کد خبر : 225388
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 18 آگوست 2020 - 6:25
-

کودتای ۲۸ مرداد تجربه‌اى تاریخى و درسى ماندگار براى ملت ایران

کودتای ۲۸ مرداد تجربه‌اى تاریخى و درسى ماندگار براى ملت ایران

به گزارش قائم آنلاین، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از حوادث عبرت‌انگیزی برای ملت ایران بود، حادثه‌ای که ریشه آن ازاینجا شروع شد که مصدق پس از ملی کردن صنعت نفت ایران و خارج شدن از یوغ استعماری انگلیس، در اشتباهی راهبردی به آمریکا اعتماد کرد و به آن‌ها امید بست. این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی

به گزارش قائم آنلاین، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از حوادث عبرت‌انگیزی برای ملت ایران بود، حادثه‌ای که ریشه آن ازاینجا شروع شد که مصدق پس از ملی کردن صنعت نفت ایران و خارج شدن از یوغ استعماری انگلیس، در اشتباهی راهبردی به آمریکا اعتماد کرد و به آن‌ها امید بست. این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی مصدق آغاز ماجرای کودتای ۲۸ مرداد بود.

نفت، برکتی به نام ایران و نعمتی به کام انگلیس!
۵خرداد ۱۲۸۷ ه.ش بود که نفت در ایران و در خاورمیانه توسط « ویلیام ناكسى دارسى» كشف و استحصال شد که حاصل آن قرارداد ” دارسی” و استفاده انحصاری نفت به مدت ۶۰ سال به کمپانی Anglo-Persian Oil Company بود که از این قرارداد ایران تنها ۱۶٪ از سود سالانه این شركت را به خود اختصاص مى‌داد. پس از انقراض قاجار و آمدن رضاخان با ژست وطن‌پرستی ۶ آذرماه ۱۳۱۱ در جمع وزیران خود قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند اما چه سود که ایران را از چاله به چاه عمیق‌تر روانه کرد  و در هفتم خرداد ۱۳۱۲ه. ش قراردادى به‌مراتب بدتر از قرارداد دارسى با دستیارى «تقى‌زاده» – وزیر وقت دارایى – و چند نفر دیگر، با دولت انگلستان منعقد كرد. این قرارداد دوم كه به قرارداد ۱۹۳۳ مشهور شد، سی‌ودو سال، مدت امتیاز انحصارى استعمار انگلیس را افزایش داد و امتیازى كه در سال ۱۳۴۰ ه. ش به پایان مى‌رسید تا سال ۱۳۸۶ ه. ش تمدید یافت!

شرایط سیاسی آن زمان اجازه هیچ‌گونه انتقاد و اعتراضی را به مخالفان این طرح نمی‌داد اما بعد از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ه.ش و ایجاد فضاى نسبتاً باز سیاسى برخى از نمایندگان مجلس به تنظیم این قرارداد اعتراض کردند. تقى زاده نیز اعتراف كرد كه قرارداد را تحت‌فشار دولت بیگانه و رضاخان امضا کرده است تا این قرارداد ننگین در ماجراى نهضت ملى نفت در سال ۱۳۲۹ الغاء گردید.

آمریکا گرگی در لباس میش
رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ از ایران گریخت. در میانه‌ى جنگ جهانى دوم، نیروهاى متفقین بر ایران مسلط شدند و به خواست آن‌ها محمدرضای پهلوى به‌عنوان شاه جوان بر سرکار آمد. شاه جوان اختیارى از خود نداشت و دیگر سیاسیون و اجزاء دولت نیز در ایران كاره‌اى نبودند. در واقع كشور اشغال بود. این روند تا سال ۱۳۲۶ كه درنهایت اشغالگران از كشور خارج شدند تقریباً ادامه داشت. نه مجلس شوراى ملى قدرت چندانى داشت و نه دولت و نه شاه. البته همه نیز بدون هیچ اختیارى نبودند اما آنچه تصمیمات اصلى را مى‌گرفت نیروى اشغالگر خارجى به‌خصوص انگلستان و شوروى؛ یكى در جنوب و دیگرى در شمال بود. آمریكا براى حفظ منافع خود به خروج شوروى از شمال ایران كمكى كرد، همین باعث شد برخى خوش‌خیال‌ها تصور كنند كه آمریكا قدرتى آزادی‌خواه است كه می‌توان در برابر ابرقدرت‌هاى استعمارى باسابقه به دامان آن پناه بود.

رقابت قدرت در سال‌هاى ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ بر سر این بود كه دربار شاه جوان پهلوى كه اكنون میلى پیداکرده بود كه دیكتاتورى پدرش را احیا كند بر ایران مسلط شود یا مجلس شوراى ملى بر اساس قانون اساسى مشروطیت بر كشور حاكم شود. شاه جوان متكى به حمایت انگلیس بود. انگلیس كه روزگارى غرب‌زدگان ایرانى مشروطیت ایرانى را مجبور به تقلید از آن مى‌كردند حال در كار حمایت از دیكتاتورى جدیدى بود كه بتواند جاى خالى رضاخان را براى انگلیس فراهم كند. رقابت‌هاى مذكور در سال‌هاى ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ بالاخره با اتحادى كه میان نیروهاى مذهبى و ملى ایجاد شد به پیروزى ملت در برابر دربار محمدرضا انجامید. مصدق، آیت‌الله كاشانى، نواب صفوى و… متحد شدند و با پیروزى در انتخابات مجلسى كه شاه نتوانسته بود در آن اعمال‌نفوذ كند، دولتى ملى را بر سرکار آوردند. دولت ملى سال‌هاى ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ تجربه‌اى تاریخى و درسى ماندگار و عبرتى مثال‌زدنی براى ملت ایران است.

آمریکا میراث‌خوار استعمار انگلیس
محسن رحمانی کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به زمینه‌های حوادث ۲۸ مرداد ۳۲ گفت: این نهضت در مقطعى به وقوع پیوست كه بعد از جنگ جهانى دوم، دو اتفاق مهم زمینه‌ساز تغییرات در حوزه بین‌المللى شد؛ یكى حضور قوى و پررنگ آمریكا در مناطق استعمارى اروپایى‌ها بود كه دیگر قادر به اداره آن‌ها نبودند و به تعبیرى تسامحى آمریكایى‌ها میراث‌خوار استعمار شدند و در حال تبدیل به استكبار جهانى بودند.

وی افزود: دوم این‌كه نفت به‌عنوان كالایى بسیار تعیین‌كننده در معادلات جهانى درآمده بود و به این دلیل تسلط بر منابع نفتى دنیا یكى از اهداف اساسى و تغییرناپذیر آمریكا از بعد از جنگ جهانى دوم تاكنون قرار گرفت.

کارشناس مسائل سیاسی بابیان اینکه دشمن دو دلیل دیگر نیز براى تقابل با نهضت ملى شدن نفت داشت اظهار کرد: اول این‌كه با ملى شدن صنعت نفت در ایران این امر تبدیل به یك الگو براى كشورهاى دیگر منطقه مى‌شد تا منابع ملى خود را از چنگال قدرت‌هاى استعمارى خارج كنند، دیگری نیز غربى‌ها باید بر منابع نفتى مسلط مى‌شدند تا از درآمدهاى ‌بى‌حساب نفت ویرانه‌هاى جنگ جهانى دوم را بسازند، و به این دلیل، آمریكا و انگلیس متحداً برنامه كودتا را به اجرا درآوردند.

رحمانی همچنین به عدم‌حمایت عوامل داخلی از دولت مصدق اشاره و عنوان کرد: تصميمات و رفتارهاى دكتر مصدق‌، تخريب چهره آيت‌الله كاشانى كه ديگر مانند قبل، از موقعيت مناسبى ميان مردم برخوردار نبود، نااميدی مردم نسبت به آينده‌، بى‌اعتمادى مردم نسبت به رهبران خود که درمجموع، اين موارد باعث شد تا در روز كودتاى ۲۸ مرداد به‌راحتى حكومت مصدق سرنگون شود و دوباره محمدرضا شاه به حكومت برسد.

استبدادگرایى‌ یکی دیگر از عوامل شکست دولت مصدق بود زیرا مصدق با این‌كه قبل از رسیدن به مقام نخست‌وزیری بارها در نطق‌هاى مجلسى خود، با واگذارى اختیارات قانون‌گذاری به دولت مخالفت كرده بود و آن را مخالف قانون اساسى مى‌دانست، در تیرماه ۱۳۳۱ از مجلس تقاضاى اختیارات قانون‌گذاری به مدت شش ماه را کرد كه مجلس، در آن موقع با این تقاضا موافقت نكرد و او تحت عنوان اختلاف با شاه بر سر گرفتن پُست وزارت جنگ در ۲۵ تیرماه استعفا كرد، ولى سرانجام پس از قیام ۳۰ تیر و به قدرت رسیدن مجدد، در ۲۱ مرداد ۱۳۳۱ این اختیارات را از مجلس گرفت و براى بار دوم در دی‌ماه همان سال تقاضاى تمدید این اختیارات را  كرد. در آن موقع، آیت‌الله كاشانى كه رئیس مجلس شوراى ملى بود با لایحه مصدق مخالفت كرد و آن را ناقض اصول ۱۱، ۱۳، ۲۴، ۲۵، ۲۷ قانون اساسى و اصول ۷، ۲۷، ۲۸ متمم آن دانسته و از اصل تفكیك قوا به‌عنوان ضامن بقاى دموكراسى و آزادى ملت دفاع كرد.(۱)

مصدق و حذف عوامل حقیقى تولید قدرت سیاسى یعنى «مجلس» و «روحانیت» از صحنه رهبر نهضت
رضا سیفایی پژوهشگر سیاسی بر از بین رفتن پایگاه اجتماعی دکتر مصدق و مماشات با عوامل نفوذ بیگانگان تأکید کرد و گفت: عدم دستگیرى و مجازات جنایتكاران و مسببین كشتار مردم در ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱، نجات قوام‌السلطنه از اعدام و ممانعت از مصادره اموالش، با حمایت دكتر مصدق، انتصابات افراد معلوم‌الحالى مثل احمد وثوق، احمد متین دفترى، شاپور بختیار، دكتر اخوى، نصرت اله امینى و… كه یا در جنایت كشتار ۳۰ تیر دست داشتند و یا جاسوس انگلیس و آمریكا بودند، و هم‌چنین توهین‌هاى آشكار طرفداران او به روحانیت و در رأس آن‌ها آیت‌الله كاشانى مردم انقلابى را در حمایت از نهضت دلسرد كرد.

وی خاطرنشان کرد: حذف عوامل حقیقى تولید قدرت سیاسى یعنى «مجلس» و «روحانیت» از صحنه رهبر نهضت توسط مصدق که سرانجام با رفراندومی عجیب‌وغریب در ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ مجلس را منحل كرد،که كودتاى ۲۸ مرداد تنها شانزده روز پس از انحلال مجلس به اجرا درآمد چراكه دیگر، سنگرى به نام مجلس براى افشاى نقشه‌ها و توطئه‌هاى دشمنان وجود نداشت و دست شاه و حامیان داخلى و خارجى‌اش براى اجراى نقشه كودتا باز بود.

پژوهشگر سیاسی اعتماد مصدق به آمریکایی‌ها را یک اشتباه راهبردی و تاریخی دانست و خاطرنشان کرد: به فرمایش امام خامنه‌اى «مصدق یك اشتباه تاریخى انجام داد و آن تكیه به آمریكا بود. در مقابل دشمنى انگلیسى‌ها، فكر كرد باید یك پشتیبانى در عرصه بین‌المللى داشته باشد، این پشتیبان آن روز ازنظر او آمریكا بود؛ به آمریكایى‌ها اعتماد كرد؛ امید او به آمریكایى‌ها بود. از این خوش‌بینى و ساده‌اندیشى، آمریكایى‌ها استفاده كردند، كودتاى بیست و هشتم مرداد را به راه انداختند. هر ملتى به آمریكا اعتماد كرد، ضربه خورد. حتى آن‌کسانی که دوست آمریكا بودند. حالا در كشور ما دكتر مصدق به آمریكایى‌ها اعتماد كرد؛ براى این‌كه بتواند خود را از زیر فشار انگلیسى‌ها نجات بدهد، به آمریكایى‌ها متوسل شد؛ آمریكایى‌ها به‌جای این‌كه به دكتر مصدق كه به آن‌ها حسن ظن پیداکرده بود كمك كنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و كودتاى ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد كرد، كتكش را هم خورد».

برجام تجربه تلخ اعتماد مجدد به آمریکا!
كودتاى آمریكایى – انگلیسى ۲۸ مرداد براى سرکار آوردن مجدد محمدرضا پهلوى به قدرت، در واقع نمادى ماندگار و عبرتى فراموش‌نشدنی براى همه‌ى سیاسیون ملت ایران است، هرچند متأسفانه امروز نیز در داخل ندای اعتماد و اتکا به آمریکا از حنجره برخی از سیاسیون و روشنفکران کشور به گوش می‌رسد که تجربه برجام بدفرجام که نمونه دیگر تعامل و مذاکره با آمریکا بود به تلخ‌کامی در حال سپری شدن است. « اين برجام شد براي ما يك نمونه، يك تجربه. اين تجربه به ما نشان داد كه ما در هيچ مسئله‌ای نمي‌توانيم (با او- آمریکایی‌ها-) مثل یک‌طرف مورد اعتماد بنشينيم صحبت كنيم. امروز مسؤولين دستگاه ديپلماسي خود ما و همان کسانی که در اين مذاكرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همین‌ها دارند مي‌گويند آمريكا نقض عهد كرده است، آمريكا زير ظاهر آرام و زبان‌چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و ديگران، از پشت دارد تخريب مي‌كند، مانع ارتباطات اقتصادي كشور با كشورهاي ديگر دنيا است؛ این را مسؤولين خود برجام دارند مي‌گويند. اين حرفي است كه بنده البتّه از يك سال پيش و یک سال ونیم پيش، مرتّب تكرار كردم كه به آمريكايي‌ها نمي‌شود اعتماد كرد – بعضي‌ها سختشان بود قبول كنند – امّا امروز خود مسؤولين ما (مي‌گويند).(مقام معظم رهبری ۱۱/۰۵/ ۱۳۹۵)

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

3 + هجده =