چشم مازندرانی‌ها روشن، فساد با چراغ خاموش آمده، ترکش‌هایش کشتار به راه انداخته، نمی‌بینید؟!

به گزارش قائم آنلاین، در اینکه از عرصه‌های جدی نبرد با اسلام و مردم ولایی ایران بویژه مازندران عرصه فرهنگ و آنهم روی نوجوانان است، امروزه کسی به خود تردید راه نمی‌دهد که اگر کوچک‌ترین تردیدی وجود داشته باشد از روی بی‌اطلاعی است والا، دشمنان سال‌هاست با آدرس غلط میدان مبارزه خود با جمهوری اسلامی ایران را حوزه‌های اقتصادی و سیاسی نشان می‌دهند که ضمن قبول این عرصه‌های نبرد، باید با تیزبینی و منطق عقلی و تجربه واقع‌بینانه اعتراف کرد که عرصه اصلی جنگ دشمنان در حوزه فرهنگ و هنر و به‌خصوص روی نوجوانان و جوانان و با اولویت اول روی دختران است.

از شاخصه‌های اقتدار ملی ایرانیان، اعتقاد و التزام آنها به دستورات اسلام و برخورداری از اخلاق و معنویت دینی است که به پیر و جوان امکان فداکاری و جان‌نثاری روی اصول و ارزش‌های ایمانی‌شان را می‌دهد که از مصادیق آشکار آن: اداره سال‌های دفاع مقدس، صیانت از انقلاب و کشور با تقدیم جان و مال، رساندن کشور به اوج قله‌های علمی و فنآوری در پرتو سعی و تلاش مجاهدانه و…، را می‌توان ذکر کرد.

طبیعی است که عمده‌ترین تمرکز و سرمایه‌گذاری دشمنان نیز بر تخریب ایمان، اخلاق، معنویت و رفتارهای دینی جامعه باشد. شبیخون فرهنگی امروزه با آثار تخریبی آن دیگر غیرمترقبه و نابهنگام نیست. تلاش‌ها در این زمینه برای از بین بردن روح معنویت و گسترش عوامل فسادزا و تغییر نوع نگاه نسل جدید نسبت به بسیاری از انگاره‌های دینی کاملاً آشکار و با استفاده از ظرفیت‌های قانونی و با مجوز دستگاه‌های متولی حاکمیت در حال وقوع است و باید فراتر از نگاه ظاهری به عمق و خروجی آینده این اقدامات حتی قانونی اندیشید که چه دستاوردی برای انقلاب اسلامی و ملت متعهدمان دارد. آیا تربیت‌شدگان این مراکز که با اصول اولیه اسلامی آشنا نیستند و هیچ اثری از مسلمانی در ظاهر و رفتارشان به چشم نمی‌آید، پرورش‌دهندگان فرزندانی خواهند بود که مروج فرهنگ ایثار و شهادت باشند تا بتوانند این کشور و دستاوردهای شهدای آن را در قبال انواع تهاجم‌های دشمنان بویژه تهاجم فرهنگی و اخلاقی صیانت کنند؟!.

فعالیت مراکز متعدد و متنوع موسیقی در کشور و استان مازندران و برگزاری کلاس‌های پرشمار آموزش انواع ادوات موسیقی و خوانندگی ظرف چندسال اخیر روند روبه رشد فزاینده‌ای داشته و جای این پرسش را قویاً وارد می‌سازد که بین این واقعیت با سند ۲۰۳۰ و تلاش برای مبارزه با حقایق دینی و کشاندن دختران و پسران خردسال بسوی این مراکز و پخش میلیون‌ها سی- دی رقص در مدارس آموزش و پرورش همچنین تلاش برای برگزاری مراسم‌های مختلط تحت عنوان جشن آنهم جشن‌های مربوط به ائمه هدی علیهم‌السلام و استفاده افراطی از موسیقی و خوانندگانی که از دین و آئین هیچ در وجودشان اثری نمی‌توان یافت، چه ارتباطی دارد؟!.

چرا به یمن حضور جریان اصلاحات در تمام مناصب مسئولیتی مازندران، موسسات دینی و قرآنی روز به روز بعلت بی‌توجهی و عدم هیچ‌گونه حمایت در حال تعطیلی و در بدترین وضعیت قابل تصور قرار گرفته‌اند؟!.

در استانی که بالاترین سطح عشق‌ورزی به اهلبیت عصمت و طهارت را در زیارات و مراسم‌های پرشور و شعور مذهبی دارد و در حرکت‌های اسلامی و انقلابی پیش‌تاز است، چرا کوچک‌ترین توجهی به صیانت از این مظاهر دلدادگی در حوزه حجاب و عفاف و مبارزه با جریان‌های دین‌ستیز، که بتدریج با کار هوشمندانه بر روی دختران و پسران نوجوان در مدارس و مهدها و حتی کلاس‌های خصوصی آموزش حرکات موزون(رقص) و آواز و…، در صدد خالی کردن ارزش‌های اخلاقی و دینی از درون نوجوانان و جوانان هستند، نمی‌شود؟!.

پرسش مهم و جدی در اینجاست که چرا جامعه بشدت بر مسائل تحمیلی گرانی‌ها متمرکز شده و در زمین ترسیمی طراحان خود را غفلتاً درگیر کرده و برای مسائل اساسی تغییر سبک و زندگی نوجوانان و جوانان و حتی دختران و همسران خود توجه و چاره‌اندیشی نمی‌کند که دست یر قضا، این همان قصد طراحان اصلی این همه ماجراهاست.

امامان محترم جمعه و روحانیت گرانقدر چرا به این موارد توجه نمی‌کند و بابت تخریب این مالیخولیا که به جان دین و ایمان و معنویت مازندرانی‌ها افتاده، اقدامی انجام نمی‌دهند؟.

این روزها بسیار دیده می‌شود که ابزار موسیقی بر روی دوش نوجوانان و دختران جوان حمل می‌شود و وضع ظاهری آنان گویای این واقعیت تلخ است که علی‌رغم ادعای مروجان سازوآواز و برگزارکنندگان کلاس‌های آموزش حرکات موزون و موسیقی، چیزی جز لهو و لعب و گناه و اختلاط و فساد از درون این مجموعه فعالیت خارج نمی‌شود.

مگر در دوران دولت آقای روحانی قوانین تغییر کرده که تبلیغات برای کنسرت‌ها، کلاس‌های حرکات موزون و موسیقی و استفاده از بهائی‌ها و…، آزاد شده و حجم این فعالیت‌ها بصورت نجومی افزایش یافته و این در شرائطی است که فعالیت‌های دینی موسسات فرهنگی هیچ حمایتی نمی‌شود و بشدت نیز از فعالیت آنان کاسته شده و بسیاری از این موسسات فرهنگی دینی تعطیل نیز شده است.

براستی مدیران ارشد استان و اصلاح‌طلبان حاکم بر مازندران بگویند که با این آهنگ حرکت پنهان قصد دارند مازندران را به چه مقصدی برسانند، مازندرانی که در حال حاضر میزان طلاق‌های آن در برابر ازدواج آمار فوق‌العاده نگران‌کننده‌ای را نشان می‌دهد.

آیا هیچ به این واقعیت تلخ اندیشیده شده که سوراخ کردن کف کشتی جامعه از طریق گسترش هنجارشکنی و سکوت در قبال این روند شیطانی، غرق شدن خودتان و خانواده و دودمان‌تان است؟. اگر در قبال خون شهداء و آرمان این ملت انقلاب‌کرده و خواهان تحول حول ارزش‌های متعالی اسلامی احساس مسئولیت نمی‌شود، لااقل به خود و آینده زن و فرزندان خود بیاندیشید.

برگزاری بزرگترین ارکستر و گروه کر کودک و نوجوان شمال کشور با حضور ۲۳۰ هنرجوی موسیقی با هنرنمایی گروه سازهای کوبه ای و سازهای زهی، سازهای بادی، کر و موسیقی حرکت و نمایش صحنه‌ای، که در سالن هلال احمر ساری به روی صحنه رفت، چه کسانی را شادمان و موجبات نگرانی شدید چه کسانی را فراهم آورد.

حتی عدم برگزاری چنین نمایش‌ها، به‌معنی عدم وجود فعالیت‌های عامدانه و یا ناآگاهانه عده‌ای در تخریب مبانی ارزشی بدنه‌های جامعه نیست. جریانی مخفی و خزنده در مازندران هم مشغول فعالیت دین‌زدایی است که سعی وافر دارد هیچگاه آفتابی نشود تا بتواند بدور از سروصداها کار خودش را کامل کند که در آن صورت دیگر خیلی دیر است و هیچ کاری از کسی ساخته نخواهد بود.

کوتاه سخن جدی اینکه همگان بهوش باشند که ترکش‌های انفجارهای پرشمار خفیف فرهنگی در حال کشتار کبیر و صغیر این استان مظلوم است.