کد خبر : 181948
تاریخ انتشار : شنبه 14 سپتامبر 2019 - 8:11
-

پیدا و پنهان کاهش قدرت پس‌انداز خانوارها

پیدا و پنهان کاهش قدرت پس‌انداز خانوارها

به گزارش قائم آنلاین، قدرت پس‌انداز خیلی از خانوارهای ایرانی اُفت پیدا کرده است و باید بگوییم که جمعیت کثیری از جامعه کشور، کل درآمد حاصله‌شان صرف هزینه‌ها و مخارج جاری ماهانه آن‌ها می‌شود و این بدان معنا است که درآمد خیلی از خانوارهای ایرانی تا حدی نیست که به پس‌انداز برسد. این واقعیت تلخ

به گزارش قائم آنلاین، قدرت پس‌انداز خیلی از خانوارهای ایرانی اُفت پیدا کرده است و باید بگوییم که جمعیت کثیری از جامعه کشور، کل درآمد حاصله‌شان صرف هزینه‌ها و مخارج جاری ماهانه آن‌ها می‌شود و این بدان معنا است که درآمد خیلی از خانوارهای ایرانی تا حدی نیست که به پس‌انداز برسد.

این واقعیت تلخ بیانگر ان است که تعداد قابل توجهی از خانوارهای ایرانی نتوانسته‌اند در برابر شرایط تورمی اقتصاد، تاب بیاورند و عملا تمام درآمدشان صرف تهیه مایحتاج جاری می‌شود و چیزی برای پس‌انداز کردن باقی نمی‌ماند.

در یک جمله باید گفت که در شرایط کنونی سمت‌وسوی اقتصاد کشور به نحوی است که در کنار کاهش درآمد ماهانه خانوارهای ایرانی، با افزایش مخارج زندگی، قدرت پس انداز مردم، کم و کمتر می‌شود و حتی خیلی از اقشار مردمی مجبورند تا برای اینکه از پس مخارج روزمره خود برآیند، قید پس انداز را هم بزنند.

اما آن‌چه در این مطلب قابل اشاره و کمی نگران کننده است، تداوم این روند در اقتصاد کشور است که بی شک تبعات سوء فراوانی را بدنبال خواهد داشت؛ لذا برای اطلاع بیشتر از علت وقوع این وضعیت در اقتصاد کشور به سراغ یکی از اساتید دانشگاهی علم اقتصاد رفتیم تا به ابعاد دیگر علل کاهش توان پس انداز مردم بپردازیم.

علیرضاپور فرج دکترای اقتصاد در گفت‌وگو با خبرنگار ما اظهار کرد: وقتی جامعه‌ای دچار رکود می‌شود، درآمدها نیز کاهش می‌یابد، در این شرایط از یک‌سو رکود همراه با تورم است و از سویی دیگر نیز قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند.

وی افزود: در چنین شرایطی، تعادل درآمد و مصرف یا همان هزینه خانوارها برهم می‌خورد و این امر موجب می‌شود تا خانوارها دچار فقر بیشتری شوند.

این کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: در چنین وضعیتی، خانوارها مجبورند قسمت بیشتری از درآمد خود را به مصرف اختصاص دهند و از آن‌جا که درآمدها، کفاف هزینه مصرفی خانوارها نمی‌شود، خانوارها مجبورند یا از محل پس انداز یا قرض، زندگی خود را اداره کنند.

این استاد دانشگاه بیان کرد: تمام این مسائل دست به دست هم می‌دهد تا در نهایت، پس انداز خانوارها کاهش یابد و علاوه بر کاهش پس‌انداز، سطح رفاه خانوارها نیز به دلیل کاهش درآمدها و تورم، با کاهش چشمگیری روبرو شود.

این دکترای اقتصاد عنوان کرد: این امر در دراز مدت موجب می‌شود تا خانوارها اگر پس انداز گذشته‌ای داشته باشند، پس انداز خود را مصرف کنند و یا اگر پس اندازی نداشته باشند، از طریق استقراض امورات خود را اداره کنند و قرض هم به مفهوم کاهش پس انداز در دوره‌های آینده است.

پورفرج تصریح کرد: این وضعیت کنونی، وضعیت حداقل ۵ تا ۶ دهک جامعه ما است؛ یعنی چیزی نزدیک به ۶۰ درصد جامعه ما، چنین وضعیتی دارند و باید بگوییم که دهک‌های پایین ۱، ۲ و ۳ که زیر خط فقر به حساب می‌آیند، فقرشان در حال تشدید شدن است.

وی اضافه کرد: دهک‌های ۴، ۵ و ۶ نیز که حول و حوش خط فقر محسوب می‌شوند، در حال فقیر شدن هستند.

این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه وضعیت کنونی به دلیل سیاست‌های اقتصادی دولت به وجود آمده است؛ اعلام کرد: مطابق علم اقتصاد اگر وضعیت اقتصادی کنونی کشور به همین روال ادامه یابد، کشور به ورطه ورشکستگی کشیده خواهد شد.

استاد دانشگاه و دکترای اقتصاد متذکر شد: نقدینگی روز به روز در حال افزایش است و از سمتی دیگر، رشد اقتصادی کشور در حال کاهش است که این امر به منزله افزایش بیکاری و در نهایت فقر بیشتر است.

پورفرج نقش تحریم‌ها، برجام و امریکا را در وضعیت موجود، ۲۰ تا ۳۰ درصد برشمرد و یادآور شد: وقتی سیاست‌های دولت غلط است و در مسیر تولید نیست؛ وقتی منابع ارزی به درستی استفاده نمی‌شود، وقتی سیستم توزیع مواد ضروری مردم غلط است و میلیون‌ها دلار پول می‌دهند تا گوشت وارد کنند اما به دست افراد مستحق نمی‌رسد؛ این‌ها عامل این می‌شود که جامعه ایرانی را فقیرتر می‌کند.

وی افزود:از یک‌سو، رانتی بودن اقتصاد و فساد مسئولان نیز از عواملی است که باعث افزایش فقر در جامعه شده است و از سویی دیگر هم ناکارآمدی دولت و وزرا هم بر این آشفتگی دامن زده است؛ چرا که قادر به حل مشکلات اقتصادی نیستند.

این کارشناس مسائل اقتصادی افزایش شکاف طبقاتی را متاثر از وضعیت کنونی اقتصاد کشور دانست و اعلام کرد: یک عده‌ای مفت‌خور وصل به دولت و قدرت و فاسد داریم که از منابع بانکی در راستای فساد اقتصادی استفاده می‌کنند و به جای اینکه به سمت تولید بیاید به سمت آقازاده‌ها می‌رود و این فساد، موجب کاهش تولید، فرار سرمایه و عمیق شدن شکاف طبقاتی در کشور می‌شود.

کاهش چشمگیر پس‌انداز خانوارها طی سالیان اخیر موید این واقعه تلخ است که خط فقری جدید در حال شکل‌گیری است که متاسفانه شیب آن روز به روز بیشتر می‌شود. باید این واقعیت را بپذیریم که در طول یک دهه اخیر نه تنها چیزی بر توان خرید مردم افزوده نشده، بلکه افت قدرت خرید هر لحظه در حال نزول است که متاسفانه این روند همچنان هم ادامه دارد.

البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که در کنار رشد تورم و هزینه‌های زندگی، کاهش ارزش پول ملی نیز باعث شد تا خانوارهای ایرانی‌ها قدرت پس‌اندازشان را یا از دست بدهند و یا به حداقل برسد.

بدون شک پس از سقوط ارزش پول ملی و با تندتر شدن شیب بحران‌های اقتصادی از افزایش تورم گرفته تا صعود نجومی قیمت‌ها، با بر هم خوردن تعادل میان درآمدها و هزینه‌های زندگی خانوارهای روزمره، مازادی برای پس انداز باقی نمی‌ماند و باید گفت پس انداز کم کم دارد آب می‌رود و این مرگ تدریجی یعنی دیگر هیچ‌طوره، دخل و خرج خانوارها به هم نمی‌خواند…

با این اوضاع و احوال بنظر نمی‌رسد که تا وقتی دولت‌ها یکی پس دیگری، مشکلات اقتصادی کشور را در زمین یکدیگر می‌اندازند، این مشکل، گره‌ای از گره‌اش وا شود و باید دید اقتصاد ایران تا کجا تاب خواهد آورد و ترفند دولتی‌ها تا به کی جواب خواهد داد؟!

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × 3 =