هنوز اندرخم یک کوچهایم!
به گزارش قائم آنلاین، هنوز درد سیل فروردین ماه مازندران التیام نیافته که دوباره باران، مازندران را درگیر چالشهای بیشماری کرده است. چالشهایی که شاید بتوان با یک برنامهریزی درست و وعده صادق، آن را برطرف کرد و شاهد کمترین میزان خسارات ناشی از آن بود. این بار، بارش باران در گلوگاه، شرقیترین شهرستان مازندران،
به گزارش قائم آنلاین، هنوز درد سیل فروردین ماه مازندران التیام نیافته که دوباره باران، مازندران را درگیر چالشهای بیشماری کرده است.
چالشهایی که شاید بتوان با یک برنامهریزی درست و وعده صادق، آن را برطرف کرد و شاهد کمترین میزان خسارات ناشی از آن بود. این بار، بارش باران در گلوگاه، شرقیترین شهرستان مازندران، مشکلآفرین شد و حتی یک بانوی ۶۵ ساله نیز در پی آن، ناپدید شده است.
با یک بارش شدید، آبگرفتگی معابر به اندازهای وحشتناک بود که مدارس در روز یکشنبه تعطیل و به خانههای بسیار زیادی آسیب وارد شد، جاده ساری به گرگان بر اثر سیل و آبگرفتگی در شرق مازندران مسدود شذ و عبور و مرور به سختی انجام میگرفت؛ این در حالی است که هواشناسی مازندران از روز گذشته نسبت به این موضوع هشدارهای لازم را داده بود و مسئولان نیز به حالت آماده باش درآمده بودند.
اینها بخشی از مشکلاتی است که بارش باران در مازندران به وجود آورده است. موضوعی که با علم وجود چنین مشکلاتی در استان، کمترین میزان توجه به آن شده است و نهایتاً چندین جلسه و برخی راهکارهای موقتی و کوتاه مدت انجام شده و پس از آرامش، دوباره همه چیز به فراموشی سپرده شد.
نکته قابل بیان، روز ۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸ هجری شمسی برابر با ۱۵ تیرماه ۱۵۳۱ تبری؛ که به نام روز مازندران است اما سوال اینجا است؛ روز کدام مازندران؟ مازندرانی که مسئول ارشد استانش در قبال انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی سکوت محض اختیار کرده است و سیاسیکاری را به خسارت زیانبارش ترجیح میدهد که مبادا جایگاهش به خطر بیفتد. مازندرانی که دستاورد آن از این انتقال آب، به اذعان کارشناسان مختلف همسو و غیرهمسو با این دولت، همراه با سایر استان های شمالی کشور، ” خسارت محض و تقریبا هیچ” خواهد بود.
مازندرانی که با انتقال این آب، هکتارها هکتار از جنگلهای بکر هیرکانیش را به واسطه هموار کردن شرایط انتقال و لولهگذاری سرسامآور، از دست خواهد داد و در کنار قاچاق چوب و هزاران مشکل دیگر، به نابودی خاموش این جنگل سرعت خواهد بخشید.
جشن روز مازندران یک کار بزرگ فرهنگی برای یادآوری تاریخ بزرگ این دیار است که باید دست برگزارکنندگان بیادعای آن را به گرمی فشرد اما سوال اینجا است، برای مازندرانی باید جشن گرفت که هنوز چهره رنجور شهرهای مازندران از سیل ایام عید ۹۸، باقی مانده و گشایش کمی در آن صورت گرفته است؛ این موضوع نه در آمار پرطمطراق مسئولان و برخی رسانههای وابسته بلکه از زبان گویای مردم آن شهرها و روستاهای زجر کشیده به راحتی قابل احصاء است.
سوال اینجا است برای کدام مازندران قرار است جشنی برگزار شود که هنوز هم بیشتر دسترنج کشاورزان و باغداران آن، یا در سردخانه به هدر می رود یا غذای حیوانات میشود؛ به تازگی نیز که تیتر تاریخی، به قیمت تضمینی پرتقال میزنند و برای اولین بار بعد از انقلاب امسال نرخ خرید تضمینی پرتقال را ۴۵۰۰ تومان اعلام میکنند اما دریغ از آنکه اقدامات پوپولیستی دیگر ره به جایی نخواهد برد و در روزگارانی که مسئولان و به ویژه دولت، توانایی کنترل و نظارت بر بازار، گرانی و تورم را ندارد، هر کیلوگرم ۴۵۰۰ تومان یعنی همان “تقریبا هیچ”.
ای کاش هوا یاری میکرد و جشن روز مازندران را در کنار ساحل محمودآباد و یا در جاده هراز برگزار میکردند تا بوی تعفن ناشی از دپوی زباله در سواحل و یا منطقه عمارت را به خوبی احساس میکردند و در این برنامه بزرگ فرهنگی، به این موضوعات نیز پرداخته میشد.
شاید بتوان چنین گفت زمانی از رشد این مازندران ناامید شدیم که پس از رفتن محمد اسلامی استاندار سابق این استان، اتاق فکر توسعه و تعالی این استان، با وجود همه نقصهای موجود، که برآیندی از حضور اساتید مجرب و دلسوز این استان بود به گوشهای پرت، منزوی شد و به جز دو سه حرکت موقتی و صرف انجام نمادین، عملی دیگر دیده نشد. ای کاش در جشن روز مازندران، به این نکته هم توجه میشد.
به راحتی فریدونکنار و فریدونکناری را قاتل پرندگان و نسلکش مینامند، اثری از حتی یک واکنش کوچک از سوی مسئولان نیست، مردم غرب مازندران غرق در مشکلات هستند، بر عدم توجه به خود مینالند و باز هم دیده نمیشوند که گویی هرگز نبودهاند.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود؛ فراگیر شدن جشن روز مازندران است؛ با وجود آنکه فعالان فرهنگی و دوستدار این استان، در حال تدارک جشنی درخور هستند اما باید توجه کنند، زمانی این جشن تاثیرگذار خواهد بود که مردمپسند شود؛ حال خود قضاوت کنند با وجود چنین وقایع و مشکلات عجیبی، مردم رغبتی از خود نشان خواهند داد و یا اصلاً در جریان برگزاری این جشن قرار میگیرند؟.
از دریا، ساحل، وضعیت گردشگری، زیست محیطی، جوانان و بانوان و شعارهای زیبای امید اجتماعی، تدبیر اقتصادی و اعتدال سیاسی میگذریم که هر کدام مدتها قابل بحث است اما مجددا ضمن تقدیر از همه عزیزانی که برای روز مازندران جشن برگزار میکنند و این روز را گرامیمیدارند، باید گفت” ای کاش روزی برسد که با یک روز بارش باران، عزیزی را از دست ندهیم”.
شاید اگر امروز از یک نونهال کلاس چهارمی شهرستان گلوگاه مازندران بخواهید شعر ” باز باران با ترانه با گهرهای فراوان” سکوت کند و شرمنده او شویم.
در روزگاری که سخت در پس تعریف و تمجید برای آنچه نیست؛ هستیم، امیدوارم این نوشته و نویسنده آن به سیاه نمایی و سیاه نویسی متهم نشود.
برچسب ها :عمارت ، ساحل،مازندران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0