کد خبر : 178375
تاریخ انتشار : شنبه 24 آگوست 2019 - 16:20
-

ماجرای یک امام بی اُمّت

ماجرای یک امام بی اُمّت

به گزارش قائم آنلاین، کاروان حسینی در ادامه مسیر خود به منزلگاهی به نام “زباله” رسید. در این منزل بود که خبر شهادت حضرت “مسلم” به ایشان رسید. حضرت به عدّه‌‏اى که به دنبال او بودند خبر شهادت مسلم را داد. افرادى که به طمع دنیا بودند و یقین‏‌شان کامل نبود، پس از شنیدن خبر

به گزارش قائم آنلاین، کاروان حسینی در ادامه مسیر خود به منزلگاهی به نام “زباله” رسید. در این منزل بود که خبر شهادت حضرت “مسلم” به ایشان رسید. حضرت به عدّه‌‏اى که به دنبال او بودند خبر شهادت مسلم را داد. افرادى که به طمع دنیا بودند و یقین‏‌شان کامل نبود، پس از شنیدن خبر شهادت مسلم از گرد آن حضرت پراکنده شدند و فقط خانواده او و برگزیدگان از یاران، با امام(ع) باقى ماندند.
عده‌ای از یاران به امام گفتند حتماً مردم کوفه با شما این برخورد را نخواهند کرد و گرد شما می‌آیند و به شما کمک خواهند کرد که در این هنگام امام واکنشی جز “سکوت” نداشت (سکوتی که ناشی از بی‌اعتمادی محض به کوفی جماعت بود).
-در قسمتی از زیارتنامه حضرت مسلم(ع) می‏‌خوانیم: ألسَّلامُ عَلَیک أیهَا الفادی بِنَفسِهِ وَ مُهْجَتِهِ الّشهیدُ “الْفَقیهِ” المَظلُومِ الْمَغصُوبِ حَقُّهَ المُنتهِک حُرَمَتُهُ الَّسلامُ عَلَیک یا فادی‏ بِنَفسِهِ ابْنَ عَمِّهِ وَ فَدی‏ بِدَمِهِ دَمْهُ. السَّلامُ عَلَیک یا أوَّلَ الشُّهَداءِ وَ امام السُّعداء … السُّلامُ عَلَیک یا وَحیداً غَریباً عَنْ اهلِهِ بَینِ الأعْداءِ بِلا ناصرٍ وَ لا مُجیبَ : سلام بر تو ای جان نثار، ای شهید “فقیه” و مظلوم، ای کسی که حقّش غصب گردید و حرمتش شکسته شد سلام بر تو که جانت را فدای پسر عمویت کردی و برای حفظ او خون دادی سلام بر تو ای اوّلین شهید و ای پیشوای سعادتمندان، سلام بر تو که میان دشمنان، تنها و بی‌کس بودی و یار و یاوری نداشتی.
کوفه ولایت حضرت مسلم(ع) سلام‌الله را، که نائب خاص امام معصوم بود، نادیده گرفت چراکه حضرت مسلم(ع) معصوم نبود ولی “ولی فقیه” بود.

تاریخ می‌گوید: امام در خصوص شهادت حضرت مسلم(ع) سلام‌الله “تأمل” کردند و قطعاً به نتایجی از میزان “پایداری” اهل “کوفه” رسیدند چراکه کوفه و “کوفی” کاری کرد که امام به این نتیجه برسد که “امّت” ندارد و فقط گروهانی اندک برای قیام باقی مانده است.

امام حسین علیه‌السلام در بین دو راهی بود و آن این بود که یا “سکوت” کند و به مکه برگردد و یا “سازش” کند و به مدینه برگردد که البته حضرت راه سوم که راه عزت و “قیام” بود را برگزید و ادامه داد تا به کوفه برود و “قیام” نماید.

امام خمینی(ره) درسال ۵۷ وقتی در پاریس تبعید بودند طبق قانون مدنی کشور فرانسه نمی‌توانستند بیشتراز سه ماه در آن کشور سکنی داشته باشند بنابراین به امام گفتند: دو راه بیشتر نیست: یا سکوت کن و به عراق برگرد و یا “سازش” کن و به ایران برگرد که امام راه سوم را انتخاب نمود و آن راه “قیام” و نهضت بود که فرمود: “به ایران برمی‌گردم” و به حول قوه الهی به پشتیبانی “ملت” دولت اسلامی تشکیل خواهیم داد.
نتیجه این دو روایت تاریخی این است که امام حسین علیه‌السلام “امام بی‌امت” بود و کوفی عهد شکن “نائب امام” را در بین کوچه‌های تنگ کوفه و خود امام را نیز در نیزارهای کربلا به شهادت رساندند، لکن ملت بزرگ و انقلابی ایران به حدی از اعتلای معنوی و جهادی رسیده بود که امام خمینی(ره) به عنوان “ولی فقیه” با اعتماد کامل نتیجه قیام الی الله را توأم با پیروزی می‌دیدند تاجائی که در ۱۲ بهمن ۵۷ در بدو ورود به خاک مقدس ایران فرمودند من به پشتیبانی این “ملت” دولت تشکیل خواهم داد.

ملت ایران باتبعیت از “ولایت فقیه” نشان داد که امام معصوم علیه‌السلام می‌تواند روی این “اُمّت” و میزان پایداری آن حساب معنوی و انقلابی باز نماید و اگر در عصر کوفه بودند حتماً به حضرت مسلم به عنوان “ولی فقیه” در زمان غیبت معصوم اقتدا می‌کردند.

السلام علی الحسین وعلی اصحاب وعلی اولادالحسین علیهاسلام)والسلام علی المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

میثم معافی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

هجده + 10 =