انعطاف پذیری تعلیم و تربیت در معماری نظام گذار در بحران کرونا
به گزارش قائم آنلاین، اردوان مجیدی پژوهشگر و فعال تعلیم و تربیت: در سلسله یادداشتهایی، به ریشهیابی و کالبد شکافی مشکلات ماهوی نظام تعلیم و تربیت و ارائه راهحلهای ممکن پرداخته بودیم. این بیست و نهمین بخش از این یادداشتها است. پس از اشارهای به ابعاد پارادایم جدید تعلیم و تربیت، در یادداشت بیست و هفتم به
به گزارش قائم آنلاین، اردوان مجیدی پژوهشگر و فعال تعلیم و تربیت: در سلسله یادداشتهایی، به ریشهیابی و کالبد شکافی مشکلات ماهوی نظام تعلیم و تربیت و ارائه راهحلهای ممکن پرداخته بودیم. این بیست و نهمین بخش از این یادداشتها است.
پس از اشارهای به ابعاد پارادایم جدید تعلیم و تربیت، در یادداشت بیست و هفتم به اجمال معماری مطلوب در تحقق نظام متفاوت تعلیم و تربیت، و در یادداشت بیست و هشتم، معماری نظام کنونی تبیین شد. اما نظام کنونی چگونه به نظام مطلوب تبدیل می شود. این تبدیل دفعی و یکباره نیست. در میان راه معماریهای گذار، مراحل تطور میانی این نظام را تبیین میکنند. با توجه به شرایط کنونی در چالش کرونا، تصویری از معماری نظام گذار، قابل تبیین است که در این یادداشت به آن اشاره می شود.
این یادداشت از بخشهایی از کتاب ”گذار در بحران؛ تعلیم و تربیت در گذار به سمت نظام برتر“، تالیف نگارنده همین یادداشتها، که در حال انتشار در انتشارات خبرگزاری فارس است، انتخاب شده است.
گذار به سمت یادگیری در تجربه عینی و عمل
در شرایط کنونی، با توجه به درگیر شدن جامعه با شرایط تعطیلی کرونایی، تغییراتی به صورت ناخواسته در شکل حضور و درگیر شدن شاگردان در مدرسه و فعالیتهای آموزشی ایجاد شده است. این تغییرات از یک سو، و از سوی دیگر حرکتهای تحولی که از قبل در نظام تعلیم و تربیت در حال پیگیری توسط عناصر و فعالان مختلف در حوزه و بخشهای مختلف نظام تعلیم و تربیت بود، تغییرات پایداری را در نظام تعلیم و تربیت رقم میزند. تغییراتی که به عنوان یک دوره گذار محسوب میشود. در این دوره گذار، ابعاد محدودی از معماری نظام مطلوب محقق میشود. شکل زیر، ترسیمی از مدل عمومی معماری گذار نظام تربیت را نشان میدهد.
شاگرد و رشد او، و تحقق حیات طیبه، و حرکت به سمت سبک زندگی سالم اسلامی و تمدن اسلامی، موضوع اصلی نظام تربیت است. هر چند تا رسیدن به سطح مطلوب و قابل قبول در این حرکت، فاصله زیادی وجود دارد. پیشرفت جامعه در دستور کار نظام تربیت قرار گرفته است.
خانواده به صورت فعالتری درگیر فرایند تربیت شاگرد شده، و نقش مربی را در جایگاه استاد و شاگردی در منزل به صورت موثرتری ایفا میکند. نقش پدر و مادر، به عنوان استاد و مرشد، توسط نظام آموزشی به صورت جدیتری در نظر گرفته شده، و والدین یاد میگیرند که چگونه نقش پدری و مادری خود را با نقش استادی ممزوج کرده، و به صورتی موثر، مربی شکل گیری شخصیت کودکان خود باشند، و بخش مهمی از فرایند تربیت فرزندان خود را خود رهبری کنند.
تعامل فعالتری بین شاگرد و جامعه و محیط کار، ایجاد شده، و رشد او در خلال این تعامل برای ایفای نقش موثر در آن صورت میگیرد.
بارقههای نوآوری و خلاقیت در بستر سکوهای سایبری و فرایند استاد و شاگردی
نظام تربیت رسمی، کمی ساختار خود را از وضعیت لخت بوروکراتیک و حجیم خود خارج کرده، و تلاش میکند تا بافتی چابکتر داشته باشد. به مدارس اختیارات بیشتری برای اعمال روشهای خلاقانه داده میشود، اهداف آموزشی، از قالب بندی کتابهای درسی تا حد قابل توجهی خارج شده، به مدارس اجازه داده میشود برای پوشش موضوعاتی که در آموزش رسمی درنظر گرفته شده، از سازوکارها و منابع متنوعتری استفاده کرده، و آموزش را با روشهای مختلفی انجام دهند. به همین لحاظ طیف وسیعتری از مدارس با رویکردهای مدرسهای مختلف وجود خواهد داشت.
رویکردهای مدرسهای که به صورت خلاقانه توسط مدارس و متولیان آنها، در چرخه نوآوری باز، ارتقاء و تکامل یافته، و یک رشد خودجوش همه جانبه را در در بافتهای مختلف و جنسهای مختلف، از مدارس رقم بزند.
سکوهای سایبری مختلفی به عنوان بسترهای فناورانه آموزشی و تربیتی، فضایی را فراهم میآورند که ارائه کنندگان آموزش، آموزش و محتوی و خدمات آموزشی خود را به آموزش گیرندگان ارائه کنند. با توجه به بازتر و متنوعتر شدن فضای آموزش، رویکرد و دیدگاههای سازندهگرا و شناختی، در کنار رویکرد موجود رفتارگرا، عرصه عمل بهتری پیدا میکنند. هر چند خلاص شدن از یادگیری برنامهای اسکینری، کار آسانی نیست و به سادگی اتفاق نمیافتد.
مربی نقش محوریتری پیدا میکند، و در سوق دادن شاگردان در مسیر رشد، رهبری او را با رویکرد استاد و شاگردی بر عهده میگیرد. بتدریج اهمیت نقش مربی در رهبری شاگرد و درگیر شدن یک به یک با شاگردان، بیشتر روشن شده، در عین اینکه شاگردان هر کدام خودشان مسیر خودشان را میروند و تلاش خودشان را میکنند؛ مربیان به عنوان مرشد و راهنما، نقش مربی[۱] را به صورت واقعی و فعالتری ایفا میکنند؛ و اهمیت این نقش را بیشتر احساس میکنند.
یادگیری اکتشافی در پهنه یادگیری چند سطحی
فضای ایجاد شده در شرایط درگیر شدن مدارس و مربیان و شاگردان با استفاده از بسترهای الکترونیکی و آموزش از راه دور، به واسطه شرایط تعطیلی کرونایی، منجر به سوق پیدا کردن مربیان و شاگردان به روشهای آموزش انعطاف پذیرتری نسبت به معمول میشود. منابع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. شاگردان رویکرد یادگیری خودفراگیری را تجربه میکنند، از بستههای آموزشی استفاده میکنند، معلمان مختلف به روشهای مختلف با شاگردان و در آموزش مباحث عمل میکنند. همه اینها زمینههای یادگیری اکتشافی را بیشتر میکند.
از سوی دیگر یادگیری شاگردان مختلف، بسته به شرایط هر کدام، به شکلها و با سرعتهای مختلف انجام میشود، به همین دلیل عملا یادگیری چند سطحی، به صورتی ناخواسته و برنامهریزی نشده، محقق میشود. بستههای آموزشی در این میان به کمک مربیان و شاگردان آمده، و یادگیری چند سطحی را به سامان میکنند. تا جایی که یادگیری چند سطحی به عنوان یک پدیده واقعی و ممکن، محقق میشود. معلمانی که در شرایط آموزش سنتی سالهای گذشته، وقتی از استفاده از بستهها و یادگیری چند سطحی با آنها صحبت میکردید، با چهره متعجب و حیران، و گاه با نگاهی با تلقی عاقل اندر سفیه به شما نگاه میکردند، امروز به دلیل شرایط ایجاد شده، ناخودآگاه این استفاده را رقم میزنند.
به تدریج بعد از چند ماه تجربه عملی چنین شرایطی، متوجه خواهند شد که ماجرا خیلی هم دشوار نیست. یادگیری چند سطحی میتواند مفید و ارزش آفرین باشد، و استفاده از بستهها و بسترهای الکترونیکی هم، آنچنان که قبلا میپنداشتند، دشوار و عجیب و غریب نیست.
از مدرسه معرفت الهی تا حیات طیبه در عرصه فضای اجتماعی سایبری
همه اینها باعث میشود در این فضای گذار، مدرسه اکتشاف و چند سطحی، نسبت به ابعاد دیگر معماری نظام مطلوب، رشد و جایابی بیشتری داشته باشد. البته سایر ابعاد هم با توجه به تلاشهای ارتقاء تربیت توسط فعالان و خانوادهها و رشد و مطالبه جامعه، تا حدی نمود اولیه پیدا میکنند. مدرسه معرفت الهی و قرآن، مدرسه زندگی، مدرسه عمل و تجربه، و مدرسه اجتماعی، کمابیش نمودهایی پیدا میکنند؛ اما نمود آنها به حد نمود یادگیری اکتشافی و چند سطحی نخواهد بود.
مدل عمومی معماری نظام تربیت گذار
شاگردان و مربیان فرصت پیدا میکنند از پهنه منابع وسیع آموزشی با رویکردی واگرا، که ذهن شاگرد را خلاقانه به سوی طیفهای مختلف در حل مسئله و تفکر سوق میدهد، بهره ببرند؛ و چند قدمی از محوریت سلطنت کتابهای درسی دور شوند؛ و یادگیری متنوعتری را تجربه کنند. ارزشیابی شاگردان در چالش بین روشهای سنتی و رویکردهای تعالی مدار قرار میگیرد، و رفت و برگشتهایی بین این رویکردها صورت میگیرد. تا بهتدریج جامعه تعلیم و تربیت بتواند تجربه بهتری از ارزشیابی رشد دهنده را داشته باشد؛ و از گردونه ارزشیابی ماشینی و سنجش و برچسب زدن به شاگرد، و رقابتهای واهی، نجات پیدا کنند!
در فضای ایجاد شده، رسانهها و پهنه فضای اجتماعی سایبری، برای حمایت از یادگیری و پشتیبانی از رخدادهای تعلیم و تربیت به کمک میآیند و مورد اقبال جامعه قرار میگیرند. و البته چنین معماریای، زمینههای بیشتری برای تحقق رشد شاگردان به سوی حیات طیبه الهی، فراهم میکند. این ترسیمی کلی و چکیدهای اجمالی از معماری دوران گذار نظام تربیت بود.
و این البته فقط دوران ”گذار“ است. نباید فراموش کرد که اوج یادگیری اکتشافی، یادگیری ترکیبی، چند سطحی و یادگیری بسیط زمانی محقق میشود که شاگرد در کنار استاد، درگیر تجربه زندگی واقعی شده و در عمل، بصورت عینی با مسائل دست و پنجه نرم کند.
ابعادی که در گذرگاه واقعی محقق می شود
کسانی که با رویکرد مدرسهای حکمت و دیدگاههای من آشنا هستند، یا نگاهی به اتفاقاتی که در مدارس با رویکرد حکمت میافتد، و فضای عمومی آن، کرده باشند، کاملا حس میکنند که تاکید من بر ایجاد مدرسه زندگی، مدرسه عمل و تجربه[۲]، مدرسه قرآن محور، مدرسه تعالی[۳]، مدرسه ترکیبی، مدرسه فراگیر (که در آن طیفهای مختلفی از شاگردان با توانمندیهای مختلف کم توان تا پرتوان، در وجوه جسمی تا یادگیری ابعاد مختلف هوشی، کنار هم به فعالیت و یادگیری میپردازند و یک یادگیری چند سطحی عام را رقم میزنند)، کشاندن و تعامل محیط مدرسه و محیط کار واقعی[۴]، و ابعاد دیگر نظیر آن چگونه است[۵].
اما در بحث این کتاب[۶]، با توجه به اینکه موضوع، بحث گذار از وضعیت کنونی نظام تعلیم و تربیت، به شرایطی است که در حال تحقق در تحول ایجاد شده بواسطه شرایط بحرانی همهگیری ویروس کرونا و پیامدهای پس از آن است، فعلا بحثهایی را در اولویت قرار دادم، که برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت، در چنین شرایطی ملموس تر، قابل فهم تر، و مقدمات آن نیز در حال اجرا است.
به عبارت دیگر تحول در نظام تعلیم و تربیت، یک پدیده چند جانبه است. اما اتفاقی که در عمل در یک گذار تحولی میافتد، گاه بروزی شدیدتر در جنبههایی خاص از این تحول، در این مرحله از گذار دارد. امروز تحول نظام تعلیم و تربیت، در کشور ما در برخی از ابعاد و جنبههای نسبتا محدود اتفاق میافتد، و همین جنبهها است که فعلا قابل فهم و عمل توسط مجریان است. به همین دلیل من در این کتاب نیز از این زوایا به بحث پرداخته ام. در پیشگفتار و بحثهای مقدماتی کتاب تاکید کردم که این کتاب تمام ابعاد تعلیم و تربیت و تحول آن را تبیین نمیکند؛ اینکار در کتابها و مباحت مختلفی انجام شده و ان شاءالله میشود. در این کتاب فقط از زوایایی محدود که در شرایط گذار کنونی، شرایط بروز قویتری را دارد، به بحث وارد شده ایم.
و البته این ابعاد محدود، با توجه به پیش فرضهای قبلی و وضعیت نظام تعلیم و تربیت رسمی کنونی، و نیز نیازها و شرایط ایجاد شده کنونی و پیش رو، اولویت پیدا میکنند. برخی از این ابعاد بواسطه مجبور شدن نظام آموزشی به ابعادی نظیر ایجاد سکوها و بسترهای الکترونیکی مانند شاد، با توجه به شرایط بحرانی کنونی اهمیت و زمینه بروز یافته است. برخی از ابعاد دیگر نیز بواسطه نیازهای اجتماعی و پررنگ شدن مطالبات اجتماعی، و بروز فرصتهای رشد در شرایط دوران کنونی، ایجاد شده است.
یک گام به جلو در معبر زمان و کیفیت
اما این گذار به معنای ماندن نیست. طیفی از مسائل و مصادیقی که در این کتاب به آن اشاره میشود، مقدمهای برای تحقق میدانی وسیعتر در آینده است. مقصد نظام تعلیم و تربیتی است که شاگردان در آن درگیر تجربه زندگی واقعی در مدرسه و بیرون آن میشوند، و یادگیری در فضایی مبسوط، کاربردی و عینی، اتفاق میافتد. یادگیری که از ابتدای تولد در خانواده، تا تمام طول زندگی و کار، دنبال میشود، و یک آموزش مستمر مادام العمر را رقم میزند؛ که البته دوران تحصیل مدرسه و دانشگاه، بخش مهمی از آن را تشکیل میدهد. یادگیری مدرسه و دانشگاه، به نوعی با یادگیری بیرون مدرسه و دانشگاه در محیط خانواده، جامعه، رسانه و کار، ممزوج خواهد بود. یادگیری که ابعاد مختلف شخصیت، فرهنگ، مهارتها و دانش شاگردان را ارتقاء میدهد، و یک تعالی همه جانبه را دنبال میکند.
کسانی که امروز در تعلیم و تربیت شاگردان تلاش میکنند، چه کسانی که در محیط عینی با شاگردان درگیری عملی دارند، و چه کسانی که بسترهای تعلیم و تربیت را تمهید میکنند، در صورتی که بتوانند تا هر سطح ممکن، این ابعاد مدرسه عمل، مدرسه زندگی، مدرسه اکتشاف، مدرسه تعالی و ابعاد دیگری که به آنها اشاره شد و در متون دیگر به آنها پرداخته شده، محقق کنند، و زمینه ایجاد آن فراهم شده باشد، به این امر مهم مبادرت میکنند. اما تا زمان فراهم شدن شرایط تحقق همه جانبه این تعلیم و تربیت برتر در تمام حوزههای جامعه و تمام مدارس و دانشگاهها، از فرصتهایی که در شرایطی نظیر بحران کنونی ایجاد میشود، برای یک گام جلو رفتن در تحول تعلیم و تربیت، استفاده میکنیم.
معماری گذار، سطحی از معماری آینده
و البته بحثها و مدلهای معماریای که از نظام تعلیم و تربیت در این گذار ارائه میکنیم، سطحی از معماری نظام تعلیم و تربیت برتر آینده است. معماریای که برای نظام برتر آینده ترسیم کرده ایم، در سطحی محدود در این دوران گذار محقق میشود، و ما در کتاب به تبیین این معماری محدود میپردازیم، که بخشهایی از آن معماری اصلی است.
نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر معماری گذار ترسیم شده در کتاب به حول و قوه الهی، در دورههای بعدی گذار، بتدریج تکمیل شده و وسعت مییابد، اما شالودههای اصلی آن، که بر اساس معماری نظام آینده است، تغییر نمیکند. به همین دلیل، معماری انجام شده در کتاب بصورت یک پازل در کنار بخشهای بعدی معماری در مراحل بعدی گذار قرار میگیرد، و معماری بعدی را مرحله به مرحله میسازد. به همین دلیل تلاش بر آن بوده که مباحث کتاب در عین ترسیم کردن این دوران گذار گذرا، به گونهای تبیین و طرح گردد، که در آینده نیز با تکمیل گامهای بعدی، به عنوان بخشی کاربردی از منظومه نهائی معماری نظام تعلیم و تربیت، سالها اعتبار داشته و مورد رجوع قرار گیرد؛ ان شاء الله.
*****
در یادداشتهای بعدی، به تبیین ابعاد دیگری از چالشها و تنگناهای نظام تعلیم و تربیت، و راهکارهای برون رفت آن خواهیم پرداخت. ان شاء الله. الحمد لله رب العالمین.
[۱] – Coach
[۲] – در مورد رویکرد تعلیم و تربیت مبتنی بر تجربه و عمل نگاه کنید به طیف وسیع صاحبنظران این حوزه از جان دیوئی گرفته تا خسرو باقری. از جمله نگاه کنید به (دیوئی، ۲۷)، (دیوئی، ۶۹)، (باقری، ۸۸)، (باقری، ۷۵)، (باقری و دیگران، ۷۵).
[۳] – در مورد رویکرد مدرسه تعالی و ارتقاء ابعاد شخصیتی، فرهنگی، و تعالی همه جانبه انسانی، از جمله نگاه کنید به (میرشاه جعفری و یوسفی، ۹۷)، (باقری، ۸۶).
[۴] – در این مورد در رویکرد یادگیری در عمل، و نمونههائی از سازوکارهای آن نظیر مدرسه کسب و کار، که در مستندات و بستههای آموزش مربیان رویکرد حکمت، مفصلا به آن پرداخته شده است. همچنین در رویکردهای متعارف کشاندن مدرسه به محیط کار، مباحث متعددی وجود دارد. از جمله نگاه کنید به (شمس و عباسی، ۹۶).
[۵] – در مورد این ابعاد تعلیم و تربیت میتوانید به مستندات مختلف موجود در وبگاه http://maktabe-hekmat.ir و وبگاهها مرتبط و کانالها و گروههای شبکههای اجتماعی مرتبط آن، رجوع کنید.
[۶] – کتاب گذار در بحران.
برچسب ها :مربی، اکتشاف،مدرسه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0