ریشههای واقعه کربلا – ۴
به گزارش قائم آنلاین، علی مطهری، نماینده پیشین مجلس، در بخش پایانی سلسلهیادداشتهایش درباره واقعه کربلا در روزنامه اعتماد نوشت: «این سوال مطرح است که واقعه کربلا آیا یک انفجار بدون هدف بود یا یک تصمیم آگاهانه و هوشیارانه؟ گاهی انسان در اثر فشارهای روحی به حد انفجار میرسد و اقدامی حساب نشده انجام میدهد،
به گزارش قائم آنلاین، علی مطهری، نماینده پیشین مجلس، در بخش پایانی سلسلهیادداشتهایش درباره واقعه کربلا در روزنامه اعتماد نوشت: «این سوال مطرح است که واقعه کربلا آیا یک انفجار بدون هدف بود یا یک تصمیم آگاهانه و هوشیارانه؟ گاهی انسان در اثر فشارهای روحی به حد انفجار میرسد و اقدامی حساب نشده انجام میدهد، برای آن که از فشارها رهایی یابد. با خود میگوید هر چه بادا باد و احیانا خود و یاران و خانوادهاش را به کشتن میدهد.
آیا اقدام امام حسین علیهالسلام چنین چیزی بود یا کاملا با محاسبه و یک تصمیم حساب شده بود؟ ما مدعی هستیم که یک تصمیم آگاهانه و هوشیارانه بود. در این صورت آیا یک قیام مقدس بود یا یک دفاع شرافتمندانه مقدس؟ به عبارت دیگر آیا هجوم بود یا دفاع؟ اگر یک قیام مقدس بود آیا مبنای آن صرفا دعوت مردم کوفه بود؟
برای پاسخ به این سوالات میگوییم عوامل مختلف در واقعه کربلا دخالت داشته است:
۱- عامل درخواست بیعت که یزید پس از رسیدن به خلافت از شخصیتهای موثر آن روز و در رأس آنها امام حسین(ع) درخواست بیعت کرد. به حاکم مدینه نوشت: «از حسین به نحو شدیدی بیعت بگیر و رخصتی در آن نیست.» وظیفه امام در اینجا صرفا امتناع بوده است. بعد از آن بود که امام حسین(ع) از مدینه عازم مکه شد.
۲- عامل دعوت مردم کوفه که نامههای زیادی و به قولی هجده هزار نامه دعوت از سوی مردم کوفه به امام رسید و قاصد امام نیز آنها را تأیید کرد. وظیفه امام در اینجا پاسخ مثبت بوده است برای آن که به آیندگان و تاریخ پاسخ داده باشد تا نگویند حسین(ع) یک فرصت طلایی را از دست داد. به عبارت دیگر برای آن که اتمام حجت کرده باشد که من کوتاهی نکردم؛ همچنان که علی علیهالسلام پس از روی آوردن مردم به او برای حکومت، بعد از قتل عثمان، بهرغم بیمیلی خود و این که فرمود: «بهتر است مرا رها کنید، فضا تیره و تار است» این دعوت را پذیرفت تا پاسخ تاریخ را داده باشد.
۳- عامل امر به معروف و نهی از منکر. در اینجا امام حسین (ع) مهاجم و قیامکننده است. زبان حال امام این است که اگر عامل درخواست بیعت و عامل دعوت مردم کوفه هم نبود من قیام میکردم چون وضع دنیای اسلام به جایی رسیده است که اسلام جز با قیام من و ریخته شدن خون من و اصحاب من و اسارت اهل بیتم زنده نمیشود و باقی نمیماند. خلافت اسلامی تبدیل به سلطنت موروثی شده است و از سوی دیگر خلیفه مسلمین و آن که در جای پیامبر(ص) نشسته است فاسدترین انسانهاست. لذا امام حسین(ع) قیام میکند.
امام حسین علیهالسلام ۱۰ سال نیز در دوره معاویه امامت کرده است ولی قیام نکرد چون شرایط دیگری حاکم بود. معاویه ظاهر اسلام را حفظ میکرد و حکومت موروثی نشده بود و در آن شرایط قیام امام اثر لازم را نداشت.
امام حسین(ع) در همان مدینه و قبل از حرکت به سوی مکه هدف خود را بیان میکند: «انّی لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً. انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی و اسیر بسیره جدی و ابی.» من به خاطر قدرتطلبی و زیادهخواهی و برای فساد و ظلم قیام نکردهام. برای اصلاح در امت جدم و عمل به سیره جد و پدرم قیام کردهام. در اینجا استاد مطهری به نکته ظریفی اشاره میکنند. میگویند جمله «اسیر بسیره جدی و ابی» اشاره است به داستان تعیین خلیفه از طرف خلیفه دوم که عمر شورای شش نفره برای این کار تعیین کرده بود و تصمیم بستگی به نظر عبدالرحمن بن عوف پیدا کرد. او رفت نزد علی علیهالسلام و گفت: آیا حاضری به سیره پیامبر و سیره شیخین عمل کنی؟ حضرت فرمود: به کتاب خدا و سیره رسول خدا و سیره خودم عمل میکنم. سپس عبدالرحمن نزد عثمان رفت و همین سوال را کرد و عثمان پذیرفت و خلیفه شد. امام حسین(ع) نیز در اینجا میخواهد بگوید من به سیره پیامبر و سیره پدرم عمل میکنم.
اما امام حسین(ع) به نتیجه کار خود و هدر نرفتن خونش معتقد بود، به دلایلی از جمله:
۱- در روز عاشورا خطاب به اهل بیت خود فرمود: برای بلا آماده شوید و بدانید که خداوند حافظ و نجاتدهنده شما از شر دشمنان است و دشمنان شما را با انواع بلاها عذاب خواهند کرد.
۲- به عمر سعد فرمود: به خدا مُلک ری نصیب تو نخواهد شد. میبینم که کودکان کوفه به سرت سنگ میپراکنند؛ آن طور که به درخت میوه سنگ میزنند.
پس واقعه کربلا یک قیام مقدس بر مبنای امر به معروف و نهی از منکر بوده است و کسانی که میگویند عامل اصلی در این واقعه دعوت مردم کوفه بوده است در خطا هستند.
اگر عامل اصلی دعوت مردم کوفه بوده امام باید پس از عقبنشینی مردم کوفه قصد رفتن به مدینه یا جای دیگر میکرد ولی چنین نکرد بلکه شعارهای امام تندتر شد. خطبههای داغش را پس از برخورد با حرّ و اطلاع از وضع کوفه ایراد کرد. بعد از اطلاع از شهادت مسلم یا قیس بن مسهّر تازه این آیه را میخواند: «منالمومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه و منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.» برخی معتقدند عامل اصلی اقدام امام حسین(ع) دعوت مردم کوفه بود و به همین دلیل به سوی مکه و کوفه حرکت کرد و وقتی مردم کوفه عقبنشینی کردند امام قصد بازگشت داشت اما سپاه حر مانع شد و امام به خاطر حفظ عزت خود مجبور به جنگ شد. از جمله مرحوم آیتالله صالحی نجفآبادی در کتاب «شهید جاوید» بر این نظر تأکید دارد. این نظریه ارزش قیام امام حسین(ع) را پایین میآورد و امام را یک فرد مجبور به مقاومت معرفی میکند که چون راهی به بازگشت نداشت جنگید؛ کاری که افراد عادی نیز انجام میدهند. جالب است که شبکه ۴ صداوسیما طی دو برنامه در شبهای اخیر این نظریه را مطرح کرد و در نهایت نتیجه گرفت که این نظریه و نظریات مخالفان همه درست است، چون هر کدام از یک زاویه نگاه کردهاند! در حالی که برخی از این نظریات با هم در تضاد قرار دارند و نمیتوان گفت هر دو درست است. استاد شهید مطهری نظریه کتاب «شهید جاوید» را رد کردهاند و قیام امام حسین(ع) را قیام امر به معروف و نهی از منکر دانستهاند و عامل دعوت مردم کوفه را یک عامل فرعی معرفی کردهاند.
طبق آن چه بیان شد امام حسین علیهالسلام از ابتدا محاسبه کرده و اندیشیده بود که با شرایط موجود یعنی پدید آمدن سلطنت موروثی و شخصیت خاص یزید اثری از اسلام باقی نخواهد ماند و باید بر اساس امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و عوامل امتناع از بیعت و پذیرش دعوت مردم کوفه عوامل در درجه دوم بودهاند و اگر این دو عامل هم نبودند باز امام حسین(ع) قیام میکرد.
برای ما نیز امروز باید هدف، حفظ اسلام باشد و متناسب با شرایط از وسیله مناسب استفاده کنیم؛ گاهی با جنگ و گاهی با صلح و تدبیر.»
برچسب ها :امام حسین(ع)،کوفه،اسلام
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0