افول آمریکا از نظر تا واقعیت
به گزارش قائم آنلاین، مدتی است رهبر معظم انقلاب اسلامی، در سخنرانیها و رهنمودهای خود، از موضوعی به نام “افول آمریکا” سخن گفته اند:” آمریکای امروز از آمریکای ۴۰سال قبل، که انقلاب پیروز شد، به مراتب ضعیفترشده و قدرت آمریکا رو به افول، است.۱۲/۸/۹۷” برخی صاحبنظران و اندیشمندان آمریکایی در توصیف اوضاع سیاسی و اقتصادی
به گزارش قائم آنلاین، مدتی است رهبر معظم انقلاب اسلامی، در سخنرانیها و رهنمودهای خود، از موضوعی به نام “افول آمریکا” سخن گفته اند:” آمریکای امروز از آمریکای ۴۰سال قبل، که انقلاب پیروز شد، به مراتب ضعیفترشده و قدرت آمریکا رو به افول، است.۱۲/۸/۹۷”
برخی صاحبنظران و اندیشمندان آمریکایی در توصیف اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی این کشور از تعبیر “افول موریانه وار”استفاده کردهاند. ما در این گزارش در چند نکته کوتاه، به این موضوع مهم و تاریخی به شکل گذرا پرداختهایم.
افول آمریکا در بُعد نظری
* از تولد تا افولِ سه نظم جهانی غرب محور
کشورهای و ملتهای جهان از ابتدای شکلگیری تمدنها، روندی نسبتاً متوازن را در پیشرفت طی کردند. بدین معنا که همه جمعیت پنج قارّه، علیرغم همه جنگها و آدمکشیها، به خاطر عدم وجود ابرقدرتها، در یک مسیر مساوی رشد و پیشرفت میکردند.
از حدود پانصدسال قبل (۱۴۹۲) باظهور تدریجی زمینههای تمدن غرب و استعمار، وضعیت فرق کرد و جهان دچار تغییرات زیادی شد.
* سه نظم جهانی ازآن تاریخ تا به امروز بر محور تمدن غرب شکل گرفت:
اول: نظم جهانی برمبنای استعمارقدیم: از اواخر قرن پانزدهم تا پایان جنگ جهانی دوم.در طی این دوران ۸۵درصد اراضی جهان به تصرف استعمار غرب درآمد و باقی کشورها مثل ایران نیز تحت تأثیر غیرمستقیم آن قرار گرفتند.این دوره ۴۵۰ساله، با پایان جنگ جهانی تمام شد.
دوم: نظم جهانی دوقطبی یا دوران استعمار نو: که با پایان جنگ دوم جهانی و شکلگیری دو ابرقدرت آمریکا و شوروی و آغازجنگ سرد، شروع شد و تا سال ۱۹۹۱با فروپاشی شوروی پایان پذیرفت. در این نیم قرن استعمار به جای اشغال کشورها و حاکمیت مستقیم بر سرزمینها، از عناصر وابسته به غرب در مناصب قدرت استفاده کرد. نمونه حکومتهای پهلوی در ایران و دیگرکشورهای منطقه وجهان، ازاین قبیل است.
سوم: نظم جهانی تک قطبی یا دوران استعمار فرانو: که از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱آغارشده و پس از اوج گیری تا سال ۲۰۰۸، دوره افول آن آغاز شده است. مشخصه اصلی این نظم، تصرف سرزمین اذهان و افکار و قلبها به جای تصرف مستقیم خاک و وابستگیهای آشکار حاکمیتی است.
البته گفتنی است، افول یک تمدن با فروپاشی آن متفاوت است. افول یک تمدن مقدمه فروپاشی آن است لکن این نکته گفتنی است که گویا افولِ منجر به فروپاشی تمدن آمریکایی، سرعت بیشتری یافته و جهان تک قطبی در مقایسه با دو دوره دیگر عمر کمتری خواهدداشت.
* افول آمریکا از چه زمانی مطرح شد؟
افول هژمونی (سیطره)آمریکا با تعابیر گوناگون از دهه ۱۹۷۰میلادی توسط برخی صاحبنظران مطرح شد. لکن تعبیر “افول موریانه وار”که توسط رهبر انقلاب مطرح گردید، اشاره به تعبیر یکی از اندیشمندان غربی به نام “استفان والت”دارد. وی چندسال در نشریه فارین پالیسی، افول موریانه وار آمریکا را محصول ضعفهای ساختاری و بنیادی در نظام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی آمریکا میداند. صاحبنظران دیگری مانند:کریستوفر لین (یکی از۵نظریهپرداز برترمطالعات آمریکا) و اندیشمندانی چون: نوام چامسکی، جان مکینزی، جوزف نای(تئوریسین جنگ نرم و دیپلماسی عمومی)استفن کوهن، گیدون راشمن، آلفرد مک کوی، فریدزکریا، و…از افول آمریکا سخن گفته اند.کریستوفر لین، معتقداست: “کوک سلطه جهانی آمریکا بازشده و ذره ذره هریک ازچهارستون قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، نهادها و قدرت نرم آمریکا در حال فروپاشی است”.
این تعبیر و تعابیری شبیه آن، فقط نظر اندیشمندان نیست. اندیشکدهها، دانشکدهها، پژوهشگاهها، نشریات و مجلات معتبر اروپایی و آمریکایی و از همه مهمتر شورای ملی اطلاعاتی آمریکا و جامعه اطلاعاتی این کشور که متشکل از ۲۰نهاد راهبردی اطلاعاتی است در گزارشهای محرمانه و آشکار خود، از افول آمریکا و سیطره او تا سال ۲۰۳۰سخن گفتهاند و آسیا را به عنوان جایگزین آن مطرح کردهاند.
* نشانهها و مولفههای افول آمریکا
حمید مولانا در کتاب “فراز و فرود یک امپراطوری”(انتشارات امیرکبیر.صفحه۹۶)عوامل داخلی افول آمریکا را در ده مورد بر میشمارد: کاهش مشروعیت ریاست جمهوری؛ انحصارگری دوحزب جمهوریخواه و دموکرات؛ تضعیف دکترین تفکیک قوا براثر دسته بندیهای سیاسی؛ کنترل زندگی روزمره مردم با شرکتهایهای عظیم مالی و بازرگانی و تبلیغاتی؛ انگاره سازی و کنترل افکار عمومی با رسانهها و شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی؛ تناقضهای حاصل از اقلیمگرایی و ملیگرایی در پدیده جهانی سازی؛افزایش فاصله طبقاتی و گسیختگی اجتماعی و نظام خانواده؛ فزونی فساد، لهو ولعب و فجایع اخلاقی؛ تکبر و لجاجت نظام و نخبگان آمریکا در مواجهه با اشتباهات گذشته و درس نگرفتن ازشکستها؛ بت پرستی مدرن و مادیات و تمسک به آن به عنوان مشکلگشای مشکلات داخلی و خارجی.
نکته مهم: تردیدی نیست، تولد انقلاب اسلامی در دو دهه پایانی قرن بیستم و مقاومت چهل ساله نظام اسلامی در برابر هجمه مستمر و همه جانبه آمریکا و صهیونیسم و اتباع او، منجر به الهام بخشی کشور مستقل ایران انقلابی و تولد بیداری و مقاومت اسلامی وجهانی شده است. پدیدهای شگفت انگیز که سیطره چندقرن تمدن غرب را به چالش کشیده و موجب تسریع نظم دوقطبی و فروپاشی شوروی شده و اکنون مهمترین عامل شتاب دهنده خارجی در افول آمریکا و تحقق جهان پس ازآمریکا و بدون صهیونیسم است.
نشانههای افول آمریکا در عینیت و واقعیت
نشانههای افول ابرقدرت آمریکا را در چند عرصه مهم میتوان جستجو کرد. نشانههایی که همه آنها را در مجلات و گزارشها و سخنرانیهای تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری و دیگر صاحبنظران آمریکایی و غربی به فراوانی و وضوح، میتوان یافت. در این مجال فقط به فهرست کوتاهی از مهمترین نشانهها، اشاره خواهیم داشت:
* الف- افول اقتصادی
نیویورک تایمز در مقالهای به نام ” عادت کردن به افول آمریکا” میگوید: در حالی که پس ازجنگ جهانی دوم، نیمی از اقتصاد جهان در اختیار آمریکا بود، اکنون سیطره آمریکا براقتصاد جهان، به ۱۵درصد و تا سه چهار سال دیگر به ۱۳درصد خواهد رسید. همچنین، یکی از مهمترین شاخصهای افول اقتصاد آمریکا، بدهی ملی ۲۲تریلیون دلاری آمریکاست.
* ب – افول سیاسی
میانگین مشارکت سیاسی در آمریکا به ۳۷درصد رسیده است که بیآبرویی بزرگی برای دموکراسی آمریکاست. انتخاب عنصر دیوانهای مانند ترامپ و تکرار انسداد سیاسی بین دو حزب آمریکا و کاهش مشروعیت سیاسی جایگاه ریاست جمهوری در بین مردم، از نشانههای جدی افول آمریکا در سطح داخلی است.
در جنبه بین المللی بیآبرویی آمریکا بسیار بیشتر است. مهمترین نشانه افول سیاسی آمریکا در جهان، در دوسطح مطرح است: و آن این که، اگر چه آمریکا اول و برتر در عرصه قدرت نظامی و سخت است لکن: اولاً میتواند آن ابزار قدرت سخت را به کاربگیرد؛ مثلاً به ایران حمله کند.
ثانیاً برفرض به کارگیری ابزار و توانمندیهایش به هدف مطلوب نمیرسد. هزینه ۱۰ تریلیون دلاری در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان، یمن، و دستاوردهای تقریباً هیچ، برای آمریکا نمونه روشن این ادعا است.
* ج- افول قدرت نرم:
اقتدار نرم هر کشور را میزان محبوبیت رهبران و نظام و تقویت سرمایه اجتماعی در عرصههای مختلف نشان میدهد. آمریکا در این عرصه نیز با مشکلات جدی روبرو است.مشکلاتی چون: کاهش امنیت عمومی، فقدان توانایی در تأمین اولیات زندگی مردم مانند مسکن، آب، غذا و..وجود ۴۱میلیون گرسنه که ۱۲میلیون از این جمعیت کودکان هستند، فقط یک شاهد است. تبعیض مفرط نژادی بین شهروندان آمریکایی، گرفتاری ۲۷درصد مردم به فقر مطلق از شواهد دیگراست که موجب نارضایتی عمومی از قدرت اول اقتصادی دنیا شده است.
* د- افول فرهنگی اجتماعی
آمریکا دارای رتبه اول جرم و جنایت، رتبه اول اعتیادفراگیر، رتبه اول زندانی، رتبه اول تولد فرزندان نامشروع، رتبه اول فروپاشی خانواده، رتبه اول آزار مهاجران، و دارای رتبههای اول تا دهم در بسیاری از ناهنجاریها اجتماعی و فرهنگی است.
افول آمریکا از دهه ۷۰میلادی مطرح گردیده است و پس از آن در سالهای اخیر بارها و بارها مورد تأکید و اعتراف صاحبنظران، اندیشمندان، نشریات معتبر، اندیشکدههای مشهور و جامعه اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته و اخیراً به نام “افول موریانه وار” رواج یافته است. تعبیری که رهبر حکیم انقلاب هم به آن اشاره داشتهاند.
جهان از پنج و نیم قرن قبل، سه دوره نظم جهانی غرب محور را در قالب نظم جهانی استعمارقدیم، نظم نظام دو قطبی و نظم تک قطبی دیده است.نظم جهانی ای که ثمره تلخ شجره خبیثه تمدن فسادانگیز غرب است.
اکنون و در آغاز دهه سوم قرن بیست و یکم نشانههای افول قدرت آمریکا و تمدن و قرن آمریکایی هویدا شده است.افولی که نه در عرصه نظر و سخن، بلکه در بستر عینیتها و واقعیتهای مشهود و ملموس به روشنی در عرصه اقتصادی، سیاسی، قدرت نرم و فرهنگی و اجتماعی، قابل مشاهده است.
برچسب ها :رهبر ، انقلاب،مولفه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0