آشوب هوشمند! یک طرح چندضلعی رسانه‌های معاند بعد از اغتشاشات

به گزارش قائم آنلاین، اغتشاشات آبان ۹۸، در کمتر از ۷۲ ساعت جمع شد. اما گویا طراحان آشوب هوشمند، سناریوهای دیگری را هم آماده اجرا داشتند! اکنون و پس از گذشت چند روز از پایان غائله؛ آمده‌اند تا در میدان بمانند! در میدان فضای مجازی! آمده‌اند تا مطالبات مردم را فرصت‌طلبانه، جهت بدهند برای پروژه‌های بعدی! مطلبی را که می‌خوانید، بازگوکننده‌ی سرخط‌هایی از این طراحی است.

* آشوب هوشمند! یک طرح چندضلعی
از روزی که نیما زم، توسط پاسداران گمنام امام زمان علیه‌السلام دستگیر شد، تقریباً معلوم بود، دشمن برای سال ۹۸، خواب‌وخیال‌هایی را دیده است. یک طرح چندضلعی و مرکّب از عملیات فریب رسانه‌ای و امنیتی و دیپلماسی؛ و تنها منتظر بهانه‌ای بودند که در کوره اغتشاش بدمند و آتش آشوب را شعله‌ور کنند؛ افزایش قیمت بنزین این بهانه را به دست داد.

طرح این بود که از روز شنبه، هم‌زمان با تشدید اعتراضات و تبدیل آن به اغتشاش، عملیات رسانه‌ای سنگین را رقم بزنند و از شام شنبه و روز یکشنبه، توپ‌خانه رسانه‌ای‌شان وارد میدان شود! اما، سخنرانی کوتاه و حکیمانه رهبر انقلاب اسلامی، همه معادلات‌شان را بر هم زد. اغتشاشات در دو روز جمع شد و مردم در یک هفته با حضور بصیرانه‌شان، غبارزُدایی کرده و توطئه‌ای بزرگ را کنار زدند و پیروز میدان شدند.

* آشوب‌هایی که دوام نیاورد!
طراحان آشوب که قصد داشتند از طریق فضای مجازی به کمک آشوبگران بیایند و با جهت‌دهی به مطالبات مردم، اهداف خود را پیش ببرند، با یک ناکامی بزرگ دیگر مواجه شدند؛ محدودسازی دسترسی به اینترنت.

طبیعی بود بسیار عصبانی و آشفته شوند. این شد که هم‌نوا با کاخ سفید و اروپا و سران استکبار، که گویا از قطع اتصال به اینترنت جهانی آشفته بودند، در کوران خسارات بی‌جبرانِ جان باختن انسان‌ها و ضررهای فراوان به اموال مردم، به فکر آزادی ارتباط اینترنت افتادند و نظام را در این اقدام بهنگام محکوم کردند! اما مگر کسی مدیریت بحران را در هنگام آتش‌سوزی در خط لوله گاز در یک منطقه شهری، به خاطر بستن اتصال تمام گاز به شهر؛ برای جلوگیری از گسترش آتش؛ سرزنش می‌کند؟!!

ازاین‌رو هم‌سخنان حکیمانه رهبری، هم حضور بهنگام مردمی، هم اقدام بجای حاکمیت در محدودسازی اینترنت و هم عملیات واکنش سریع نیروهای امنیتی و انتظامی، موجب شد دو اتفاق بیفتد:
اول- امکان ارتباط و تقویت سازماندهی آشوب دچار اختلال شود.
دوم- فازهایی که قرار بود هم‌زمان باهم اتفاق بیفتد، به تأخیر افتاد.
مثلاً قرار بود: چند بندر راهبردی تصرف‌شده و جلوی ورود کالاهای راهبردی به کشور گرفته شود، هم‌زمان به فروشگاه‌ها حمله و غارتگری صورت بگیرد و هم‌زمان با شایعه‌سازی، مردم را برای هجوم به فروشگاه‌ها برای خرید یا دریافت کالاهایی که احساس کمبود می‌شود تحریک کنند. اما؛ این اتفاق نیفتاد! نیروهای جان‌برکف انتظامی و امنیتی، در بندر امام و ماهشهر و عسلویه، جلوی آن‌ها را گرفتند. لذا هم غارتگری مغازه‌ها جواب نداد و هم قطع اینترنت جلوی شایعه‌سازی‌ها را تا حدّ زیادی گرفت.

* تداوم آشوب، با آشوبگری شناختی در فضای مجازی
اگرچه بخشی از فضاسازی رسانه‌ای، با محدودسازی اینترنت، با اختلالات جدی مواجه شد. لکن، خوب است بدانیم، از همان روز اول، تحرکات تخریبیِ روانی آغازشده بود. تحرکاتی که مدت یک هفته، به خاطر حضور مردم در تظاهرات سراسری رنگ باخت اما، یکی دو روز پس از پایان حضور مردم دوباره آغاز شد.

* فهرستی از تحرکات موذیانه و مشکوک:
شام شنبه ۲۵آبان ماه، بیانیه‌ای از سوی ۷۷نفر از تجدیدنظرطلبان بانام “شلیک بی‌محابا” منتشر گردید و در آن بیانیه، نظام به خاطر شلیک بی‌محابا به‌سوی مردم معترض، محکوم شد! دقت کنید! روز شنبه صبح، هنوز اعتراضات مسالمت‌آمیز مردمی ادامه دارد، از شنبه عصر، با کنار رفتن مردم؛ آشوب‌های بی‌سابقه با شدت و سرعت شکل می‌گیرد.

یک بیانیه ۷۷ نفری از نوشتن تا امضاء گرفتن، فرصت نسبتاً زیادی می‌خواهد، چگونه است که هنوز آشوب‌ها شکل نگرفته، بیانیه‌ای بانام شلیک بی‌محابا منتشر می‌شود؟! البته بعدها معلوم شد، طراحان نامه، گویا چک سفید امضاء گرفته و بدون مشورت با برخی از صاحبان امضاء نام آن‌ها را آورده بودند!!

در همان ایام و درحالی‌که قطعی اینترنت با تأخیر سؤال‌برانگیز انجام‌شده بود، عده‌ای در داخل و سؤال‌برانگیزتر به میدان آمدن ترامپ و پُمپئو و سران اروپا و سازمان‌های حقوق بشری، در محکومیت محدودسازی اینترنت غوغاسالاری و فضاسازی کردند.

از یک هفته پس از پایان آشوب‌ها، سران فتنه، با صدور بیانیه و سخنرانی به محکومیت کشتار مردم و جلوگیری از آزادی اعتراض پرداخته با مضامین و تعابیر مختلف پرداختند. در این میان، بیانیه یکی از سران فتنه (موسوی) با تشبیه غائله آبان به ۱۷شهریور! و نظام اسلامی به رژیم پهلوی و ولایت‌فقیه به سلطنت و شاه! رسماً در قالب یک عنصر برانداز وارد صحنه شد.

در مرحله بعد؛ گروهی از هنرمندان و سلبریتی‌ها با بیانیه‌ای احساسی و مغشوش، با عنوان “با مردم چه می‌کنید” به محکومیت حاکمیت پرداختند.

سرمقاله نویسی‌ها، مقاله‌نویسی‌ها، نشست‌های به‌اصطلاح علمی و جامعه‌شناختی، توئیت‌نویسی‌های سؤال‌برانگیز، مصاحبه با روزنامه‌ها و پایگاه‌ها و کانال‌های خبری و تحلیلی، به‌نقد و محکومیت مواجهه نظام با اغتشاشات اقدام کردند.

تقطیع و تحریف سخنان و بیانات رهبر انقلاب و بازنشر انبوه آن، سرقت تصاویر و فیلم‌های حوادث قدیمی از ایران و کشورهای دیگر، و جا زدن آن علیه نظام.

آرایش جدید و حمله هماهنگ و پرحجم رسانه‌های تصویری و شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی لایه‌های مختلف براندازان در خارج از کشور.

همه این‌ها، در یک حرکت هماهنگ و هم‌افزا و گسترده و چندلایه درصددند تا ” فاز دوم آشوب” را در فضای مجازی ادامه داده و تا مدت‌ها استمرار ببخشند. در روزها و هفته‌های آینده، شاهد افزایش و گسترش حجم این حملات رسانه‌ای خواهیم بود.

* هدف از آشوب‌شناختی در این مقطع چیست؟
در حالی نظام اسلامی زیر آتش توپخانه و بمباران رسانه‌ای استکبار و پیاده‌نظام او قرارگرفته است که اولاً در جریان حوادث اخیر نیروهای انتظامی و امنیتی، بیشترین مدارا را در پیش گرفتند و تا حد امکان، باتحمل شرایط دشوار از هرگونه اقدام منجر به جرح و قتل اجتناب کردند.

ثانیاً در این حادثه با تقدیم دوازده شهید و تقدیم چندین جانباز از ناحیه چشم و نخاع و تعداد دو برابر مجروح از دیگر مجروحان حادثه، مظلومان گمنام این حوادث بودند که از فجایعی چون: انفجار عسلویه، انفجار بندرها و کشتی‌های حمل کالا، انفجار انبارها و پالایشگاه‌های راهبردی نفت و بنزین در عسلویه و دیگر شهرها، انفجار مراکز اصلی مخابرات کشور، حمله به پادگان‌ها و پاسگاه‌ها و پایگاه‌ها و حمله به مردم عادی و مجتمع‌های مسکونی و تجاری جلوگیری کردند. در یک‌قلم؛ در صورت انفجار انبار نفت در سیرجان، بیش از هزار نفر در آتش جان می‌باختند!!

ثالثاً: کشتگان و مجروحان حادثه، بر سه قسم تقسیم می‌شوند:
شهدای عزیز انتظامی و سپاه و بسیج؛مردم بی‌پناه و مظلومی که در حال عبور یا تماشا یا حتی تجمعات بوده و به شکل مشکوک با سلاح سرد، تفنگ‌های شکاری، کلت‌های صدا خفه کن، مظلومانه جان‌باخته‌اند که تعداد زیادی می‌شوند. آشوبگرانی که در حمله به پایگاه‌ها و پاسگاه‌هایی که صدها قبضه اسلحه در آن وجود داشته کشته‌شده‌اند یا در هنگام حمله به مراکز راهبردی و مهمی مانند: عسلویه، بندر امام و ماهشهر، زندان‌ها، مراکز اصلی مخابرات یا در حال شلیک به مردم یا آتش زدن وسایل نقلیه و منازلی که مردم در آن حضور داشتند، به هلاکت رسیده‌اند.

حال سؤال ما از این طیف از عناصر جامانده از اغتشاش و ناکامان آشوب اخیر این است که چرا یک هفته و ده روز بعد از حادثه به فکر محکومیت افتاده‌اید؟

چرا از رنج مردم مظلوم و صبورمان در خسارت‌های مالی و جانی چیزی نگفته‌اید؟

چرا کلمه‌ای در محکومیت اغتشاشگران و آشوب‌طلبان بر زبان نیاورده‌اید؟!

چرا کلامی در محکومیت استکبار که سال‌هاست مردم ما را زیر فشار حداکثری اقتصادی قرار داده و اکنون آشکارا در شبکه‌های رسانه‌ای، دستور حمله به اموال مردم را می‌دهد، بر قلم جاری نساخته‌اید؟ !

نکته دقیقاً همین‌جاست که این عناصر، خواسته یا ناخواسته بازی‌گردان یا بازی‌خورده دشمن شده‌اند و تعمداً یا از سر غفلت در خدمت دشمن هستند و در مقطع اخیر به‌عنوان پیاده‌نظام دشمن، اهداف زیر را پیگیری می‌کنند: کنترل ذهن و فکر مردم در جهت‌دهی به مطالبات و اعتراضات عمومی طبق خواسته دشمن؛ خدمت‌رسانی خائنانه به دشمن برای سوءاستفاده از این بیانیه‌ها و تصویرسازی‌ها در پروژه‌های بعدی مانند تقویت و تکمیل پرونده حقوق بشری علیه ایران در فازهای بعدی فشار حداکثری؛ آدرس و نشانی انحرافی دادن برای انحراف افکار عمومی برای جلوگیری از مجازات آشوبگران و لیدرهای اصلی آن؛ جلوگیری از افشاگری‌های رسواکننده‌ای که افرادی مانند روح‌الله زم و سرحلقه‌های اغتشاش اخیر خواهند داشت؛ استمراربخشی و کشاندن التهاب به مقاطعی چون ۱۶آذر و ۹دی و اعتراض‌های ساختگی به ردّ صلاحیت‌های طبیعی و قانونی؛تلاش برای رقم خوردن یک انتخابات سرد با مشارکت حداقلی مردم به‌منظور بی‌اعتبار سازی مجلس آینده؛ سعی و تلاش برنامه‌ریزی‌شده برای تحت‌فشار قرار دادن دولت تا به‌زعم ایشان زودتر استعفا کرده و کنار برود و فرصت دولت برای فعالیت بیشتر و پاسخگویی شفاف‌تر ازدست‌رفته و کشور دچار التهابات بی‌دولتی گردد.