کد خبر : 229797
تاریخ انتشار : چهارشنبه 16 سپتامبر 2020 - 5:43
-

کارمندانی که شغلشان را کتمان می‌کنند

کارمندانی که شغلشان را کتمان می‌کنند

به گزارش قائم آنلاین، معتقدند هم آه و نفرین مردم پشت سرشان است و هم متهم به فسادند. با وجود آنکه برخی از کارمندان موجب بدنامی این حرفه شده‌اند اما بسیاری از آنها سعی می‌کنند پاک‌دستی‌شان را حفظ کنند و نشان دهند همه مثل هم نیستند بلکه آنها هم یک کارمند ساده دولتند با این

به گزارش قائم آنلاین، معتقدند هم آه و نفرین مردم پشت سرشان است و هم متهم به فسادند. با وجود آنکه برخی از کارمندان موجب بدنامی این حرفه شده‌اند اما بسیاری از آنها سعی می‌کنند پاک‌دستی‌شان را حفظ کنند و نشان دهند همه مثل هم نیستند بلکه آنها هم یک کارمند ساده دولتند با این تفاوت که مالیات دارایی‌های مردم را می‌نویسند و اغلب هم تردید دارند بگویند چه‌کاره‌اند!

۲۰ سالی می‌شود که به عنوان کارشناس ارشد مالیاتی و مامور تشخیص مالیات در سازمان امور مالیاتی کار می‌کند و برای حفظ امنیت شغلی‌اش ترجیح می‌دهد اسمش را نگوید و در این گزارش از نام مستعار «حبیب» استفاده کند.

او از شغلش راضی است اما به دلیل نوع نگاه فرهنگی، بسیاری مواقع نتوانسته یا نمی‌تواند به دیگران بگوید چه‌کاره است زیرا همیشه ذهنیت مردم این بوده که ماموران مالیاتی از سلامت لازم برخوردار نیستند و ارتشاء در بخشی که آنها کار می‌کنند زیاد است. گرچه او همیشه تلاش کرده خلاف این موضوع را اثبات کند اما بعد از مدت‌ها متوجه شده این کار بی‌فایده است و در نهایت به این نتیجه رسیده که حق با مردم است: «به هر حال تر و خشک به پای هم می‌سوزند. به همین دلیل هر جایی که فکر می‌کنم ظرفیت فرهنگی کافی وجود ندارد شغلم را کتمان می‌کنم. بارها شاهد بوده‌ام که مؤدی به همکارانم گفته «حاضرم به جای اینکه تمام مالیاتمو به حساب دولت بریزم به شما بِدم چون می‌دونم این پولو دارم به کی میدم اما اگه به حساب دولت بریزم نمی‌دونم کجا خرج میشه.» چرا؟ شاید به دلیل اینکه خدمات وزارت امور اقتصادی و دارایی مثل شهرداری برای مردم ملموس نیست.»

این کارمند اداره مالیاتی مدتی در بخش مالیات بر ارث کار می‌کرده و درباره تجربه کاری‌اش به ایسنا می‌گوید: «زمانی که در بخش مالیات بر ارث کار می‌کردم ماهانه مبلغی حدود یک میلیارد تومان وصول مالیاتی داشتم که بنا بر آنچه که در فیش حقوقی ما تعریف شده باید نیم درصد از این مبلغ به کارمند مربوطه اختصاص پیدا کند، در حالی که به من ۶۰۰ هزار تومان پاداش می‌دادند. همین رفتار سازمانی باعث بی‌انگیزگی در کارمندان می‌شود و آنها را به سمت دریافت رشوه سوق می‌دهد. به عقیده من کارمندان این بخش باید آنقدر از نظر مالی تامین باشند تا سلامت کاری‌شان را حفظ کنند.»

حبیب یکی دیگر از مشکلات کاری‌اش را نبود تکریم کارمند می‌داند و در این‌باره توضیح می‌دهد: «کسی از ما به عنوان کارمند، پشتیبانی نمی‌کند. به عبارتی ما تکریم ارباب رجوع داریم اما تکریم کارمند نداریم. بارها اتفاق افتاده که مودی‌ها به اداره مراجعه و شروع به داد و بیداد می‌کنند، حتی در مواردی به کارمند هم فحاشی می‌کنند و در نتیجه حراست بخش مربوطه با این دیدگاه که «لابد تو چیزی گفتی که ارباب رجوع ناراحت شده» به راحتی کارمند را توبیخ می‌کند. بسیاری از ارباب رجوع‌ها هم از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند تا کارشان پیش برود.»

او همچنین به تمایل مردم برای فرار مالیاتی هم اشاره می‌کند و این موضوع را ناشی از ضعف فرهنگی می‌داند: «مردم در بسیاری از ارگان‌ها مثل شهرداری یا ثبت احوال  به ازای خدماتی که می‌گیرند، پول پرداخت می‌کنند اما وقتی به سازمان دارایی مراجعه می‌کنند نمی‌دانند بابت چه چیزی پول پرداخت می‌کنند و این پول کجا مصرف می‌شود زیرا خدماتی که در این زمینه می‌گیرند برایشان ملموس نیست. به همین دلیل با روحیه نه چندان خوبی به ما مراجعه می‌کنند. اگر ما هم حُسن برخورد نداشته باشیم قاعدتا خستگی روانی‌مان دوچندان می‌شود.»

کارمند دیگری با اسم مستعار «منصور» به تفاوت پرداخت مالیات در کشورهای جهان سوم و جهان اول اشاره می‌کند: «مالیات در کشورهای آمریکایی بر اساس خوداظهاری انجام می‌شود و اگر این کار صورت نگیرد و به دولت اثبات شود درآمدی که فرد اعلام می‌کند با درآمد واقعی او همخوانی ندارد، بسته به جرم افراد، جریمه‌های سنگینی در نظر گرفته می‌شود و حتی در برخی موارد ۱۶ سال زندان برای متخلفان هم در نظر گرفته شده است. اما در کشور ما زیرساخت‌های لازم برای تعیین مالیات مردم وجود ندارد. برای مثال در بخش مالیات بر ارث، سازمان مالیاتی لینک‌های لازم ارتباطی با بانک‌ها یا ارگان‌های دولتی را ندارد و بسیاری مواقع متوجه نمی‌شویم فردی که فوت شده چه اموالی داشته که بنا بر آن مالیاتش تعیین شود. همین موضوع باعث سوءاستفاده بسیاری از افراد می‌شود. متاسفانه شاهد فرار مالیاتی بسیاری از طریق معاملات صوری هم هستیم. سفارشات بالادستی و غیره هم که جای خود دارند.»

او هم به وجود کاستی‌هایی درباره شغلش اشاره می‌کند و با اینکه بسیاری مواقع خجالت می‌کشد بگوید کارشناس مالیاتی است، باز هم کارش را دوست دارد چون فکر می‌کند وجود کارمندان سالم هر چقدر هم که کم باشند در این بخش‌ها لازم است تا کم‌کم بتوانند این فرهنگ را بین مردم جا بیندازند که همه کارمندان مالیات، رشوه‌بگیر و فاسد نیستند؛ اگرچه معتقد است: «این جو نسبت به گذشته تغییر زیادی کرده است و تعیین جرایم مالیاتی برای تسلیم اظهارنامه‌های مالیاتی هم نقش تعیین‌کننده‌ای در مشارکت مردم و اعلام واقعی درآمدشان داشته است. به عبارتی تغییرات زیرپوستی در حال شکل‌گیری است.»

این کارمند از خوبی‌های شغلش هم می‌گوید: «شغل ما خوبی‌هایی هم دارد و فرد را از کارمندی صرف خارج می‌کند به ویژه اینکه اگر کسی به علوم اجتماعی و روابط عمومی هم علاقمند باشد چون ما با مردم و دغدغه‌هایشان در تماسیم. زمانی که برای یک ارباب رجوع سالخورده قانون را توضیح می‌دهم یا کار اداری‌اش را انجام می‌دهم برایم لذت‌بخش است. گاهی مراجعه‌کنندگان من با لبخند یا چشم‌های پر اشک ناشی از رضایت، یک کتاب دعا یا تسبیح کوچک به من هدیه داده‌اند. به عقیده من در هر کاری با هر دغدغه و سختی‌ای که وجود دارد می‌توان محیط را برای ادامه کار تلطیف کرد.»

یکی دیگراز کارمندان امور مالیاتی ترجیح می‌دهد از مراجعه‌کننده‌های ثروتمندی بگوید که برای پرداخت مالیات اموالشان مراجعه می‌کنند و کارمندانی که به احترامشان بلند می‌شوند. مثل زن سالخورده‌ای که برای پرداخت مالیات  ۱۳ هزار سکه طلا آمده یا ارباب رجوع دیگری که    برای پرداخت مالیات ۱۹۰ واحد اداری و ۲۰۰ واحد مسکونی‌اش به اداره امور مالیاتی مراجعه کرده است.

کارشناس ارشد مالیاتی دیگری که با او درباره دغدغه‌های کاری‌اش صحبت می‌کنم، حدود ۱۵ سال سابقه کار دارد و چندان از کارش راضی نیست اما داشتن چنین فرصت شغلی‌ای را در اوضاع فعلی غنیمت می‌داند و باز هم خدا را شکر می‌کند. او هم دوست ندارد اسمش را بگوید و ترجیح می‌دهد از اسم مستعار استفاده کند.

با اینکه شیوع کرونا بسیاری از کارمندان دولت را دورکار کرده است اما او مجبور است با وجود کودک چهار ساله‌ای که دارد در محل کارش حاضر شود زیرا «مدیران سلیقه‌ای رفتار می‌کنن». وقت پُر کردن اظهارنامه‌های مالیاتی هم که می‌شود، پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها هم به روزهای کاری‌شان اضافه می‌شود.

«المیرا» هم مثل همکارش به مشکلات زیرساختی اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «سامانه‌ای که مردم و شرکت‌ها برای وارد کردن اطلاعات یا لیست حقوقی پرسنلشان به آن مراجعه می‌کنند، پاسخگوی حجم زیاد مراجعه‌کنندگان نیست و مشکل فنی دارد. درست سر ماه و زمانی که شرکت‌ها باید اطلاعات خود و پرسنلشان را وارد کنند، خراب می‌شود. این موضوع باعث می‌شود که افراد خشم و اعتراضشان را سر کارمندی که هیچ‌کاره است، خالی کنند. مثلا ارباب رجوع ۸۰ ساله‌ای داشتیم که می‌خواست امور مالیاتی‌اش را خودش از طریق سیستم انجام دهد اما هیچ آشنایی‌ای به کامپیوتر نداشت و توقع داشت حتی ما کار با کامپیوتر را هم به او یاد بدهیم. اتفاقات این‌چنینی انرژی زیادی از ما می‌گیرد در حالی که  این دسته از ارباب رجوع‌ها می‌توانند با مراجعه به کافی‌نت کارشان را بدون دردسر انجام دهند. چون فرهنگ‌سازی کافی صورت نگرفته، بسیاری از مردم تمایل دارند به صورت حضوری کارهای مالیاتی‌شان را انجام دهند و وقتی به دارایی مراجعه می‌کنند و با مشغله کاری زیادِ ممیزهای مالیاتی و پاسخگو نبودن آنها روبه‌رو می‌شوند، تنش ایجاد می‌شود. سازمان امور مالیاتی برای جلوگیری از این تنش یک سامانه تلفنی هم راه‌اندازی کرده اما این سامانه هم محدودیت نیروی کاری دارد و زمانی که فصل ارائه اظهارنامه‌های مالیاتی می‌رسد آنقدر شلوغ می‌شود و خط‌ها اشغال است که مردم مجبور می‌شوند ساعت‌ها پشت خط بمانند و سرورهای این سازمان پاسخگوی حجم زیاد متقاضیان نیست. سال‌های گذشته مهلت پر کردن اظهارنامه‌های مالیاتی خرداد و تیرماه بود اما امسال این مدت زمان به دلیل شیوع ویروس کرونا بیشتر شد و تیر و مرداد ماه به پُر کردن اظهارنامه مالیاتی افراد حقیقی و شهریورماه هم به پر کردن اظهارنامه افراد حقوقی و املاک اختصاص پیدا کرد که به دلیل مشکلات در سیستم، سامانه مالیاتی از اواخر تیرماه باز شد در صورتی که این سامانه باید هر سال از تاریخ اعلام‌شده برای پر کردن اظهارنامه باز شود. همین موضوع باعث سردرگمی مردم شد و فشار زیادی را به کارمندان امور مالیاتی تحمیل کرد در نتیجه هم نارضایتی مردم را به وجود آورد.»

این کارمند به حقوق دریافتی‌اش هم اشاره می‌کند: «حقوق کارمندان مالیاتی نسبت به کارمندان ارگان‌های دولتی دیگر بسیار پایین است اما تصور اشتباهی در این زمینه وجود دارد و عامه مردم فکر می‌کنند چون مالیات بسیاری پرداخت می‌کنند بخش زیادی از این پول به عنوان حقوق در جیب کارمندان می‌رود. ما در امور مالیاتی کارمندانی با سابقه کار ۲۸ تا ۳۰ سال داریم که همچنان به عنوان نیروهای قراردادی خدمت می‌کنند و در نهایت هم با پایین‌ترین حقوق ممکن بازنشسته می‌شوند. از طرفی مردم دل خوشی از امور مالیاتی و کارمندانش ندارند چون بابت مالیاتی که پرداخت می‌کنند احساس می‌کنند خدماتی دریافت نمی‌کنند و به عبارتی معتقدند پول زور می‌دهند به همین دلیل به هر نحوی می‌خواهند از پرداخت آن شانه خالی کنند و خودشان را با کشورهای جهان اول مقایسه می‌کنند. همین امر موجب شده مردم احساس خوبی نسبت به کارمندان این حوزه نداشته باشند و بارها پیش آمده که با کارشناسان مالیاتی دست به یقه شده‌اند یا با آه و نفرین اداره را ترک کرده‌اند در حالی که ما کاره‌ای نیستیم، یک کارمند جزء هستیم و دستوراتی که به ما دیکته شده را انجام می‌دهیم. در عین حال تلاش می‌کنیم اخلاق را رعایت کنیم و با کمترین امکاناتی که به ما اختصاص داده شده زندگی سالمی داشته باشیم. ناگفته نماند که ارباب رجوع‌هایی هم داریم که قدردان زحمات برخی کارمندان با وجدان و پاسخگو هستند و همین دعاهای خیر مردم انگیزه کاری ما را بیشتر می‌کند.»

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ده − یک =