقات می‌شود. تمام موهایش سفید است و شرم به چهره دارد و پس از توضیح مراقب، با صدایی که به زحمت شنیده می‌شود به ما می‌گوید: “برای تهیه فیلم از زندگی‌ام آمده‌اید؟” سری به انکار تکان می‌دهیم و می‌گوییم: برای گزارش جشن گلریزان آمده‌ایم تا حرف‌های شما را بشنویم.

* زندانی مالی جرایم غیرعمد پس از یک عمر مغازه‌داری

۵۱ سال دارد و همه عمرش مغازه‌دار بوده است و اکنون یکی از زندانیان مالی جرایم غیرعمد است و درباره دلیل زندانی شدنش می‌گوید: صاحب ملک مغازه‌ای که در آن کار می‌کردم، پدرم بود و به او اجاره می‌دادم اما پس از فوت پدرم در سال ۹۴، مشخص شد که یکی از خواهرهایم  از سال ۹۰، ششدانگ مغازه‌ را با خدعه به نام خود زده و طلب ۷۰ میلیون تومان اجاره بها برای این سال‌ها کرده و چون توانایی پرداخت نداشتم، اکنون زندانی شده‌ام.

جمع کردن آبرو و حفظ آن سخت است و ۵۰ سال آبروداری کردم. از ۱۰ سالگی کار کردم تا به جایی رسیدم اما حالا کارم به زندان کشیده است و بخاطر بی‌پولی، وکیل هم نتوانستم بگیرم تا بعد از این همه سال با آبرو زندگی کردن به زندان نیفتم و حالا هم چشم امیدم به کسی است تا کمکم کند.

*حرف از خانواده‌اش، هجوم اشک را به چشمانش می‌آورد

حرف‌هایش را این گونه ادامه می‌دهد: پسرم با کار قطعه زمینی خریده بود و برای پرداخت این بدهی، سعی کردیم آن را بفروشیم اما در رکود این روزها، زمین به فروش نرفت و وقتی پیشنهاد دادیم که خواهرم زمین را ماعوض اجاره بها دریافت کند، با این بهانه که زمین بی‌کیفیت است، قبول نکرد. خیلی‌ها را برای پا درمیانی فرستاده‌ام، اما خواهرم هیچ گذشتی نداشت و به خاطر عدم توانایی پرداخت پول، مرا به زندان انداخته و یک سال و نیم است که مغازه هم بسته شده و اجناس مغازه‌ام را هم نتوانستم در حراج به فروش برسانم و چک خرید اجناس برگشت خورده؛ هر چند چون آدم خوش‌حسابی بوده‌ام آنها حاضر شدند تا هر وقت توانستم کم کم چک‌ها را پرداخت کنم و دلم از این می‌سوزد که غریبه‌ها گذشت داشته‌اند اما خواهرم که همخون من است، چنین گذشتی نداشت.

حرف از خانواده‌اش، هجوم اشک را به چشمانش می‌آورد؛ چراکه زندانی شدنش، آبرویش را برده و موجب سرشکستگی خانواده‌اش شده و آینده فرزندانش تحت تاثیر قرار گرفته است و می‌گوید: دخترم پیش‌دانشگاهی است و از روزی که به زندان افتاده‌ام شب و روزش گریه شده و با خودش صحبت می‌کند و پسرم هم دانشجو است و از خجالت نمی‌تواند بیرون برود و سعی می‌کند برای رفتن به دانشگاه ساعت ۵ صبح از خانه بیرون برود که کسی نباشد تا او را ببیند.

*خاموش  شدن چراغ خانه‌ پدری برای پول

با حسرت و بغض از خانه پدری‌اش صحبت می‌کند و می‌گوید: آخر هفته‌ها همه خواهرها و برادرها در خانه پدری‌ام دور هم جمع می‌شدیم و همه دور بر مادرم بودیم و حالا که خواهرم به طمع حقوق مادرمان، او را نیز برده و امسال عید که درب بسته خانه را دیدم، غم به دلم نشست که بخاطر پول چراغ خانه‌ای را خاموش کرده است.

در حین حرف‌ها، صدای اذان در محوطه زندان می‌پیچد و می‌گوید: به همین اذان که مال دنیا هیچ ارزشی ندارد و هر چه آدم داشته باشد در لحظه‌ای می‌رود و همه ما در سیل اخیر، دیدیم که چه خانه‌ها در لحظه‌ای کامل از میان رفت و همین نشان می‌دهد که مال ماندنی نیست اما رفتار ما می‌ماند.

با آنکه خودش زندانی مالی است و بخاطر نداشتن پول در زندان است از افرادی می‌گوید که بخاطر مبالغ اندکی پول، ماه‌ها در زندان هستند و می‌گوید: کمک به این افراد و شاد کردن دل خانواده‌های آنها، شاید بسیار مهم‌تر از افطاری دادن‌ها و سفره‌های رنگین باشد.

*بی‌ملاقاتی، از هم پاشیدگی خانواده، داغ جدایی از فرزند از جمله تبعات منفی زندانی شدن است

پارسا، زندانی مالی دیگری است که در طی دو سال حبس، حتی یک ساعت هم نتوانسته به مرخصی خارج از زندان برود، چرا که وثیقه نداشته و در این دو سال طعم تلخ تنهایی با طرد از طرف همسرش بیشتر شده است. بی‌ملاقاتی، از هم پاشیدگی خانواده، داغ جدایی از فرزند از جمله تبعات منفی زندانی شدن است که پارسا روزهای زندان را با آنها می‌گذراند و تحمل زندان با حس جدایی و پریشانی خانواده‌اش، فشار روحی مضاعفی برایش ایجاد کرده است.

تمام حرف پارسا این است که اگر خیری پیدا شود تا بخش کوچکی از بدهی او را به شاکیان دهد که بتواند آزاد شود، پس از آزادی دوباره به کار باز می‌گردد و بدهی خود را پس می‌دهد و می‌گوید”زندانی بودنم پول نمی‌شود، من تا در زندان باشم، نمی‌توانم کار کنم و قرضم را پرداخت کنم.”

*لحظات زندان بسیار شکننده و غروب آن دلگیر است

حامد ابراهیمی، مدیر انجمن حمایت از زندانیان قائم‌شهر، سوادکوه و سوادکوه شمالی، با بیان اینکه لحظات زندان بسیار شکننده و غروب آن دلگیر است، گفت: خانواده زندانیان نیز به دلیل عدم حضور سرپرست در سختی بوده و با تهدیدات جدی مواجه هستند و اگر ما دست رد به آنها بزنیم، دست خود را به سمت نااهلان دراز می‌کنند و از این رو، حتی برای ازادی یک نفر  باید همه تلاش کنیم.

وی با بیان اینکه برخی افراد صد میلیون تومان بدهی دارند، اما با ده میلیون تومان آزاد می‌شوند و می‌توانند در بیرون کار کنند و بدهی خود را پرداخت کنند، در رابطه با درآمد حاصل از مراسم گلریزان، گفت: توجه ما به همه خانواده‌های زندانیان است، چرا که خانواده زندانی جرمی نکرده و در عین حال، به زندانیان حوزه غیرعمد نیز کمک می‌کنیم و در شهرستان سوادکوه نیز، این مراسم در روز چهارشنیه، نهم ماه رمضان در شیرگاه برگزار می‌شود.

* تلاش کنیم در جایی که کسی جز خدا ناظر ما نیست، کاری انجام دهیم

ابراهیمی تقارن مراسم گلریزان زندانیان و ماه رمضان را تلفیق مسائل اعتقادی با امور اجتماعی و اخلاقی برشمرد و افزود: بخاطر حفظ آبروی زندانی و خانواده‌اش، کسی نمی‌تواند با آنها عکس یادگاری بگیرد و این حرکت، میدان مانور برای کسب شهرت نیست اما تلاش کنیم در جایی که کسی جز خدا ناظر ما نیست، کاری انجام دهیم.

زندان، یکی از راهکارهای کاهش جرایم است، اما در مواقعی که جرم غیرعمد بوده و در حوزه مالی قرار قرار می‌گیرد، زندان مجازات سختی برای فردی است که در طی عمرش با دنیای جرم و بزه بیگانه بوده و ناگهان و به‌طور غیرعمد در ورطه هم‌بند شدن با دیگر مجرمان قرار می‌گیرد.

*سخت شدن گذران زندگی برای خانواده‌ای که سرپرستش زندانی شده

دوری و طرد از خانواده، از دست دادن آبرو و شغل یک سمت تلخی زندان است و سمت دیگر آن، سخت شدن گذران زندگی برای خانواده‌ای است که سرپرستش زندانی شده است. در موارد بسیار، به دلیل زندانی بودن سرپرست، خانواده زندانی با فشار مالی شدیدی مواجه می‌شوند و همچنین، زندانی شدن و نبود عضوی از خانواده بر دیگر اعضا فشار روحی زیادی وارد می‌کند.

به گزارش بلاغ، یکی از راهکارهایی که از دیرباز در کشور ما برای رهایی این افراد بوده، مراسم گلریزان آزادی زندانیان است. مراسمی که همچون بهاری است در سرمای زمستان زندگی زندانیان.